اخبار
کد خبر : 9828 ۱۳۹۹/۰۱/۲۵   ۱۸:۴۰:۱۰

یادداشت؛
عدم توجه به سواد رسانه اي؛ عامل ايجاد شکاف در اعتماد عمومي

 

مارشال مک لوهان، از اساتيد برجسته حوزه رسانه و ارتباطات، جمله مشهوري دارد که همچنان پس از گذشت سال‌ها نقل محافل است. او کتاب «درک رسانه» را با اين جمله شروع مي‌کند که «رسانه همان پيام است».

مک لوهان پيام را مهمترين عنصر بقاي يک رسانه مي‌داند و باور دارد که تاثير و پيام انتقال داده شده توسط يک رسانه، بسيار مهمتر از محتواي آن رسانه است. چه بخواهيم اين موضوع را بپذيريم و چه بخواهيم چشم هايمان را به روي آن ببنديم؛ در دنيايي که در آن زندگي مي‌کنيم، اين قانوني است که گريبان‌گير بزرگترين رسانه‌هاي دنيا هم مي‌شود، اينکه مردم خبري را به‌خاطر تاثير و پيام فوري ايجاد شده در مغزشان انتشار مي‌دهند، تا اينکه بخواهند يک خبر را به‌خاطر محتويات اصلي آن نشردهند. اين قانون نانوشته، تبديل به بزرگترين چالش رسانه و مخاطب شده است.

رسانه خوب مي داند که هميشه زمان کافي براي آگاهي از جزئيات دقيق يک موضوع را ندارد و گاه مجبور به انتشار يک خبر سريع است؛ از طرفي ديگر گسترش و سرعت انتشار اطلاعات در دنيا آنقدر زياد شده که اندکي تعلل، باعث مي‌شود که يک رسانه از مابقي رقبايش با فاصله زيادي عقب بيافتد. تکنولوژي امروز، جنگ ميان انتشار سرعت يک خبر مهم است. جامعه بيشتر از محتواي اصلي آن خبر، در ابتدا تمرکز اصلي خود را بر روي تيتر خبر مي‌گذارد.

چالش مهم سرعت در رسانه‌هاي دنيا، گريبان‌گير رسانه‌ها هم شده است. عليرغم اينکه بخش مهمي از انتقال يک خبر به فرهنگ و درک صحيح يک جامعه بر مي‌گردد، نمي‌توان سهم بزرگ کيک رسانه را در اين ميان ناديده گرفت. البته عملکرد محدود بعضي رسانه‌هاي جامعه به دليل نفوذ و نظارت نهاد صاحب قدرت، موجب شده که بعضي رسانه‌ها اعتماد عمومي کمرنگ‌تري را در طول ساليان اخير جذب کنند و اين عامل خود يکي از دلايل کليدي اعتماد مردم به منابع مختلف غيرمعتبر است و در بسياري از موارد هم باعث توجه مردم به رسانه هاي خارج از ايران مي‌شود.

در ميان همه چالش‌هاي بزرگ و کوچکي که يک رسانه، به‌خصوص در ايران مي‌تواند با آن مواجه باشد؛ عدم آگاهي و کم سوادي رسانه‌اي بسياري از سياستمداران و مسئولان مي‌تواند به اين چالش ها بيفزايد. بارها شاهد اين موضوع مهم هستيم که سياستمداران ما هيچ درک صحيحي از شرايط نا به‌هنجار اقتصادي و اجتماعي جامعه مان ندارند. همانطور که ذکر کردم بسياري از گفته‌هاي سياستمداران حاکي از اين پيام پنهاني است که گويا آنها با جامعه‌اي که در آن به عنوان يک مدير و تصميم گيرنده فعاليت مي‌کنند، فاصله بسيار طولاني دارند.

بارها در روز توسط مديران مختلف جملاتي را مي‌شنويم که گويي هر کدام چون تيري به قلب مردمان پرتلاش و سخت کوشي مي‌رود که با همه کاستي‌ها و کمبودها، با همه وجود در حال ساختن و ادامه دادن زندگي‌شان هستند.

جملاتي مثل اينکه «اصراري نداريم کسي آمارهايمان در خصوص مرگ و مير کرونا را باور کند»، نشان دهنده يک شکاف جدي و بزرگ در ميان نهاد اجرايي کشور با مردم است، چرا اين جمله بايد توسط يک فرد مهم در يک بحران جدي مطرح شود؟!

سواد رسانه‌اي، يک حلقه بزرگ گم شده است که هر روز در کشورمان کمرنگ‌تر مي‌شود و هيچ کس به آن کوچک ترين عمل و توجهي نمي کند. به نظر مي رسد که چالش بزرگ امروز ما نبايد دستگيري اندک انسان هايي که استرس و نگرانيشان را در خصوص کرونا مطرح کرده اند باشد، بلکه چالش به شدت جدي، خانمان سوز و بزرگ بايد تذکر و برخورد جدي با سياستمداران، مديران و مسئولاني باشد که با جملات، تحليل هاي اشتباه و بدون توجه به بار معنايي گفته‌هاي خود و تاثير مخرب آن در اجتماع، موجب فروپاشي ذهني مردم مي شوند.

نگارنده از نوشتن اين متن قصد و نيت سياسي ندارد و نگراني بزرگ خود را در خصوص عدم توجه مسئولين و مديران به سواد رسانه اي جدا اعلام مي‌دارد که هر روز موجب فروپاشي و ايجاد شکاف اعتماد عمومي مي‌شود.

محمد یوسفی/فعال اجتماعی

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا