اخبار
کد خبر : 9405 ۱۳۹۸/۱۱/۲۳   ۱۰:۵۳:۳۷

دیدگاه؛
ریشه چالش‌ها؛ عدم بینش درست از چرایی زیست اجتماعی

 

دلسوزان بسیار تلاش می‌کنند تا راهکارهایی عقلانی و کم‌هزینه برای حل و فصل بی‌سابقه‌ترین چالش‌های اجتماعی و ملی که بی‌تردید زیست اجتماعی بخش قابل توجهی از شهروندان را به لبه زیست طبیعی رسانده است، پیدا کنند. اما بنابر شواهد عینی، این تلاش‌ها منجر به دستاوردهای ملموس و مطلوب نشده است. بنابراین، باید پرسش شود چرا شهروندان دچار سختی هستند؟ شهروندان جامعه ما چه کمبود‌هایی نسبت به شهروندان کشورهای دیگر دارند؟

در یک نگاه سطحی می‌توان مشاهده کرد که در کشورهای توسعه یافته، همه امور منظم و قانونمند هستند. مدیریت منظم و قانونمند تبلور برنامه و نقشه راه کلان که در قانون اساسی نمود پیدا می‌کند، است.

ریشه بیشتر چالش‌های اجتماعی و ملی این حقیقت ساده است که هنوز بینش و درک کاربردی و مشترک از چیستی انسان و چرایی زیست اجتماعی در سطح جامعه و به‌ویژه میان نخبگان و مدیریت کلان ایجاد نشده است. شاید مصداق عینی این ادعا وجود انواع مراکز و موسسه‌های فرهنگی که به ترویج وقایع، باورها، سنت‌ها، رفتار و...تاریخی باشد.

انسان معاصر ترکیبی از نیازهای مادی و اجتماعی است. به هیچ‌وجه نمی‌توان انسان جوامع معاصر را با ادراکات، باورها، اخلاقیات، سنت‌ها و... قرون پیشین درک، تببین یا  مدیریت کرد.

انسان‌های زمینی و اجتماعی همانگونه که نیاز مبرم به لباس، غذا، اکسیژن و... دارند، نیازمند آگاهی، شادی، آرامش، مهربانی، دوستی، حس امنیت، هنر، موسیقی، پویایی و خلاقیت ذهنی و آموزش، اشتغال، بهداشت و درمان، همکاری، متعلق به شهر و کشوری‌بودن و... هستند.

بنابراین، معنی، هدف و کارکرد قانون اساسی در جوامع توسعه یافته بر خلاف جوامع بسیار ابتدایی و فاقد قانون اساسی یا قانون اساسی اسمی، تحقق انواع نیازهای مادی، روانشناختی و اجتماعی شهروندان است.

به عبارتی، قانون اساسی ابزار تحقق انسانیت در جوامع معاصر است. اگر استدلال فوق عقلانی تلقی شود، آنگاه می‌توان ادعا کرد که عملکرد، اندیشه‌ها، اهداف، طرح‌ها و راهکارهای برخی سیاست ورزان که مبنای ناکارآمدی مدیریت سیاسی است، حاکی از این حقیقت تلخ دارد که این کارگزاران از چیستی انسانیت و چرایی زیست اجتماعی ندارند. به عبارتی، تاریخ و تاریخ‌گرایی بنیادی‌ترین مانع توسعه و به تعبیری تحقق رفاه، آرامش و امنیت برای شهروندان است. اگر نکات فوق عقلانی تلقی شود، آنگاه باید پرسش شود،  آیا کارگزاران، صاحب منصبان و... باور دارند که در جهان معاصر و قابل فهم، تنها هدف حکومت‌ها ایجاد آرامش، رفاه، امنیت، امید، شادی و... برای شهروندان است؟

کوروش الماسی

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا