جامعه و شهروند 1399/05/03 |
![]() |
فجايع جبران ناپذير شیوع مصرف گل |
امروزه مصرف ماده مخدر گل از سن 13 سالگي آغاز ميشود و جوانان از آن به عنوان يک ماده ايمن استفاده ميکنند و اين موضوع نگران کننده است. از سوي ديگر اين ماده در بين جوانان و نوجوانان به عنوان يک ماده بيخطر رواج و توسعه پيدا کرده است. کاهش سن مصرف اين ماده مخدر به اين دليل است که مصرف گل حالتهاي هيجاني و احساساتي براي افراد به دنبال دارد. اغلب مصرفکنندگان اين ماده بر اين باورند که گل اعتيادآور نيست. از سوي ديگر مصرف اين ماده نسبت به ديگر مواد مخدر آسانتر و دسترسي به آن نيز راحتتر است. مصرفکنندگان اين ماده مخدر بايد بدانند گل نيز همچون ديگر مواد مخدر با عوارض خانمانسوز و جبران ناپذير همراه است. بسياري از افراد بر اساس يک باور نادرست بر اين امر تاکيد دارند که استعمال گل مضرات چنداني براي مصرف کنندگان ندارد. در حالي که مصرف اين ماده ميتواند در شخصيت و سلامت افراد تاثيرات منفي متعدد به دنبال داشته باشد. بر اساس نظرسنجيهاي انجام شده از نوجوانان و جوانان مصرف کننده گل بايد تاکيد کرد که اغلب آنها با مصرف اين ماده حس آرامش و بيخيالي دارند. مصرفکنندگان مواد مخدر بايد بدانند آرامش و شادي ناشي از استعمال مواد چندان مناسب و ماندگار نيست، بلکه اين حس فقط به دليل تلقين رواني بروز ميکند. بسياري بر اساس باوري نادرست استعمال گل و مصرف مشروبات الکلي را راهي براي دستيابي به حس آرامش ميدانند. اين در حالي است که روانشناسان و مشاوران بر اين باورند که آرامش، بيخيالي و احساس هيجان موقت از مصرف مواد مخدر يک شادي کاذب است. همگان بايد بدانند که اين حس کاذب روي سيستم مغز افراد تاثيرات سوء دارد، طبيعتا افراد در صورت تداوم مصرف گل، اعتياد و مشکلات ناشي از آن را تجربه ميکنند. اغلب افراد هدف از مصرف مواد مخدر را حس آرامش ميدانند. در حالي که مصرف مواد مخدر از لحاظ کارکرد مغزي و روحيه براي آنها عواقب منفي به دنبال دارند. براي مثال افراد معتاد به دليل استعمال مواد مخدر با عوارض مخرب در روحيهشان مواجه هستند. بسياري از افرادي که به مواد مخدر رو ميآورند، بر اين امر توجه ندارند که ديگر روي افکار، رفتار و بسياري از اقداماتشان تسلط ندارند. براي مثال بر اساس بررسي اخبار حوادث در رسانهها بسياري از معتادان تحت تاثير مواد مخدر در يک لحظه فجايع جبران ناپذيري را براي خود و جامعه رقم ميزنند. هرچند اغلب معتادان بعد از بين رفتن تاثيرات مواد مخدر نسبت به عمل خود پشيمان شده و ديگر راهي براي برگشت و جبران خسارت ندارند. فرد معتاد تحت تاثير مواد مخدر بسياري از پلهاي پشت سر خود را خراب ميکند. با بررسي اخبار اعتياد و تنزل سن مصرف مواد مخدر به 18 سال، بايد با استفاده از نقش رسانهها بتوان در آگاهي بخشي جامعه نقش اساسي ايفا کرد، چون مساله اعتياد و مصونيت در مقابل مواد مخدر فقط از طريق پند و اندرز حل و فصل نميشود، بلکه بايد اطلاعات دقيق را نسبت به آسيبهاي اجتماعي در اختيار همگان قرار داد. براي مثال در مدارس يکي از اقدامات موثر از سوي مربيان پرداختن به مساله اعتياد و مصونيت دانش آموزان نسبت به اين قضيه است. مسئولان آموزش بايد بدانند رسالت مدرسه از تعليم و تربيت فقط آموزش چند فرمول و مباحث کليشهاي نيست، بلکه بايد نوجوانان را نسبت به آسيبهاي اجتماعي آگاه کنند. از سوي ديگر مربيان در مدارس با ايجاد ارتباط مناسب و دوستانه با دانشآموزان روحيات آن را شناسايي کرده و فرصت بيان نظرات و طرز فکر را به آنها بدهند تا بتوان آنها را به شکل مناسب راهنمايي کرد. با ابراز تاسف بايد گفت برخي از نوجوانان و جوانان در جامعه مبادرت به استعمال ماده مخدر گل ميکنند. در اين شرايط خانوادهها بايد بدانند که با تهديد کردن و ورود به جنگ قدرتي نميتوان آنها را از اين رفتار منصرف کرد. خانواده با رفتار دوستانه با فرزند بايد با کنترل بيشتر رفتارهاي او را تحت نظر قرار دهند. از سوي ديگر خانوادهها ميتوانند با آموزش و کسب اطلاعات فرزندشان را از عواقب مصرف مواد مخدر و تبعات آن آگاه کنند. بهرام بیاتی انتهای پیام/ |