اخبار
کد خبر : 920 ۱۳۹۴/۰۸/۱۱   

اصلاحات ریشه های خود را در اعماق دل مردم زده است

*اصلاح‌طلبان نيازي به رويه جديد ندارند چرا كه خط‌مشي و روش آن‌ها مورد پذيرش آحاد جامعه است 

كليدواژه "اصلاحات" و "اصلاح‌طلبي" مدت زماني است كه با ادبيات سياسي – اجتماعي ايران تنيده شده، با وجود اينكه زماني در صدر بوده و روزگاري در تحديد اما همچنان در گفتمان‌ها جاري و ساريست، چه به اعتقاد عضو هيئت علمي گروه مديريت دانشگاه آزاد اسلامي واحد اروميه "اصلاحات روندي نيست كه در نقطه‌اي متوقف شود" او در عين حال تاكيد مي‌كند كه "حذف اصلاح‌طلبان هيچ وقت امكان‌پذير نيست" چه تورق صفحات تاريخ سياسي ايران نيز به خوبي مي‌تواند مويد اين باشد، او سپس مي‌گويد "بخش عظيمي از مردم اين جامعه داراي ديدگاه‌هاي اصلاح‌طلبي هستند، ديدگاهي كه در چارچوب قانون اساسي كشورمان گنجانده شده است" به اعتقاد اين فعال سياسي اصلاح‌طلب همين امر دليلي است بر جاري بودن اصلاحات.

در گفت‌وشنود پيش‌رو دكتر جعفرصادق فيضي از ضرورت‌هاي جريان اصلاح‌طلبي، آرايش سياسي كشور و استان، انتخابات مجلس شوراي اسلامي و ...سخن مي‌گويد كه متن كامل گفت‌وگوي ناي قلم با اين فعال سياسي اصلاح‌طلب را باهم مي‌خوانيم:

اصلاحات را همواره با دوران پس از دوم خرداد 76 سبك سنگين مي‌كنند و اينكه زادگاه اين جريان سياسي دوم خرداد بود، نكته‌اي است كه در اذهان عمومي حك شده است، اگر ما نيز اين را مبنا قرار دهيم به نظر شما چه عواملي باعث شد مردم ايران نياز به اصلاحات را در ساختار سياسي كشور احساس كنند؟

مردم ايران در تمام انتخابات قبل از 76 هم به صورت پرشور حضور داشتند ولي به نظر من انتخابات رياست جمهوري دوم خرداد در مسير حركت انقلاب معناي ديگري داشت، مردم بعد از سال 42 و انقلاب اسلامي 57، مطالباتي را دنبال كردند كه برخي از آن‌ها در وادي جنگ و سازندگي كمتر مورد پيگيري قرار گرفت و اين مطالب را در ديدگاه كانديدايي پيگيري كردند كه آن خواسته‌ها را در قالب شعارهاي تبليغاتي خود مطرح مي‌كرد، بحث‌هاي مربوط به آزادي‌هاي مدني، قانون‌مداری، مردم‌سالاري ديني و توجه به ارزش‌هاي اجتماعي از جمله مواردي بود كه مردم ايران به واسطه آن‌ها انقلاب كرده بودند بنابراين طبيعي است آن مطالبات را از سيستم بخواهند و مجدانه پيگير آن باشند، از اين رو مردم در سال 76 به صورت جدي حضور پيدا كردند و راي بسيار بالايي به اين آرمان‌ها، شعارها و برنامه‌ها دادند چه بسا در هشت سال حاكميت اصلاحات نيز كم و بيش در مسير اهداف انقلاب حركت‌هاي خوبي انجام گرفت.

* يكي از سوالاتي كه هميشه مطرح بوده، اين است كه دستاوردهای اصلاح طلبان چيست؟ مستحضريد سطح مطالبات از اصلاح طلبان در همان سال‌ها زياد بود بنابراين آيا مطالبات حداکثری يا همان مطالباتي كه اشاره فرموديد كمتر مورد توجه قرار گرفته، تحقق يافت؟

فرایند توسعه چه در بعد سیاسی وچه درسایر ابعاد اقتصادی و اجتماعی تدریجی است نباید انتظار داشته باشیم به صورت جهشی اصلاحات همه اهداف را یک شبه محقق کند. میزان تحقق اهداف تابع میزان منابع و زمان صرف شده است .اصلاح طلبان برای  هدایت نظام اجتماعی در قالب برنامه های مدون ،بصورت بلند مدت  بر مسند قدرت قرار نداشته اند،اما در همان زمان کوتاه که با محدودیت های بسیار همراه بود توانستند گفتمان جدیدی را وارد معادلات اجتماعی در داخل و معادلات مربوط به روابط بین الملل بنمایند و امروز اصلاح طلبان و اعتدال گرایان روی همان پایه ها مسیرحرکت را دنبال می کنند و این یعنی اصلاحات محدود به یک دوره خاص نیست و جهت اعتلای کشور فرایندی است ادامه دارد.

*پس از سال 84 و شكست اصلاح‌طلبان در انتخابات، فعالان اين جريان سياسي از جامعه طرد شدند كه هدف نيز همان بود، سوال اين است كه آيا اهداف مورد نظر تحقق پيدا كرد؟

بنده اعتقادي به اين ندارم كه بعد از انتخابات سال 84 طيفي خواهان اين بودند كه اصلاح‌طلبان را كنار بگذارند، اصلاح‌طلب‌ها هيچ‌وقت كنار گذاشته نشدند و هيچ‌وقت چنين چيزي امكان‌پذير نيست چرا كه بخش عظيمي از مردم اين جامعه داراي ديدگاه‌هاي اصلاح‌طلبي هستند، اصلاح‌طلبي يك بحث موقتي و مقطعي نيست بلكه در چارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و دين اسلام مي‌گنجد لذا امكان حذف اصلاحات وجود ندارد بحث اينجاست كه اگر طرف مقابل را بخواهيم اصولگرا بناميم در مرحله اول انتخابات راي چنداني نداشتند و يك اشتباه تاكتيكي باعث شد كه اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 84 شكست بخورند، در انتخابات رياست جمهوري سال 92 نيز انسجام بين اصلاح‌طلبان باعث پيروزي جناب آقای دكتر روحاني شد بنابراين پيامي كه دارد اين است كه اصلاح‌طلبان در سال 84 نيز مي‌توانستند موفق شوند ولي اشتباه تاكتيكي مانع از اين شد.

*در هر حال اصلاح‌طلبان نتوانستند در هشت سال ايفاي نقش كنند!

برخلاف آنچه مشي و روش اصلاح‌طلبان است كه مي‌توانند ديگران را به راحتي تحمل كنند دوستان ما در طرف مقابل تحمل اينكه اصلاح‌طلبان را در كنار خود داشته باشند، نداشتند، حال آنكه وقتي همه نيروها داخل يك نظام هستند جريان‌هاي سياسي مي‌توانند مكمل هم باشند تا كسري‌ها و ايرادهايي كه در جامعه يا در خود جناح‌ها وجود دارد گفته و در عين حال حل شود، نقد سازنده متقابل است كه مي‌تواند سبب رشد هر دو جناح شود و نتايج مثبت آن به كل كشور برسد، نتايج اقتصادي، سياسي و فرهنگي اين خط مشي كه من بخواهم طيفي را حذف كنم و به صورت تك‌صدايي حرف بزنم همان مي‌شود كه اتفاق افتاد، وقتي يك جناح سياسي حذف مي‌شود پيامي جز اين ندارد كه به من توجه نكن، ايراد من را مطرح نكن، اي كاش اين دو جريان سياسي هميشه در كنار هم باشند تا اگر انحرافي از يكي سر مي‌زند طرف مقابل بتواند كمك كند تا جلوي انحراف را بگيرد.

*آرايش سياسي كشور را بعد از اينكه دولت اعتدال به ميدان آمد و فرمان مديريت اجرايي كشور را به دست گرفت، چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

دولت جناب آقاي دکترروحاني با شعار اعتدال به صحنه آمده است و شعار اعتدال همان ديدگاهي است كه اشاره شد يعني هر دو طيف را در كنار هم داشته باشيم، اگر يكي دانشي دارد به آن ديگري انتقال دهد، اگر محدوديتي وجود دارد توسط ديگري تكميل شود و هر كدام شايسته‌تر است جايگاه‌هاي مديريتي را احراز كند و اين نبايد به اين معنا باشد كه ديگري را نفي كند، اگر دولت تدبير و اميد را بررسي كنيم مي‌بينيم كه هيئت دولت تركيبي است از افراد سياسي مستقل، اصلاح‌طلب و اصولگرايي كه كاملا داراي شناسنامه‌هاي اصولگرايي هستند و اين هيچ ايرادي ندارد چرا كه اگر هدف توسعه كشور است، تمام افرادي كه در محدوده نظام جمهوري اسلامي ايران قرار دارند منطقا هم بايد سهمي از قدرت داشته باشند. در دولت آقاي احمدي‌نژاد اگر نيروهاي اصلاح‌طلب در حاشيه بودند در حاشيه بودن آن‌ها به صورت بي‌طرفانه نبود، در حاشيه بودن آن‌ها ضربات سهمگيني به پيكره اقتصادي و فرهنگي كشور زد در حالی که اين پتانسيل می‌توانست در چارچوب اهداف نظام مورد استفاده قرار گيرند در حالي كه بهترين مديران ايزوله و كنار گذاشته شدند، مديراني كه ساليان سال و در دولت‌هاي قبل تجربه كسب كرده بودند، آيا به حاشيه راندن آن‌ها كمكي به توسعه كشور كرد؟ قطعا خير و نتيجه‌اي جز اين نداشت كه رشد اقتصادي منفي شد، اختلاف طبقاتي در جامعه افزايش يافت، مشكلات سياسي در سطح بين‌الملل جدي‌تر شد، در داخل كشور اوضاع اداري و سياسي به هم ريخت و فساد اداري همه جا را در برگرفت، حال آنكه بودن اصلاح طلبان در كنار اصولگراها مي‌توانست مانع از بسياري از انحرافات شود كه نشد.

* اتفاقي كه سبب شد گروه بزرگي از مردم به دولت اعتدال راي دهند هنوز در اذهان عمومي زنده است يعني حمايت اصلاح‌طلبان از دكتر حسن روحاني! حال اين سوال را مطرح مي‌كنم كه آيا دولت تدبير و اميد توانسته فضا را براي فعاليت اصلاح‌طلبان مهيا كند؟

تا اينجاي كاردولت جناب آقای  دکتر روحانی توانسته جناح‌هاي ‌سياسي را خوب مديريت كند اما با توجه به اينكه اصلاح‌طلبان اعتقادشان اين است كه دولت آقاي روحاني برگرفته از تفكر اصلاح‌طلبي است انتظار دارند سهم بيشتري را در قدرت داشته باشند حال آنكه سياست مدنظر براي اداره‌كرد كشور بايد مورد احترام تمام گروه‌ها باشد چرا كه مردم به مشي، حركت و شعارهاي دكتر روحاني راي دادند و ايشان هم بايد به مطالبات مردم پاسخ دهند، مگر انتظار ما از دولت تدبير و اميد غير از اين بود كه مي‌خواستيم آرامش را به كشور برگرداند، اوضاع سياسي بين‌المللي را بهبود بخشد و اقتصاد درهم ريخته را نظم بخشد تا فضا را براي جهش‌هاي توسعه آماده كند و دولت نيز توانسته تا حدودي  این اهداف را محقق كند و اميدواريم به طور كامل با یک مجلس کارآمد، هم‌صدا و يك مجلس حرفه‌اي و تخصصي اهداف والای انقلاب اسلامی تحقق یابیند، دو سال زمان زيادي براي ارزيابي كارهاي جناب آقای دكتر روحاني نيست، همين كارهاي انجام شده بسيار ارزشمند هستند و ما اميدواريم در ادامه كار دوستان هم‌فكري كه در دهه گذشته در حاشيه بودند كمك كنند تا نتايج خوبي عايد كشور شود.

*به مجلسي هم‌سو و هم‌صدا با دولت اشاره فرموديد، بفرماييد اصلاح‌طلبان بايد چه راهكار و رويه‌اي را در پيش بگيرند تا بتوانند در انتخابات به موفقيت برسند؟

 اصلاح‌طلبان نيازي به رويه جديد ندارند چرا كه خط‌مشي و روش آن‌ها مورد پذيرش آحاد جامعه است گرچه عده‌اي عنوان مي‌كنند كه اصلاحات مرده است اما اين‌گونه نيست، اصلاح‌طلبان در دل اين مردم هستند، اصلاحات ریشه های خود را در اعماق دل مردم زده است، در پرونده فعالان اين طيف از جريان سياسي فساد مالي وجود ندارد لذا وقتي بيش از 50 درصد راي خود را به حساب دكتر روحاني ريختند يعني اصلاحات هنوز زنده است و نيازي به تغيير مشي سياسي يا تغيير استراتژي ندارند اما بايد حضورشان را بيشتر كنند، جدي‌تر در صحنه حاضر شوند و به مردم بگويند اميدهايي كه رئيس‌جمهور كشورمان ايجاد كرده است قابليت پيگيري و تداوم دارد. كافيست اين موضوع به مردم گفته شود كه اصلاح‌طلبان از جنس مردم هستند، براي شما هستند و در مسير رفاه مردم، تعالي جامعه و اهداف نظام جمهوري اسلامي ايران تلاش مي‌كنند تا شايد يك مقدار بي‌اعتمادي كه به خاطر تبليغات سوء به وجود آمده بود از بين برود و اميدواريم با اجماع و انسجام بين گروه‌هاي خود نتايج بهتري را كسب كنند.

*آيا تحليل برخي از رسانه‌هاي منتقد دولت مبني بر اينكه انتخابات مجلس شوراي اسلامي پايان وحدت استراتژيك اصلاح‌طلبان با دولت خواهد بود را قبول داريد؟

اتفاقا اعتقاد ما اين است كه اتحاد بين دولت و اصلاح‌طلبان با جديت بيشتري بعد از انتخابات مجلس آغاز مي‌شود چرا که دولت احتياج به يك تيم قانونگذار، تصميم‌گيرنده و برنامه‌ريز دارد تا بتواند براساس آن‌ها به مطالبات ايجاد شده در سال 92 پاسخ دهد. مجلس فعلي عملا به عنوان يك بازدارنده در بسياري از حركت‌هاي دولت عمل مي‌كند كه نمونه آن تصميمات مربوط به برجام است، با وجود این كه مذاکرات هسته ایی زير نظر مقام معظم رهبری مديريت گردید ديديم كه چگونه در مقابل نتایج مذاکرات و تفاهم مربوطه مقاومت كردند، مردم ناظر چنين رفتارهايي هستند و قطعا در انتخابشان دنبال كساني خواهند بود كه بتوانند راهنمایهای سازنده به دولت ارائه كنند و در عين حال چوب لاي چرخ برنامه‌هاي دولت كه در مسير اعتلاي اين جامعه است نگذارند و به عبارتي تصميماتشان در مقابل دولت حرفه‌اي باشد نه سياسي تا دولت بتواند كارهاي خود را در چارچوب برنامه‌هاي وعده داده شده عملياتي كند.

*استان آذربايجان غربي يكي از استان‌هايي بود كه دولت تدبير و اميد توانست درصد بالايي از راي را در اين استان كسب كند، در شرايط فعلي ساختار سياسي استان را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

كنشگران سياسي خوبي در استان آذربايجان غربي وجود دارد، استان ما يكي از سياسي‌ترين استان‌هاي كشور است اما در اين استان پيچيدگي‌هاي زيادي نيز وجود دارد من فكر مي‌كنم آرايش سياسي كه در حال حاضر وجود دارد عمدتا نشان‌دهنده حركت طيف اصولگرايان در صحنه انتخابات است و عملا از اصلا‌ح‌طلبان سروصدايي شنيده نمي‌شود، اين موضوع از يك نظر خوب است و نشان دهنده قانونمندي آن‌هاست كه در موقعيت خاص خود فعاليت كنند اما از سوي ديگر خوب نيست و مي‌تواند مانع از موفقيت دوستان شود و چه بسا دوستان اصلا‌ح‌طلب برنامه‌هاي خاصي براي حضور جدي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي دارند.

*به عنوان يك فعال سياسي علت اين موضوع را در چه مي‌دانيد؟

دو سال زمان زيادي نيست و بسياري از نيروهاي سياسي با خود به توافق نرسيده‌اند كه بايد به صحنه سياسي برگردند يا خير، در بين نيروهاي اصلاح‌طلب خوفي وجود دارد مبني بر اينكه در صحنه حاضر شوند يا در پستو بنشينند، از طرفي در آذربايجان غربي شرايط به گونه‌اي است كه  دوستان مسئول در راس امورکمتر  از بین  اصلاح‌طلبان هستند و هنوز اين طيف از جريان سياسي نتوانستند قدرت را در مديريت‌هاي مختلف استان به دست آورند شايد اين موضوع باعث شده است كه اصلاح‌طلبان با شك و ترديد به موضوع نگاه كنند اما اعتقاد من اين است كه حضور اصلاح‌طلبان مي‌تواند شرايط را بهتر كند، در حالت كلي اميدها زياد است و اميدواريم در صحنه حاضر شوند چرا كه حضور آن‌ها جامعه را ازحالت تك‌صدايي درآورده و اصلاح و بهسازي را به دنبال خواهد داشت.

تشكر از اينكه وقتتان را در اختيار ما قرار داديد

من هم از شما تشكر مي‌كنم.

انتهاي پيام/

 


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا