اقتصاد و مردم 1399/06/25 |
![]() |
فقدان برنامه براي همپوشانی بازارها |
اگر امروز قيمتها از صبح تا عصر يکسان نيست به سبب تصميمهاي نادرست و تخريب بازارهاست. لازم به ذکر است پيشتر تبليغات گستردهاي انجام ميشد تا وجوه به سمت بازار سرمايه بيايد اما اکنون حال و روز اين بازار هم خوش نيست. آنچه ضروریست این است که تغيير کانال سرمايهگذاري نيازمند تفکر و ارزيابي عاقلانه است. شرايط پيش آمده در بازار سهام طي يک ماه اخير همانند سال 92 بود که شاخص مرتب ريزش ميکرد و براي اولين بار ناگزير به سهميهبندي براي فروش سهم شدند و چنين اقدامي در هيچ کدام از بورسهاي دنيا سابقه نداشته است. در شرايط کنوني توجه زيادي به بازار سرمايه شده است تا از اين طريق دولت بتواند تامين مالي داشته باشد. همچنين در ريزش اخير مقدر قابل توجهي از نقدينگي مردم سوخت. يعني الان که شاخص در کانال يک ميليون 600 هزار است، نسبت به يک ماه قبل که دو ميليون بود حداقل 30 درصد نقدينگي مردم از بين رفت. در خصوص افزايش بيحدوحصر قيمتها در ساير بازارها همچون خودرو و سکه هم بايد گفت، زمانيکه بازارها حالت تعادلي نداشته باشد، اين اتفاق طبيعي است؛ يعني نقدينگي افسارگسيخته که صرف توليد نميشود و آزاد است موجب چنين شرايطي ميشود. به طوريکه مردم براي دريافت مقداري دلار يا يورو مقابل صرافيها صف ميکشند. اما اينکه در دوره کرونا مسافرتي نيست و ويزايي صادر نميشود، چه عاملي منجر به شکلگيري چنين معضلي شده، جاي بحث و بررسي است. از طرفي ميدانيم گرچه آنکه اين مساله را انکار ميکند، اقدام به فروش ميکند تا از اين طريق منابع درآمدي شکل بگيرد. مثلا انتشار اوراق بدهي که توسط بانک مرکزي انجام ميشود تا فروش ارز با نرخ فعلي و سياست بازار سرمايه! زماني که قيمتها افزايش يافت شوراي رقابت حمايت کرد و آن را عادلانه دانست. از طرفي ديگر اعتماد مردم از دولت سلب شده است. چنانچه در گذشته دولتمردان بارها تاکيد ميکردند ارز محل مناسبي براي سرمايهگذاري نيست، اما عدهاي بر خلاف آن عمل کردند و اذعان داشتند ما نخريديم پس ضرر کرديم. بنابراين دولتها و نمايندگان آنها وقتي اقدام نامناسبي ميکنند و به شکل صحيح اجرا نميشود، منجر به عدم اعتماد خواهد شد. بازار خودور هم متاثر از همين عوامل دستخوش دگرگوني شده است. به عبارت دقيقتر همان نقدينگي آزاد و شناور روانه اين بازار ميشود. گفتني است 90 درصد نقدينگي جامعه در اختيار 10 درصد افراد است و اين عامل سبب ميشود تا يکباره نقدينگي به سمت خودرو، ارز، سکه و ساير بازارهاي مالي سرازير شود. در حالت کلي مشکل اصلي، خلق نقدينگي، کسري بودجه دولت و کاهش ارزش پول ملي است که متاسفانه هيچ برنامه مشخصي براي سرمايهگذاري و کنترل آن مشاهده نميشود. لازم به ذکر است بازارها بايد وضعيت يکساني داشته باشند و يکديگر را همپوشاني کنند، که متاسفانه براي اين مهم اقدام خاصي را نميبينيم. حیدر حسینی انتهای پیام/ |