اقتصاد و مردم 1399/08/15 |
![]() |
زمينه راهاندازي کسب و کار برای فارغالتحصیلان فراهم نيست |
بيكاري فارغالتحصيلان دانشگاهي در حال تبديل شدن به يك بحران است و روز به روز هم شاهد افزايش جمعيت آنها هستيم؛ موضوعي كه به نظر ميرسد قبل از رسيدن به هشدار بايد فكري براي آن شود. آنگونه كه كارشناسان می گویند وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی در سال های گذشته بیانگر این است كه متاسفانه در این سالها با توجه به بحث كمیگرایی در دانشگاهها، رشتههای تحصیلی نامتناسب با بازار كار تعریف شده است. برخلاف تصور افراد كه انتظار موقعیت اجتماعی و رفاهی نسبتا خوبی نسبت به سایر افراد جامعه پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاهها را داشتند امروزه تحصیلات دانشگاهی نامرتبط با بازاركار و گاهی دور از مهارتآموزی، خود به معضلی دست و پا گیر تبدیل شده است. به همین دلیل امروز با جمعیت بالای فارغ التحصیلان بیكار مواجه شدهایم كه بازار كاری برای خود متصور نیستند. این واقعیتی انکارنشدنی است که متاسفانه عدم تناسب برخی رشتههای تحصیلی با نیاز بازار كار از جمله معضلات كارجویان و فارغ التحصیلان در ورود به بازار كار به شمار میرود. افزایش نرخ بیكاری و پایین بودن بهرهوری موجب شده تا امروز نه تنها تحصیلات دانشگاهی منطبق با بازار كار نباشد، بلكه بسیاری از افراد جویای كار نیز متناسب با فضای كسب و كار تربیت نشوند. ولی اسماعیلی، در یادداشتی به این موضوع پرداخته است، در این یادداشت میخوانیم: يکي از بحرانهاي جدي نظام آموزش عالي، کاربردي نبودن برخي از دروس دانشگاهي است. اين مساله باعث شده چالش ديگري به نام افزايش فارغ التحصيلان بيکار به وجود آيد. در اصل تبديل علم به ثروت رسالت اصلي دانشگاه است و براي تحقق اين امر بايد تغييراتي در محتواي آموزشي ايجاد شود. هماکنون در جامعه با جمعيت انبوه فارغالتحصيلان بيکاري روبهرو هستيم. اين امر جامعه را با چالشهاي فراوان مواجه کرده است. هم اکنون نه تنها براي جمعيت بیکاران سالهای گذشته تمهيداتي انديشيده نشده است، بلکه بر جمعيت بيکاران نيز روز به روز افزوده ميشود. بايد دانست که ميزان فارغالتحصيلان بيکار در بين برخي از رشتهها به 50 درصد هم ميرسد. در واقع اين نرخ جاي نگراني و اعمال برنامهريزيهاي کاربردي از سوي مسئولان امر را دارد. حل معضل بيکاري با شعار، حرف، نوشتن برنامه و ... امکان پذير نيست. در شرايط کنوني براي مقابله با بيکاري فقط از طريق سرمايهگذاري ميتوان مشکلات موجود را برطرف کرد. براي مهار بيکاري ميتوان با ايجاد بازار کسب و کار، حمايت از کارفرمايان، جذب سرمايهگذاران خارجي و توجه مردم به سرمايهگذاري مشکلات موجود را حل و فصل کرد. به کارگيري هر يک از اين اقدامات به قوانين و زيرساختهاي مناسب نياز دارد. اين امر يک مقوله فرابخشي است. براي مهار بيکاري در جامعه نميتوان فقط از دولتها انتظار فعاليت داشت، بلکه همگان با حمايت از کسب و کار و توليد ميتوانند در رونق اقتصادي تاثيرگذار باشند. بيکاري فارغالتحصيلان در سالهاي اخير از اهميت ويژه برخوردار شده است. اين موضوع زماني به يک چالش اساسي تبديل شد که جامعه با رشد روزافزون جمعيت داراي تحصيلات عالي مواجه بود، چون اين مشکل در نتيجه افزايش بيش از حد ظرفيت دانشگاهها و مراکز آموزش عالي بروز کرده است. در اصل وجود بيکاري در بين فارغالتحصيلان جامعه را ميتوان معلول نارساييهاي فراوان دانست، چون وقتي در جامعه زمينه راه اندازي کسب و کار فراهم نيست، طبيعتا بيکاري و رکود در کشور بروز ميکند. در اين شرايط فرد براي کسب درآمد و تامين معاش توجهي به شغل و ميزان تمايلش براي فعاليت در آن ندارد. امروزه فعاليت اغلب افراد تحصيلکرده هيچ تناسبي با جامعه، کسب و کار و تمايلشان ندارد. در حالي که در کشورهاي پيشرفته مراکز دانشگاهي رشتههاي دانشگاهي را بر اساس نياز جامعه ايجاد ميکنند. در واقع بايد قبل از راهاندازي يک رشته تحصيلي دانشگاهها ميزان کسب و کار آن را بررسي کرد و براي برطرف کردن نياز بازار به توليد علم بپردازند. تاکنون در جامعه ما چنين بررسي و بينشي در جذب دانشجو و ايجاد رشته تحصيلي وجود نداشته است. در هر جامعهاي که نرخ بيکاري افزايش يابد به نسبت کارها متناسب با تحصيلات، علاقه، تخصص و با کسب درآمد مناسب همراه نيست. انتهای پیام/ |