جامعه و شهروند 1399/03/31 |
![]() |
ساختار جامعه قتل های ناموسی را نمی پذیرد |
محمد سرابی/ يک قرن قبل «قتل ناموسي» عملي براي دفاع از حريم قبيله و خانواده بود و روشي براي تداوم حيات و حفظ دارايي محسوب ميشد. اينکه قتل ناموسي براي ما وحشيانه و ناگوار است و براي جامعه قديمي نشانه افتخار و استقامت به شمار ميرفت، به تغيير سطح هوش يا احساسات ارتباط ندارد، بلکه ساختار جامعه آنقدر تغيير کرده است که ديگر اين کار را نميپذيرد. حال آنچه به عنوان سوال به ذهن ميآيد اين است که چرا قتلهاي ناموسي همچنان در جامعه ما و ديگر جوامع مشابه به درجات ديگر، ديده ميشود؟ وقتي يک قرن نوسازي اجتماعي و آنچه «تمدن و تجدد» ميناميم؛ نتوانسته است اين جرم را محو کند، پس بايد ريشهاي عميقتر از آنچه تصور ميکنيم داشته باشد. آنطور که از واکنش مردم در فضاي حقيقي و مجازي برميآيد و اخبار رسانهها و اظهارات برخي مقامهاي مسئول نشان ميدهند، اين قتلها موردانتقاد شديد واقع شده است. ظاهرا کسي آن را تاييد نميکند بلکه متقاضي سختترين مجازات براي مرتکبان آن هستند و حق هم دارند. يک يا دو قرن قبل در بخشهايي از جامعه سنتي قتل ناموسي يک راهحل بود. اگر مردي به معاشرت زنان خانوادهاش با مردان غريبه بياعتنا ميماند، مشکلات متعددي برايش ايجاد ميشد. در اين جامعه «بدوي»، اگر مردي از ارتباط زنان خانوادهاش با ديگران جلوگيري نميکرد بعد از چند نسل هم اموال خود و هم حمايت قبيله را از دست ميداد. هيچ دستگاه ثبتي براي نگهداري داراييها نبود و اگر اهل قبيله تصور ميکردند، کسي فرزندي ندارد يا فرزندان کسي متعلق به او نيستند؛ گله گوسفندان و زمين گندم او را صاحب ميشدند. شايعه ارتباط زن با مرد غريبه اگر چند بار تکرار ميشد، به معني اثبات آن بود و نيازي به قاضي و محکمه نداشت. تنها راه براي رفع اين اتهام خونريزي بود تا قتل ناموسي اعتبار ازدسترفته را بازسازي کند. از آنجا که اين عمل در چهارچوبي از «احساسات» و «جنسيت» انجام ميشد، جنبه اخلاقي هم پيدا کرد و بهصورت جزئي از شخصيت مردان درآمد. در دوران ما تعداد زياد فرزندان به معني ثروت بيشتر نيست، مشاغل موروثي نيستند و انتخاب همسر اختياري محسوب ميشود، «قتل ناموسي» جنايتي وحشيانه و بيدليل به شمار ميرود. بايد تاکيد کرد که حتي در قرنهاي گذشته هم اين کار در همه نقاط پذيرفته نبود و اکنون قوميتهاي زيادي در جامعه ما هستند که چنين رفتاري را در شهر، روستا يا عشيره خود نيز سراغ ندارند اما واکاوي ريشههاي فرهنگي و تاريخي اين رفتار مخصوصا بيارتباط بودن آن با عشق ميتواند براي ارزيابي و اصلاح آن به ما کمک کند. انتهای پیام/ |