جامعه و شهروند 1399/05/12 |
![]() |
به هم خوردن نظم در نظام اجتماعی فعلی |
حسین بشیری/ اجتماع فعلی ما در تمام حوزهها با آشفتگی و نابسامانی همراه است. اجتماع ما از جامعهشناسان انتظار دارند این مسأله بغرنج اجتماعی را حل و فصل کنند. به هم خوردن نظم در نظام اجتماعی کل مهمترین مسأله اجتماعی فعلی ما است. جامعه یک نظام اجتماعی کل است که در بطن این نظام چهار خرده نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به فعالیت میپردازند، از سطح فرهنگی به سمت اقتصادی، اطلاعات داده میشود و از طرف اقتصاد به سمت خرده نظام فرهنگی انرژی داده میشود. خرده نظام اجتماعی شامل مجموعه نهادهایی است كه كاركردشان ایجاد و حفظ همبستگیهایی است كه یك جامعه از اعضایش توقع دارد، نهادهایی كه هماهنگی های لازم برای عملكرد اجتماع را ایجاد میكنند كه نه خیلی آشفته باشد و نه خیلی همستیزانه. در واقع نظام اجتماعی از مجموع روابطی كه كنشگران یك جامعه را با هم متحد و به یكدیگر وابسته و همبسته میكند و انسجام و یكپارچگیِ دست كم نسبی جامعه را تامین میکند، تشكیل شده است. اگر این خرده نظام در کارهای فرهنگی یا سیاسی مبادرت کند کارکرد خود را از دست داده و کل سیستم را مختل میکند. خرده نظام سیاسی دارای کارکرد تصمیمگیری و بسیج منابع انسانی برای رسیدن به هدفی كم و بیش آشكار كه جامعه معین كرده و پیگیری میكند است. سیاست شامل یك یا چند هدف تعریف شده جمعی و بسیج منابع در راستای این هدفها و تصمیمگیری لازم برای رسیدن به این هدف هاست، یا مجموعه كنشهایی كه منجر به تصمیمگیری (یافتن هدفها و ارائه راهكارها) و اجرای تصمیمات میشوند. به این ترتیب سیاست معنای وسیعی مییابد بهنحوی كه همه صورتهای تصمیمگیری، سازماندهی و بسیج منابع نظام را در بر میگیرد. کنشگران سیاسی نباید در خرده نظامهای دیگر وارد شده و دخل و تصرف کنند اگر سایه سیاست بر خرده نظامهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سنگینی کند کل سیستم مختل میشود. در نظر داشته باشید که شورای شهر یک نهاد مدنی است ولی افراد با مکانیسم انتخابات یعنی با یک مکانیسم سیاسی انتخاب میشوند در واقع خرده نظام سیاسی فقط باید در بازه زمانی انتخابات وارد شود و اگر این دخالت ادامه داشته باشد و نهاد مدنی شورای شهر سیاسی شود با یک شهر سیاستزده بیمار مواجه خواهیم شد. شهری که خیابانهایش به میدان جنگ شبیه است که در هر خیابان آثار خمپارهها مشهود است. شهری که محیط زیست ندارد و فضاهای شهری در زدوبند سیاسی فروخته میشود و زباله تمام شهر را احاطه میکند و شهرداری برای نهاد عوارض بگیر و کارنکن تبدیل میشود. خرده نظام اقتصادی در كار تولید و توزیع كالاها و خدمات لازم برای بقای مادی و رفاه افراد جامعه فعالیت میكنند. تولید و توزیع كالاها و خدمات آن چیزی است كه اقتصاد بر محور آن شكل میگیرد و كاركرد اختصاصی پیدا میكند. هر فعالیتی كه در تولید و توزیع كالاها و خدمات سهمی داشته باشد در شبكه كاركرد اقتصادی جا میگیرد و این خرده نظام نباید کل اقتصاد را در سلطه خود داشته باشد و با یک اختلاس چندینهزار دلار را از سیستم و دارایی جامعه خارج کند و در اختیار خود یا گروه وابسته قرار دهد. با هر اختلاسی که صورت گیرد از انرژی دیگر خرده نظامها کاسته میشود و هرچه اختلاسها افزایش یابد به منزله این است که از بدن انسان هر روز یک لیتر خون خارج شود که اگر این کار ادامه یابد به مرگ فرد که همان جامعه است منتج میشود. همچنانکه در اجتماع کنونی مشاهده میکنید کلیه افراد به خرده نظام اقتصادی روی آوردهاند. نمایندگان مجلس تجارت میکنند. سیاستمداران تاجر شدهاند. خانوادهها فقط به اقتصاد روی آوردهاند. در اجتماع فعلی فرهنگ و اجتماع و سیاست بوی اقتصاد گرفته و همه و همه از صبح تا شب نرخ ارز و سکه و ماشین و قیمت زمین و آپارتمان را دنبال میکنند این اجتماع اقتصاد زده حتی خرده نظام اقتصادی را هم مختل کرده است. در هر روی راهکار به تعادل رسیدن خرده نظامها در نظام اجتماعی کل است و البته امید به تعادل امیدی واهی و بیهوده است. انتهای پیام/ |