جامعه و شهروند 1399/11/29 |
![]() |
بازخوانی قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز |
قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی بر این حقیقت صحه میگذارد که انقلاب اسلامی محدود و منحصر به تهران نبوده و مناطق مختلف کشور هر یک به سهم خود در پیشبرد نهضت اسلامی نقشی تاثیرگذار داشتهاند. تصور عامه بر این امر است که سرنوشت انقلابها، جنبشها و حرکتهای اجتماعی به طور معمول در مراکز قدرت رقم میخورد اما این بدان معنا نیست که حرکتهای مردمی در دیگر شهرها، در تعیین سرنوشت جنبشهای اجتماعی کماثر باشد و این حرکتها مبانی تئوریک و اندیشه ای ندارند. فهم خاستگاه جنبشهای اجتماعی تحولات صدساله گذشته، نشان می دهد که نمیتوان از تاثیرگذاری و رخدادهای به وقوع پیوسته در دیگر شهرها غـافل شد و جغرافیای سیاسی و فرهنگی ایران به گونهای است که در تحولاتی چون جنبش مشروطه و نهضت اسلامی، تمام مناطق و شهرهای ایران با قومیت ها و گرایش های اندیشه ای و سیاسی متفاوت، کم و بیش در جنبشهای اجتماعی تأثیر گذاشته اند و حتی مناطق مرزی ایران در شمال، جنوب، شرق و غرب در ترسیم معادلات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تعیینکننده و شاخص بودهاند. بنابراین خاستگاههای فکری، سیاسی، مذهبی، فرهنگی و امنیتی ایران به گونهای در جغرافیای این کشور پراکنده شده است که به سختی میتوان مرزهای جنبشهای اجتماعی را با بررسی رخدادهای منطقهای خاص بـه درستی تجزیه و تحلیل کرد. انقلاب اسلامی ایران از این قاعده مستثنی نیست. اگر چه تهران و قم در این بررسیها جایگاه ویژهای دارند، اما این بدان معنا نیست که تنها رخدادها و حرکتهای ایـن ۲ شـهر بود که به نضجگیری و پیروزی انقلاب منجر شد.(۱) مراکز فـرهنگی، مـذهبی، سیاسی، فکری و حتی جغرافیای قومی در پیروزی نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی به گونهای چشم گیر، مؤثر بوده و نقش تعیینکنندهای داشتهاند. در این مـیان نمی توان جایگاه ویژه آذربایجان و بخصوص تبریز را در تحول تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ایران نادیده انگاشت. تبریز در طول تاریخ معاصر علاوه بر مرجعیت فکری به خصوص در حوزه اندیشههای غربی به عنوان مـنطقه ولیـعهدنشین، پایتخت دوم ایران در بسیاری از معادلات سیاسی، جنبشهای اجتماعی و حرکتهای فکری به ویژه در دوره قاجاریه و پهلوی بوده اسـت. رخدادهای تبریز همواره از جنبه اهمیت اجتماعی همتراز با رخدادهای پایتخت سیاسی، مذهبی و فرهنگی ایران محاسبه میشد و از چشم مورخان تیزبین و تحلیلگران جامعنگر پنهان نمیماند. تبلور عینی اهمیت و ویژگی تبریز و منطقه آذربایجان را در دوره معاصر در همراهی مردم این شهر با نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در سـالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ و انقلاب اسلامی میتوان مشاهده کرد. در جریان نهضت اسـلامی، تبریز به عنوان یکی از مراکز ثقل فعالیتهای انقلابی به شمار میآمد و در طول نهضت فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشت. بارزترین جلوه همراهی تبریز و مردمان آن با انقلاب اسلامی در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی تجلی یافت. قیامی که در حقیقت اساس و بنیان قیامهای بعدی قرار گرفت و به عنوان سر سلسله اربعین ها، قیام خونین ۱۹ دی قم را به قیامهای پی در پی مردمی پیوند داد که در قالب اربعینها شکل گـرفتند و روند و سیر وقایع را برای رسیدن به پیروزی نهایی سرعت بخشید. مهمترین تأثیر قیام ۲۹ بهمن پاسخی عملی به ادعاهای محمدرضا پهلوی بود که خود را مظهر وحدت ملی و سـرنگونیاش را ناممکن میدانست اما توالی قیامهای ۱۹ دی قم و ۲۹ بهمن تبریز نشان داد که عزم و اراده آهنینی برای براندازی رژیم محمدرضا پهلوی استوار شده است.(۲) در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی تبریز به حالت تعطیل درآمد. سکوت حاکم، حاکی از آن بود که شهر در یک اعتصاب عمومی به سر میبرد. بازار، مغازهها و بیشتر نانواییها تعطیل بودند و دانشجویان هم با ترک دانشگاه، خود را برای شرکت در مراسم آن روز آماده میکردند. همگام با مردم، مأموران حکومتی و مسوولان امنیتی نیز در گوشه و کنار شهر استقرار مییافتند. گویا آنان نیز از نوع رفتار و تب و تابی که در چهل روز اخیر در میان مردم حاکم بود، باخبر بودند و برگزاری مراسم چهلم شهدای قم را مجلس عادی و معمولی تصور نمیکردند. با روی کار آمدن کارتر رییس جمهوری وقت آمریکا و تغییر و تحولاتی که در فراسوی مرزهای ایران روی داد، هیأت حاکمه وابسته ایران نیز دچار تغییراتی شد. سیاست فضای باز سیاسی که محمدرضاپهلوی پس از روی کار آمدن دموکراتها در پیش گرفت در حقیقت سوپاپی برای پیشگیری از انفجاری بود که به سبب اختناق حاکم بر ایران نزدیک بود. دانشگاه تبریز پشتوانهای مهم برای جریان طرفدار نهضت امام خمینی در تبریز به شمار می رفت. دانشجویان مذهبی که به فعالیتهای سیاسی علاقهمند بودند، بیشتر با آیتالله قاضی ارتباط برقرار میکردند و در نمازهای جماعت او شرکت می کردند. در این اوضاع و احوال بود که خبر شهادت فرزند بزرگ رهبر دور از وطن، نهضت ایران را در اندوه و ماتم فرود برد.(۳) آیتالله قاضی و مریدان امام(ره) در تکاپو و تلاش بودند که به هر ترتیب مجلس ختمی برگزار کنند. پس از شهادت حاج آقا مصطفی و اهانت رژیم به امام خمینی(ره) در روزنامه اطلاعات جرقه نهضت اسلامی به شعله ای فروزان و فراگیر تبدیل شد. اهانت علنی به مرجعی دور از وطن، درست پس از آن تجلیل گسترده بیسابقه پس از شهادت فرزندش به ویژه در قم، انفجاری ایجاد کرد که مردم با ابراز انزجار از این حرکت، تظاهراتی باشکوه را تدارک دیدند، عوامل رژیم نیز درمانده از رویارویی با سیل خروشان ملت، با تیراندازی شماری از آنان را به شهادت رساندند.(۳) با تلاش آیتالله قاضی، روز پنجشنبه ۲۷ بهمن، اعلامیهای به امضای روحانیون تبریز صادر شد که از مردم تبریز میخواست روز شنبه، ضمن تعطیل عمومی، از ساعت ۱۰ الی ۱۲ صبح در مسجد حاجی میرزا یوسف، واقع در سر بازار، برای سوگواری حضور یابند. قیام شورانگیز سازمانیافته مردم تبریز به رهبری علما در راستای نهضت اسلامی شروع شد. با وجود قهرآمیز بودن قیام مردم، نظم خاصی بر حرکت توفنده مردم حاکم بود. آیتالله قاضی از دانشجویان مبارز خواست، کنترل قیام را در دست بگیرند و نگذارند به مدارس، بیمارستانها، مهدکودکها، و اموال مردم آسیبی وارد شود. از این رو دانشجویان در هدایت و سازماندهی به این خیزش مردمی، نقش حساسی را ایفا کردند. *بازتاب گسترده قیام تبریز پس از قیام ۲۹ بهمن، محمدرضا پهلوی، دستوراتی در خصوص ضرورت سرکوب قیام صادر کرد و سیاست مشت آهنین را در پیش گرفت. نخستین واکنشی که رژیم پس از اعلام حکومت نظامی در تبریز نشان داد، آغاز موج دستگیری برخی از مردم به ویژه دانشجویان مظنون به شرکت در قیام بود. وی دستور داد تا مأمورانی را که در پیشبینی و جلوگیری از واقعه تبریز قصور کردهاند، تنبیه شوند. محمدرضا پهلوی و وابستگان رژیم تلاش می کردند تا با اظهارنظرهای خود، این واقعه را بیاهمیت جلوه دهند. چهلم شهدای تبریز نزدیک میشد. هرچند مقامات امنیتی- انتظامی آذربایجان از برگزاری مراسم چهلم در تبریز ممانعت کردند اما نهضت اسلامی، قدمهای خود را برخلاف خواست و اراده رژیم برمیداشت و با نشاط تر از پیش به حرکت خود ادامه می داد. کشتاری که در تبریز صورت گرفت، فرصت را برای برگزاری مراسم چهلمین روز درگذشت کشتهشدگان مهیا ساخت و این مراسم دستکم در چهل و پنج شهر کوچک و بزرگ برگزار شد. امام خمینی(ره) به عنوان مظهر و سمبل مقاومت و مخالفت با رژیم پهلوی در ۱۷ اسفند پیامی سراسر امید در تأیید قیام مردم تبریز و جایگاه رفیع آن در مبارزات ضد رژیم صادر کردند. در قسمتی از آن آمده است: «... زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوهگویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی، انقلاب خونین استعمار را، که ملت شریف ایران با آن صد در صد مخالف است، انقلاب سفید شاه و ملت مینامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمرین را نجاتدهنده کشور میشمارند...»(۴) قیام ۲۹ بهمن تبریز را نمی توان مجزا و مجرد از تاریخ نهضت اسلامی مردم ایران به شمار آورد و نتایجی که این قیام به همراه داشت، هم منحصر به تبریز و آذربایجان نبود. ادامه حرکت و نهضت در چهلم بعدی شهدا قیام تبریز در یزد، جهرم و اهواز به حرکت و قیامهای دیگر تبدیل شد و سلسله چهلمهای شهدا که آغازگر آن تبریز بود، پیام نهضت اسلامی را در سراسر ایران گسترد و پایههای لرزان رژیم پهلوی را بیش از گذشته نمایان ساخت. منابع: ۱. رحیم نیکبخت، جنبش دانشجویی تبریز به روایت اسناد و خاطرات، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، سوره مهر، ۱۳۸۱، ص ۷۳۶. ۲. اعظم مراد حاصلی خامنه، تبریز در خون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، ص ۲۷. ۳. حماسه ۲۹ بهمن تبریز، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۱، ۱۳. ۴. تبریز در انقلاب، تدوین هدایتالله بهبودی، تهران، مـؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، عروج، ۱۳۸۳، ص ۲۲۳، ۲۲۴. انتهای پیام/ |