1400/04/20 |
![]() |
نسل سوخته؛ نسل پخته! |
شفیع بهرامیان این ویدئو (اینجا) برای بسیاری از شما اسباب خنده و تفریح است و برای من و برخی دیگر از همنسلانم از جمله داداش بزرگم که اکنون دبیر در شرف بازنشستگی و برادر کوچکم که صاحب کسب و کار خوبی در صنعت است، پر است از دردها و رنجها و آرزوهای برباد رفته! بی شک بزرگترین آرزوی من و دو داداشم و خیلیهای دیگر هم سن و سال ما فقط داشتن فقط یک دوچرخه بود! سه نفری قانع به داشتن یک دوچرخه بودیم و هرگز نرسید! چقدر دوچرخه پسر همسایه را هل میدادیم تا بلکه دو دور بگذارد دوچرخهاش را برانیم! گاهی هم از شما چه پنهان، دبه میکردیم و دوچرخه آن پسر همسایه را کش میرفتیم و ساعتها بعد شکسته و بسته به او بر میگرداندیم و او البته کینهای بود و بعدها انتقامش را از ما گرفت! (۱۵ سال بعد، خواهرمان را گرفت!) بهرحال نسل سوخته بودیم، چشم باز کردیم انقلاب شد، فهم باز کردیم جنگ شد، شعور باز کردیم گرانی شد، تحریم شد، تورم شد و این ناکامیها تمام دوران نوجوانی و جوانی ما را گرفت و بر باد داد! نه کودکی کردیم، نه نوجوانی دیدیم نه جوانی فهمیدیم چیست؟ بماند خیلی آلام و دردها که قابل گفتار و نوشتار نیست و این همه بلا و مصیبتی است که ما و امثال ما از اوایل دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد (مصادف با نوجوانی و جوانی خویش) تحمل کردیم و ناممان شد نسل سوخته! با همه این احوال باز هم هر یک شاید شدیم کسی. اکنون پسر بزرگ من سه دوچرخه در پارکینگ دارد و پسر و دختر شما شاید بیشتر، کودکی و نوجوانیاشان در عصر فرزندسالاری سپری شده و هرکدام در خانواده پادشاهی کرده و میکنند! البته نسل "سوخته" نیستند و افسوس نسل "پخته" هم نیستند! باید دید و منتظر ماند آنان چه کسی خواهند شد؟ انتهای پیام/ |