تریبون آزاد 1399/03/03 |
![]() |
بيبرنامگي؛ مهمترين آسيب تحولخواهان سياسي |
کوروش الماسی/ عرصه سياسي، عرصه تقابل راهکارهاي کم هزينه، مطلوب و مهمتر از همه تحقق پذير در مدت زمان مشخص است. راهکارهاي سياسي که در چندين دهه موفق به توليد دستاوردهاي ملي نشدهاند، به ضرورت بايد رها يا بروزرساني شوند. يکي از اصليترين شاخصهاي مطلوبيت يا عدم مطلوبيت راهکارهاي سياسي، زمان تحقق اين راهکارها ميباشد. به عبارتي، مدت زمان تحقق انواع راهکارهاي سياسي، سنگ محک ارزيابي مطلوبيت يا عدم مطلوبيت آنهاست. راهکاري که مشخص نباشد در چه زماني و با چه هزينههايي محقق ميشود، حاکي از غيرکاربرديبودن راهکار که نشاندهنده تشخيص و تحليل نادرست شرايط عيني عرصه سياسي است، ميباشد. افراد و گروههايي که راهکارهاي سياسي ابداع ميکنند، الزاما، بايد برنامه، تاکتيکها و زمان تحقق راهکار را نيز مشخص و معرفي کنند. راهکارهاي سياسي فاقد برنامه، تاکتيک، زمان مشخص و طرحهايي به منظور چگونگي عملياتي کردن يا محقق کردن، نشان از درک و تشخيص غيرکاربردي عرصه عيني سياسي، توسط عرضهکنندگان اين راهکارها دارد. عرضه انواع راهکارها به بازار سياسي بدون دستاوردهاي ملموس و قابل سنجش براي شهروندان تحت انواع فشارها، کار دشواري نيست. به گواه شواهد سخت تجربي، اساتيد اين امر در بازار سياسي، اصولگراها و کارشناسان متافيزيک هستند. آشتي(ملي) به بيان کلي معطوف به شرايطي است که در آن دو يا چند نفر، چند گروه و... بر سر امور گوناگون اختلافاتي دارند. بنابراين، کارکرد آشتي به معني برطرف کردن اختلافات ميان افراد و گروههايي با منافع متضاد است. چگونه اصلاحطلبان با اين همه تضاد، اختلاف نظر، ناتوان از همکاري و تضاد منافع در اردوگاه اصلاحطلبي و با توجه به عدم ارتباط موثر با هسته قدرت، ميخواهند يا ميتوانند با صاحبان قدرت آشتي کنند؟ يا صاحبان قدرت با کدام منطق، ضرورت يا اجبار بايد با اصلاحطلبان آشتي کنند؟ آيا اصلاحطلبي هويت يک نيروي منسجم، هدفمند، سازمان يافته و...اجتماعي است؟ و... ظاهرا، با توجه به انواع چالشها که منشأ بيسابقهترين سختيها براي توده شهروندان است، دوزاري حاملان آشتي ملي کج است. اينکه در عالم سياسي نه خوب يا بد شخصيتهاي سياسي بلکه نوع و ميزان عملکرد سياست ورزان در راستاي تحقق اهداف ملي(جمعي)، ملاک ارزيابي شخصيتها و گروهاي سياسي ميباشد. بنابراين، عرصه سياسي، بيشتر از سياستورزان خوب، نيازمند سياستورزان توانا و عملگرا با ويژگي مليگراي بسيجي که توانايي تحقق دستاوردهاي قابل ارزيابي داشته باشند، است. شايد بزرگترين آسيب عرصه سياسي از جمله ميان اصلاحطلبان، عدم درک و پذيرش تعريفي مشترک از چيستي، ضرورت و اهميت منافع ملي بهعنوان مبدأ و مقصد تمامي فعل و انفعالات اجتماعي باشد. راهکار آشتي ملي بهدليل اينکه مبتني بر درک مشترک از چيستي و ضرورت منافع ملي نيست و فاقد برنامه يا طرح مشخص براي چگونگي عملياتي کردن آن، غيرکاربردي و تنها يک شعار است. مهمترين آسيب تحولخواهان سياسي؛ آشفتگي، بيبرنامگي، فقدان هدف و اهداف مشترک، اختلافنظرهاي بيشمار که برآيند تضاد منافع گروهي و... است. برجستهترين خصيصه يک ايده يا راهکار سياسي، توان ايجاد تفاهم، انسجام، همکاري و... ميان بيشتر تحولخواهان به منظور حرکت بهسوي يک هدف مشترک است. آيا ايده يا راهکار آشتي ملي، توان ايجاد انسجام، تفاهم، همکاري و... ميان تحول خواهان را در راستاي حرکت بهسوي والاترين هدف سياسي يعني تحقق منافع ملي، را دارد؟ انواع هويتهاي سياسي از جمله اصلاحطلبي، اصولگرايي، اعتدالگرايي و... حاکي از عدم ارتباط اين گروهچهها، افراد و جناحها با مطالبات، اهداف، نيازها، تمايلات و...عيني شهروندان است. انتهای پیام/ |