فرهنگ و اندیشه 1399/12/09 |
![]() |
قصه پرغصه قطعه مشاهیر ارومیه |
مصطفی قلیزاده علیار/ از حدود 10 سال پیش مطالبه احداث قطعهای ویژه برای دفن اهل هنر، فرهنگ، ادب، اندیشه و رسانه ارومیه، از سوی خود این اهالی و نیز اصحاب رسانه به شدت و جدیت مطرح بود ولی کارگزار اصلی احداث یعنی جناب شهردار محمد حضرتپور اصلا زیر بار نمیرفت و تا آخر هم نرفت! البته خدمات ایشان به اهل فرهنگ و هنر و رسانه - چه زنده و چه مرده - جای انکار نیست، اما حالا که ایشان رفته، من این را به صراحت عرض میکنم و در سالهای گذشته به صراحت تمام به خودش گفته و نوشتهام چون نان به نرخ روز نمیخورم که در حضورش چاپلوسی کنم و بعد از سقوطش با نامردی سکوت کنم ... مخالفت و ممانعت بیمنطق حضرتپور با احداث قطعه هنرمندان و فرهیختگان قصهاش دراز است و تاسفبار. چندین بار من خودم در نشستهای خبری سالهای گذشته با او جر و بحث و در نشریه دنیز درج کردهام. شورای شهر هم در دیماه ۹۳ یا ۹۲ احداث قطعه هنرمندان و مشاهیر را تصویب کرده است اما شهردار نگاهش متفاوت بود و مصوبه را اجرا نمیکرد و هر بار قول میداد و بعد پشت گوش میانداخت و ... پارسال در مراسم گوروش، نکوداشت نویسنده محقق حسین غفاری (آذرماه ۹۸، حوزه هنری، ارومیه) که شهردار هم حضور داشت شاعر ارجمند استاد مظفر خداوندگار شعری خواند و گله کرد از نبود قطعه اهل هنر و ادب در ارومیه که شهردار حضرتپور باز هم قول داد تا چند ماه دیگر آماده و احداث شود ... ولی این قول هم همچنان در حد قول ماند تا شهردار رفت ... تازگیها هم در ۲۷ بهمن ۹۹ نامهای دیگر به همت شاعر ارجمند و پژوهشگر ادبی استاد غلامرضا دانشفروز و دوستانش خطاب به ۱۲ نفر از مسئولان شهری و رسانهها از سوی بیش از ۴۰ نفر از شعرا و اهل هنر و فرهنگ و رسانه امضا و قطعه مزبور بار دیگر مطالبه شد ... اما قضا را، مرگ جانگداز و نابهنگام دو هنرمند جوان ارومیهای وحیدرضوی (عکاس) و فرشاد غلامی (کمدین) در سانحه تصادف خودرو در اول اسفند ۹۹، باعث شد که شورای شهر و سرپرست ارومیه در غیاب شهردار مانع! اقدامی عاجل کرده، در زمینی خالی با موقعیت عالی در باغ رضوان ارومیه که قبلا فقط یک نفر آزاده سرافراز (رحمت قنبری) در آن دفن شده، این دو هنرمند را هم در کنار همان آزاده فقید به خاک سپارند. چه بسیار از اهل هنر، ادب، فرهنگ، شاعر و روزنامهنگار برجسته و تاثیرگذار در این سالهای اخیر مخصوصا دوره شهرداری وقت حضرتپور از دست رفته و به طور متفرقه در مناطق مختلف و متفرقه دفن شدهاند و فقط ارومیه به عنوان یک شهر فرهنگی و پیشگام در هنر و ادب و فرهنگ، در این بین ضرر کرده و از داشتن یک قطعه ویژه هنرمندان و فرهیختگان محروم شده! چرا که یکی از شاخصهای ثبت تاریخی و فرهنگی شهرها؛ داشتن قطعه اهل هنر و فرهنگ است... جا دارد تلاشهای دکتر علیزاده امامزاده را - هم به عنوان عضو شورا و هم دو سال ریاست شورا - یاد کنم هر چند سعی ایشان هم ظاهرا به خاطر بیاعتنایی شهردار به موضوع، بیحاصل ماند. البته گاه برخی اهل هنر هم با نگاهی متفاوت و فردمحور و تنگنظرانه، میگفتند: قطعه هنرمندان به چه کار ما میآید! حالا که ما زندهایم مسئولان به ما رسیدگی کنند، قبر و قطعه پیشکش!! باری، بعد از دفن وحید رضوی و فرشاد غلامی ساعتلو در این زمین خالی و پر از علف و بته هرز و آشغال، این قطعه در ذهن و زبان مردم در مدت این یک هفته به قطعه هنرمندان مشهور شد... ولی هنوز هیچ تابلو و نشان رسمی ندارد. ان شاءالله تثبیت میشود. جمعه 99.12.8 تنها با دلی مالامال از اندوه سر تربت این دو هنرمند جوانمرگ رفتم و با نثار فاتحهای ... ابیاتی از مرثیه تاثیرگذار دکتر سعید سلیمانپور در سوگ این دو جوان را با اشک و آه زمزمه میکنم: خندههای وحید با فرشاد آخرین عکس، اول اسفند عکس را باد میبرد ناگاه ماتم عکس، ماتم لبخند با وحید خیلی دوست بودیم، در 10 سال اخیر در اغلب برنامههای ادبی حوزه هنری عکاسی کرده بود ... این جوان هنرمند ۳۴ ساله با خندههای معروفش، با محرومیت زیست! راه برای پیشرفتش باز بود و قدمهایش در راه هنر حرفهای، تازه اما محکم. باری، با قضا کارزار نتوان کرد! یادشان زمزمه نیم شب مستان باد تا نگویند که از یاد فراموشانند . انتهای پیام/ |