جامعه و شهروند 1400/02/15 |
![]() |
سایه سنگین کرونا بر زنان سرپرست خانوار |
زنان سرپرست خانوار برای همه مردم نامی آشناست؛ زنانی که این روزها برای آسیبندیدن بیشتر، مردانه ایستادهاند و در دو جبهه با کرونا و سختی زندگی در ستیزند. زنانی که به سبب فوت همسر، جدایی، اعتیاد یا از کارفتادگی و معلولبودن شوهر، دچار آسیب شدهاند و ناچارند هم سرپرست خود باشند و هم فرزند و گاهی شوهر از کار افتاده. در میانشان هستند شیر دخترانی که سرپرستی برادر کوچکتر و مادر و پدر ناتوان را به دوش میکشند؛ به سخن دیگر هم کار میکنند هم تحصیل و با از خودگذشتگی ازدواج نمیکنند و تنهایی و تجرد را بر میگزینند تا خانواده تنها نماند. این نگره که زنان سرپرست خانواده مانند معلولین ناتوانند و نیازمند توانمندسازی، نگاه نادرستیست؛ اتفاقا آنان بسیار هم توانمندند و تنها نیازمند شناسایی و پشتیبانی دولتیاند؛ و این پشتیبانی نباید تنها متمرکز بر جنبه مالی و اقتصادی باشد بلکه باید به دیگر نیازهای روحیروانیشان نیز پرداخت و به سوادآموزیشان توجه شود، آموزشهایی در زمینه فرهنگ خانواده ببینند و اجتماع پیرامون را بهتر بشناسند. بیگمان این گروه در این بازه زمانی در آستانه آسیب اجتماعی بیشتری قرار گرفتهاند و با چالشهای زیادی رو به رویند. پیش از این، فرزند دانشآموز آنان برای تحصیل نیازی به گجتها نداشت ولی امروز با ناگزیری آموزش از راه دور و آنلاین به افزارهای آموزشی مدرن مانند تبلت دارند تا از ادامه تحصیل جا نمانند. چه بسا در میان آنان نیز مستعد تحصیل وجود دارد و مبادا استعدادها بخشکد. آنان نیاز به مشاوره روانشناسی دارند زیرا زیر تازیانه نگرشهای سنتی منفی، ناچارند ارتباطات اجتماعی کمتری داشته باشند. توانمندسازی روحی این زنان و دختران، سبب بالارفتن اعتمادبهنفسشان خواهد شد و هویت مستقل خواهند یافت و وضعیت اجتماعیشان بهبود مییابد. پس از گذار از کنونی، یاریگری فرزندان آنان برای مشارکت در کنشهای اجتماعی و فرهنگی، بخشی از نیاز اجتماعی آنان را تامین خواهد کرد؛ پژوهشها نشانگر آن است که بدون ایجاد بستر فرهنگی و اجتماعی مناسب، جامعه ره به خوشبختی نخواهد برد. اگرچه در جامعه ما دولت تسهیلاتی فراهم کرده اما با توجه به تورم و گستردگی چالشهای نو و اپیدمی کرونا، این کمکها بسنده نیست. پرداختن به چالشی اینچنین، نیاز به پژوهش ژرف جامعهشناختی از سوی کارشناسان زن دارد که لایههای تو به توی این پدیده را بکاوند؛ بیگمان این زنان از دردهایی رنج میبرند که منحصر بهفرد نامیده میشود و از جامعهای به جامعه دیگر و از زنی به زن دیگر متفاوت و نیز ناشناخته است. پرداختن تنها به کمیتها نگاه را از توجه به کیفیت زندگی آنان غافل نگه میدارد؛ بر دوش آنان تنها یک خانواده ننشسته، بلکه آنان بار هستی را به دوش دارند. بهناز عسکری انتهای پیام/
|