فرهنگ و اندیشه 1399/08/05 |
![]() |
گروههای مجازی خانوادگی؛ حلقه مفقوده ترویج گسترده شایعه |
پژمان موسوی/ شایعه، پاشنه آشیل اصلی سپهر رسانهای است؛ این نه یک ادعا یا فرضیه که واقعیت این روزهای حوزه خبر و رسانه است. درباره ریشهها و چرایی رواج شایعه و عوامل تقویتکننده آن، تاکنون بسیار گفته و نوشته شده است اما نکتهای که به نظر، حلقه مفقوده ترویج گسترده شایعه در جامعه ما است و اتفاقا بسیار هم محدود به آن پرداخته شده، گروههای تلگرامی و واتساپی خانوادگی و دوستانه است. با رواج گسترده شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در جامعه ما که بهدنبال افزایش پرشمار گوشیهای تلفن هوشمند و تقویت سرعت و کیفیت اینترنت «خانگی» و «همراه» از یکسو و محدودیت فعالیت رسانههای رسمی از سوی دیگر پدید آمد، در کنار گروهها و کانالهای خبریِ حرفهای و نیمهحرفهای، صدها هزار گروه دوستانه و خانوادگی هم در دو محیط واتساپ و تلگرام بهعنوان دو رسانه و پیامرسان پرمخاطب ایرانی فعال شدند. کارکرد این گروهها در ابتدا به ردوبدل کردن عکسها، فیلمها و پیامهای دوستانه و خانوادگی محدود بود اما پس از مدتی نسبتا کوتاه، کارکرد اصلی و پنهان این گروهها، یکسره به رواج شایعه، دروغ و اخبار غیرواقعی تغییر مسیر داد و فضای رسمی و حرفهای رسانهای در ایران را به تمامی تحت تأثیر تبعات منفی و مخربِ خود قرار داد. نگاهی دقیق، جزئی و موشکافانه به کارکرد گروههای دوستانه و خانوادگی در کنار یک مشاهده میدانی ساده، مؤید این موضوع است که گروههای دوستانه و خانوادگی، بهترین بستر برای رواج دروغ و شایعه است، هرچه هم دروغ و شایعه بزرگتر، انتشار و باورپذیریاش بیشتر و گستردهتر. فرقی هم نمیکند موضوعِ دروغ و شایعه چه باشد؛ از کشف راههای درمان و کشف قریبالوقوع واکسن کرونا تا جدیترین مسائل ژئوپلیتیک خاورمیانه، همه و همه موضوعهایی است که در بستر این گروهها داغ میشود و خیلی سریع ازطریق یک شبکه مویرگی، بهصورت گسترده منتشر میشود. آنقدر هم این شایعات متنوع و زیاد است که اساسا پرداختن به آنها و نوشتن درباره آنها کاری عبث و غیرممکن شده است؛ چراکه تا میروی درباره یک موضوع روشنگری کنی، موضوع جدیدی مطرح میشود و طومار مسئله قدیم را درهم میپیچد و ما میمانیم و تعداد زیادی دروغ و شایعه که روی هم تلنبار شده و کسی را یارای نوشتن درباره همه آنها نیست. در این وضعیت، مهمترین پرسشی که مطرح میشود، این است که چه باید کرد؟ مگر میشود به این همه گروه و خانواده و گروه دوستی دسترسی داشت؟ اصلا دسترسی هم اگر باشد، چطور میتوان همه آنها را مجاب کرد که دست از شایعهپردازی بردارند و حرفهای، مسئولانه و متعهدانه عمل کنند؟ آیا این موضوع شدنی است؟ پاسخ به این پرسش یک کلمه بیش نیست: خیر! زیرا صورتمسئله اگر این باشد، البته که هر پاسخی یکسره ناامیدکننده و همراه با بنبست خواهد بود. راه ایمن، مؤثر و البته مطابق با واقعیتهای امروزِ جامعه ما بالابردن سواد رسانهای از یکسو و ترویج آزادی بیان و مطبوعات برای فعالیت آزاد روزنامهنگاران و خبرنگاران از سوی دیگر است. سواد رسانهای اگر بالا باشد، هر شایعه و دروغی نمیتواند خود را بهعنوان «خبر» برای افکار عمومی مطرح کند و مخاطبان هر چیزی را اساسا باور نمیکنند. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مردم، حتی مخاطبان عام، میدانند که برای باور یک خبر یا رویداد، اندکی بررسی لازم است و یک شایعه و دروغ را نباید به محض دریافت، فوروارد کرد. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مخاطبان میدانند روزنامهنگاران حرفهای، با تعهدی که به حقیقت دارند، هیچگاه اجازه نمیدهند اعتبار خود و رسانهشان مخدوش شود و ازاینرو، همواره در ترویج راستی و حقیقت میکوشند. از سوی دیگر، رسانهها اگر آزاد باشند و خبرنگاران و روزنامهنگاران بتوانند بدون محدودیت کار حرفهای خود را انجام دهند، اساسا جایی برای شایعه و دروغ نمیماند و شایعه و دروغی هم اگر باشد، خیلی سریع عیان میشود و شایعهسازان و دروغگویان، رسوا. ازهمینرو، دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، تنها راه مقابله با فضاسازیهای مجازی و ترویج گسترده دروغ و شایعه است. موضوعی که در یک جریان طبیعی، میتواند سواد رسانهای میانگین مخاطبان را هم بالاتر ببرد و سپهر رسانهای ایران را از آلودگی مصون نگه دارد. انتهای پیام/ |