جامعه و شهروند 1399/10/18 |
![]() |
بهانههاي كرونايي |
سپيده سعيدي/ روزهايي كه با شيوع ويروس جهانگير كرونا دست و پنجه نرم كرديم، آزمونهايي را به همراه داشته است كه تامل در آنها ميتواند موجب شفاف شدن بسياري از روندهاي جاري و فرهنگهاي حاكم در ميان ما و جامعه ايران باشد. بسيار گفتند كه ويروس كرونا ويروسي عادل است و با فقير و غني به يك شيوه برخورد كرده است. اما واقعيت اين است كه گرچه كرونا همه عالم را درنورديد و از آن جمله ايران ما هم بود اما وضع ما با همه دنيا متفاوت بود زيرا هيچ كشوري چون ايران به واسطه تحريمهاي ظالمانه امريكا براي تامين ملزومات پزشكي و درماني در مضيقه نبود. اگر خاطرتان باشد همان اوايل شيوع كرونا تلاشهاي عربستان و رسانههاي فارسيزبانش نظير ايراناينترنشنال براي جلوگيري از ارسال محموله كيتهاي تشخيص كرونا از كره جنوبي به ايران مسالهساز شد. با اين حال اگر به ۱۰ ماه گذشته نگاهي بيندازيم چند نكته را ميتوانيم بدون هيچ سند و مدركي و صرفا بر مبناي تجربه شخصي ملموسمان مرور كنيم. نخست آنكه اين ۱۰ ماه دوره سختي بوده و مردم روزهاي عجيب و پيچيدهاي را چه از نظر اقتصادي و چه از نظر عاطفي و احساسي گذراندهاند. بخشي از اين مساله ناشي از آن است كه ويروس كرونا موجود عجيب و ناشناختهاي است و بارها در اين مدت تغيير يافته يا به عبارتي جهش كرده است. همين موضوع سبب شده مرتب ما را غافلگير كند. ديگر آنكه از ابتداي اسفند سال گذشته تاكنون با وجود تحريمهاي شديد و بحران اقتصادي هيچگاه مردم با نبود محصولات بهداشتي و شوينده يا ضدعفونيكننده كه لازمه پيشگيري بود، مواجه نشدند. دستكم ميتوان دوره نوروز ۱۳۹۹ را از خاطر گذراند كه در ابتداي اين پاندمي چگونه مغلوب ترس از گسترش بيماري كوويد ۱۹ بوديم و همه چيز را ميخواستيم ضدعفوني كنيم. آيا الكل و مواد ضدعفونيكننده ناياب شد؟ در تمام ماههايي كه شيوع كرونا علاوه بر تحريمهاي اقتصادي معيشت مردم را به مخاطره انداخته بود هيچ خوراكي و هيچ عضوي از سبد غذايي اصلي ناياب نشد. البته در اين مدت سوداگراني بودند كه بر سر برخي محصولات دست ميگذاشتند و مثلا در شهريور بحران «كره» را رقم زدند. اما هيچگاه توزيع و عرضه محصولات به گونهاي نبود كه مردم در مراجعه به فروشگاههاي محله خود يا فروشگاههاي زنجيرهاي با قفسه خالي مواجه شوند. آنچه در ماههاي شيوع كرونا در رفتارشناسي مردم و جامعه اندكي خود را نمايان كرد يك نكته بود. ما همواره مردمي بودهايم كه در روزهاي سخت در كنار همديگر تلاش كردهايم به هم كمك كنيم و دست هم را بگيريم. اما يك رفتار در ميان ما اين روزها بيشتر رخ نمايانده است. شايد بتوان آن را تحت عنوان بهانهجويي كرونايي نام نهاد و از جامعهشناسان و رفتارشناسان خواست كه آن را تحليل كنند. مثلا وقتي ساخت و توليد واكسن مسجل شد و مردم دريافتند كه واكسن كوويد ۱۹ ساخته شده، بحثي داغ شد كه چرا واكسن نميخريد. بعد اين بحث تبديل به آن شد كه بايد به هر قيمتي با هر كيفيتي واكسن بخريد و نبايد با جان مردم بازي كنيد. بعد بحث به آنجا رسيد كه واكسن را بايد اول خود مقامات استفاده كنند تا ما مطمئن شويم. حالا اگر خود مقامات اول واكسن ميزدند احيانا نميگفتيم عجب مسوولان خودخواهي داريم اول خودشان واكسن زدند و مردم را در اولويت دوم قرار دادند. بعد بحث ديگري به اين موضوع اضافه شد كه چرا از فلان كشور داريد واكسن ميخريد و از آن يكي ديگر نميخريد. جالب اينجاست كه مردم ما هر روز سوار خودروهاي ساخت همان كشور ميشوند و با محصول آن كشور مشكلي ندارند ولي پاي واكسن كه به ميان آمده حتما مارك آن برايشان تعيين كننده شده است. از سوي ديگر شركتهاي ايراني تلاش كردهاند، واكسن ايراني توليد كنند. اگر اين كار را نميكردند و چشمانتظار واكسنهاي خارجي بوديم، بهانهاي نميآورديم؟ روزگار كرونايي فرصتي رقم زده كه به اين رفتار خودمان توجه كنيم؛ در بسياري موارد صرفا بهانهجويي ميكنيم. شايد دلخوري و انتقادات بحقمان در جاهاي ديگر را در جاي نادرستش ميخواهيم مطرح كنيم. انتهای پیام/ |