Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

اخبار
کد خبر : 9959 ۱۳۹۹/۰۲/۱۲   ۲۱:۲۷:۳۳

یادداشت دریافتی؛
کرونا، تعطیلی مدارس و رونمایی از ظرفیت‌ جدید معلمان

 

کمتر اتفاقی‌ است که کاملا سیاه یا کاملا سفید باشد. مهمان مشترک این روزهای کره خاکی‌ ما هم از آن جمله است که به‌رغم خسارات جانی و مالی جبران ناپذیرش ظرفیت‌ها و دستاوردهایی هم داشته‌‌است. توسعه تجهیزات آزمایشگاهی، ارتقای فرهنگ بهداشت مردم، وقوف جامعه مدعی جهانی به نقص خود و مراتبی از همدلی جهانی از جمله مهم‌ترین این دستاوردهاست.

هدف این یادداشت اما بررسی اثرات این اتفاق در حوزه آموزش‌ و پرورش است.

با تعطیلی مدارس از اوایل اسفند هرچند دغدغه‌ دانش‌آموزان و اولیاء از حوزه سلامت جسم و جان تا حدودی رفع شد، اما درست چند روز بعد جایش را به حوزه‌ علم و تحصیل داد؛ زمانی که اعلام شد «مدارس تا پایان سال تعطیل است»! با این‌حال جامعه معلمی که تقریبا در همه صحنه‌های غرورانگیز تاریخ این کشور ردی از خود دارد، اینجا نیز آگاه و در صحنه بودن خود را به‌رخ کشید و از همان اولین روزها با توجه به اینکه «اولویت اول وقت کشور» را حوزه درمان دید، با درک خطراتِ متوجه حوزه آموزش کارش را شروع کرد؛ بی‌معطلی و انتظار که مسئولان کی و چه خواهند گفت؟

بارگزاری‌‌های مستمر و منظم محتوا در کانال های مجازی، تدریس‌‌های جذاب زنده در گروه های مجازی و پوشش جامع دروس از رسانه‌های رسمی کشوری و استانی دل اولیا و دانش‌آموزان را زودتر از آنچه فکرش را می‌کردند، قرص کرد.

صرف نظر از اینکه این عمل یک فداکاری بوده یا یک وظیفه، «داوطلبانه و خودجوش» بودن آن، اتفاق مبارکی بود که در این ایام نامبارک در آموزش و پرورش ما اتفاق افتاد و باعث رونمایی از ظرفیت و چهره جدیدی از معلمان شد؛ چهره‌ای که به لطف محبت‌های سالهای اخیر برخی رسانه‌های فربه، در ذهن آحاد مردم تیره و تار شده بود. تا جایی که نگارنده اطلاع یافته، اکثریتی قریب به اتفاق معلمان حداقل به یکی از روش های بالا با دانش‌آموزان خود در ارتباط بوده‌ و در این بین تعداد زیادی از آنها با انجام «حضور و غیاب» و «برگزاری آزمون‌» کلاس را تقریباً به قواره‌های «واقعی‌»اش رسانده‌اند. بماند که این کلاس‌ها ــ به‌ویژه برای دانش‌آموزان ضعیف‌تر ــ بعضا ظرفیت‌هایی فراتر از کلاس واقعی هم داشته‌است؛ امکان ضبط صدا و تصویر معلم و مرور تدریس او به تعداد نامحدود، عدم نیاز به جزوه‌نویسی و در نتیجه صرفه‌جویی در وقت، امکان تنظیم توافقی زمان کلاس (که آن را از یک ناخوشایند اجباری به یک دلنشین انتخابی تبدیل می‌کند)، برقرار بودن صفحه کار کلاس به‌صورت بخشی همیشگی از زندگی دانش‌آموز، رفع نگرانی‌های احتمالی ناشی از سرزنش‌ حضوری توسط معلم یا دوستان و بالاخره رهاشدن از صندلی‌های خشک و تکراری مدرسه. آیا این قشر در آن سطح از آگاهی و اعتبار نیست که ــ درکنار جامعه دانشگاهی ــ به «مرجع تام» حل مسائل علمی، تربیتی و اجتماعی کشور تبدیل شده و جامعه از «هر مرجع دیگری» بی‌نیاز و خلاص شود؟! و البته همه اینها قبل از راه‌اندازی عجولانه شبکه رسمی موسوم به «شاد» است. شبکه‌ای نیمه تحمیلی که نسبت مزایا به معایبش حداقل تا امروز در حدی نبوده که بتواند لابه لای رسانه‌های گردن‌کلفت بازار عرض اندام کند و بین معلمان هم بیشتر از آنکه اقبال بگیرد، نقد شده است!

آمارها از استقبال و مشارکت دانش‌آموزان هم متفاوت و بعضا متناقض است. صحبت نماینده دولت از مشارکت بالا و نماینده مردم از مشارکت پایین است!

نگارنده البته در محدوده آماری خود حداقل، از میزان استقبال مطلع است؛ با‌این‌حال اظهارنظر جامع را به وقت مناسب‌تر موکول می‌کند. اینکه جامعه معلمان به‌رغم کم‌مهری‌هایی که از غریبه و آشنا دریافت کرده و می‌کند در چنین ترازی از تعهد و کارآمدی قرار دارد که بار و کار آموزش جامعه را بدون «آقا بالاسر» اینقدر سبک جلو می‌برد، با همه خوشایندی‌اش سوالاتی جدی‌ به‌ذهن می‌آورد:

 وقتی بدون حضور هیچ مسئولی کار این قدر روان جلو می‌رود در این صورت آنها در ایام حضور دقیقا چه‌کار می‌کنند و چه تسهیلی دارند؟ حضورشان مفیدتر است یا غیبت شان؟ و اصلا مأموریت شان چیست؟ بیایند و به رسانه‌های تخصصی توضیح بدهند .

در سال‌های اخیر حیاط مدرسه کمی شلوغ شده است؛ گوئی که دفتر دبیران حتی برای کاری که «فقط در تخصص اوست» هم قابل اعتماد نیست!

آیا وقت آن نرسیده که این حق قطعی معلم (و جامعه) به آنها بازگردانده شود؟ و با حذف فشارهای مختلف مالی و اجتماعی وضعیتی فراهم شود که این قشر توانمند، به‌شکلی آسوده‌ و فارغ‌بال عهده‌دار «همه اختیار» پرورش و آموزش شود؟

آیا این قشر در آن سطح از آگاهی و اعتبار نیست که ــ درکنار جامعه دانشگاهی ــ به «مرجع تام» حل مسائل علمی، تربیتی و اجتماعی کشور تبدیل شده و جامعه از «هر مرجع دیگری» بی‌نیاز و خلاص شود؟!

نگاه مناسب و واکنش متناسب به این موارد می‌تواند تاریخچه آموزش و پرورش (و ارگان‌های متاثر از آن) را به دوران «قبل» و «بعد» از کرونا تقسیم‌کند. آن‌چنان که این تقسیم‌بندی مِن‌بعد هم زیاد شنیده خواهد شد ...

با آرزوی سلامتی برای مردم جهان و توفیق برای خدمتگزاران عرصه درمان

ابوالقاسم صفدری

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا