توحید محمودپور/ بیست و دوم آذر نود و هشت بود و می خواست آخرین آهنگ پاییزی آن سال را بنوازد. دستش به آرشه ویولن نمی رفت زیرا موهایش دیگر با صدای روح نواز ویولن به رقص در نمی آمد.
«آوازهای دشتی گیسوی خویش را
سخت است پای بسته این روسری کنم»
تانریلا بالاخره تصمیم اش را گرفته بود. قیچی را به دستان بابایش داد تا کار را یک سره کند. طره موهایش به پر و بالش می پیچید و فرصت پرواز را از وی می گرفت!
از دو سه سال پیش در نظر داشت بلندی موهایش از پنجاه سانتی متر که فراتر رفت آن ها را به دخترکان دردمند سرزمین اش تقدیم کند. به همان ساراها، شیرین ها و لیلی های سرزمین عشق و موسیقی که در چنگال دیو سرطان اسیرند. به همان ها که نداشتن مو از اعتماد به نفس شان کاسته است.
نوجوان 14 ساله ای که از چند سال پیش با نواختن نواهای دل انگیز روح و روان عاشقان را تلطیف می کرد، این بار بر آن بود خرمن خرمن گیسوان خود را به دستان فرشته های مهربان سپرد تا آنها را به باد دهند.
دخترک ارومیه ای آذر امسال با بلندی موهای خود عکس پاییزی نگرفت چراکه در لحظه لحظه خلوت خود دلش به یاد دخترانی که با جبر زمانه از داشتن مو محروم اند به درد می آمد.
آری تانریلا حیدرخانی موهایش را برای کمک به کودکان مبتلا به سرطان به موسسه رفاه کودک و نوجوان ارومیه اهدا کرد تا یکی از افرادی باشد که دلش برای هم نوعان گرفتار خود تندتر می تپد.
«بچه که بود، با دیدن کودکان بدون مو و شنیدن اینکه [این کودکان] به دلیل بیماری و در مسیر درمان [موهای خود را] از دست دادهاند، ترسی در دلش مینشست و با هر سرماخوردنی، بیم از دست دادن موهایش دوباره جوانه میزد. تلاش برای اطمینان بخشیدن از اینکه این بیماری، آنی نیست که برای درمانش، مو از دست بدهد هم بیاثر بود.» این جملات از قلم پدر روزنامه نگار تانریلا جاری می شود و ادامه می دهد؛ «بزرگتر شد. حالا فرق آن بیماری اعتمادبهنفس کُش و دیگریها را میفهمد، اما هنوز هم از دست دادن موهایش فاجعه است. سالها مراقب بود تا مبادا میلیمتری از موهایش را بچینند ولی سرانجام تصمیم خود را گرفت».
داود حیدرخانی همچنین می نویسد: «او که ترس نداشتن را خوب بهخاطر دارد، حالا میخواهد اگر کمکی برای حل این مسأله و التیام دردهای بیماران از دستش ساخته نیست، موهایش را برای کودکان سرطانی هدیه دهد، به امید اینکه شاید دختری، دوباره دامن بپوشد، دوباره عروس شود، دوباره عروسک به آغوش کشد، شاید کودکی دوباره بخندد و امیدوار شود تا دوباره، شکوفهای روی موهایش جوانه داده و محکمتر بایستد.»
حسین فودازی دبیر انجمن رادیوتراپی آنکولوژی ایران نیز می گوید: «سرطان دومین علت مرگ و میر پس از بیماری های قلبی و عروقی در کشور است و حدود ۳۵ هزار نفر در سال بر اثر این بیماری میمیرند.»
آه! می میرند چون گل های نشکفته و نو شکفته، اما کم نیستند تانریلاها که خرمن موهای خود را به بهای تماشای گل لبخند "بزرگ دختران کوچک" این خطه معاوضه می کنند تا تلنگری باشند برای همه آنانی که برآنند یکدل و یک صدا با ساخت ملودی عطوفت سرود انسانیت سر دهند.
انتهای پیام/ |