اخبار
کد خبر : 9551 ۱۳۹۸/۱۲/۱۴   ۲۱:۰۱:۲۱

یادداشت؛
روزآمدی و پاسخگویی؛ الزامات تغييرات ساختاری در جریان اصلاحات

 

انتخابات گذشته و شرايط و موقعيت‌ها نشان داد که اکنون فرصت مناسبي براي ايجاد برخي تغييرات ساختاري در جريان اصلاحات است و بدون ترديد بايد تغييراتي انجام شود. اما اين تغييرات بايد روزآمد و پاسخگو بوده و مشکلات گذشته را نداشته باشد. از طرفي در ميان احزاب نيز اين مساله که هر عضو شوراي هماهنگي يک راي مساوي با بقيه احزاب داشته باشد نقطه انحرافي است. به همين دليل نيز هرکس از روز اول مجوزي اخذ کرد آمد گفت که من عضو شوراي هماهنگي هستم که يک راي داشته باشد. اين در حالي است که بايد به سمت جبهه‌اي متشکل از احزاب با وزن‌هايي مساوي نه راي‌هاي مساوي حرکت کنيم.

اگر واقعا احزابي داشتيم که وزن مساوي داشتند مي‌توانند به ائتلاف برسند اما اگر غير از اين باشد نمي‌توانيم به واقعيتي که يک ائتلاف پايدار است، دست پيدا کنيم.

به‌نظر مي‌رسد يکي از مشکلاتي که در اين حوزه داشتيم همين مطلب است که عادلانه برخورد نکرديم. عدل يعني اينکه هر چيزي سر جاي خود قرار گيرد اما در اين موضوع جايگاه عادلانه‌اي به احزاب قدرتمند، فراگير و موثر داده نشد. اين احزاب نام و نشان‌دار معمولا تاوان رفتار مجموعه‌هايي را به نام اصلاح‌طلب پرداخت کردند که کمترين تعلقي به حوزه اصلاح‌طلبي که ندارند هيچ؛ از مجموعه اصلاح‌طلبان جز منفعت‌طلبي، فرصت‌طلبي و جايگاه خواهي را طلب نمي‌کردند. همواره از حوزه اصلاح‌طلبي براي اين استفاده کردند که به موقعيتي برسند. لذا اگر اصلاح‌طلبان موقعيتي به آنها اعطا نکنند در حوزه اصلاح‌طلبي نمي‌مانند.

بايد اذعان داشت که اصلاح‌طلبي پيش از آنکه يک عنوان باشد نوعي منش، رفتار و جلوه‌اي از شخصيت اجتماعي و سياسي افراد است. متاسفانه برخي از افراد اين شاخصه اصلاح‌طلبي را در وجود خود و احزابشان نهادينه نکردند. بايد به طور مشخص پس از اين دوره جديد در رفتارهاي مجموعه‌هاي اصلاح‌طلب بازنگري شود. همان‌طور که گفته شد احزاب بايد متاثر از جايگاه اجتماعي و تاثيراتي که در جامعه مي‌گذارند نقش آفريني کنند.

 اگر حزبي به هر ميزاني که توان بسيج اجتماعي را داشت مي‌تواند ادعا داشته باشد اما اگر حزبي اين توان را ندارد، مي‌تواند با چند حزب ديگر تلفيق و حزبي قدرتمند درست کنند. اين نمي‌شود که در شوراي عالي سياستگذاري بنشينيم و يک شخصيتي که به‌عنوان شخصيت حقيقي از يک مجموعه‌اي معرفي شده برابر با يک حزب راي داشته باشد، يک حزب با چند هزار عضو در سراسر کشور در حوزه تاثير گذاري‌هاي سياسي و اجتماعي يک راي و حزب ديگري با حداقل عِده و عُده هم يک راي داشته باشد. بعد هم نامش را دموکراسي بگذاريم. به عبارت ديگر يک حزب تاثيرگذار اجتماعي که بعضا براي رفتار و تصميمات اين مجموعه بايد به مردم پاسخ دهد يک راي دارد و در اقليت قرار دارد. يعني خربزه را کسان ديگري مي‌خورند و لرزش را اين احزاب بکشند. به‌عنوان نمونه اشخاصي از جريان اصلاحات در انتخابات کانديدا دادند و راي هم نياوردند. اکنون خودشان که هيچ؛‌ فردا در جامعه سياسي هر اتفاقي که بيفتد بايد پاسخ دهيم که اصلاح‌طلبان که کانديدا داشتند چرا شکست خوردند اين رويکرد درست نبوده و نيست و احزاب بايد از ظرفيت حزبي و برند خود استفاده کنند.

صادق جوادی

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا