با رشد افسار گسيخته شهرنشيني و نابساماني حوزه اقتصاد، هر جامعهاي دچار عوارض مختلفي خواهد شد که فقر بهعنوان متهم رديف اول اين عوارض آسيبهاي اجتماعي بسياري را به همراه خواهد داشت.
عدم تدبير براي مديريت اين شرايط منجر به شيوع آسيبهاي اجتماعي در گروههاي سني مختلف، زنان و مردان، باسواد و بيسواد و شهرنشين و روستايي ميشود و هيچفردي در جامعه از اين آسيبها مصون نخواهند بود و تهديدهايي را براي جامعه به همراه خواهد داشت.
امروزه آسيبهاي اجتماعي که زنان درگير آن هستند براي جامعه ما از حساسيتهاي بيشتري برخوردار است. زني که درگير جرم و آسيبهاي اجتماعي ميشود، معمولا پذيرش آن براي خانواده و جامعه دشوارتر از آسيبهاي مردانه است و اين حساسيت باعث ميشود آمار پايين آسيبهاي اجتماعي زنان و دختران بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
گرايش به مواد مخدر، دخانيات، زنان کارتن خواب و خياباني، طلاق و... ميتواند بخشي از عوارض فقر باشد که هر جامعهاي را دچار چالش ميکند. مثلا نميتوانيم اعلام کنيم که پديده زنان خياباني در جامعه ما بيشتر يا کمتر از گذشته شده، ولي طبق شواهد اين موضوع مشهودتر شده است. اين امر به شرايط روز جامعه نيز مربوط است، بهعنوان مثال اگر زني در يک دهه گذشته ميخواست دخانيات مصرف کند، در خانه و پستو و به دور از چشم مردم سيگارش را ميکشيد، ولي حالا شاهد آن هستيم که زنان و دختران در خيابان و حتي محيطهاي دانشگاهي استعمال دخانيات دارند؛ يا آمارهاي ستاد مبارزه با مواد مخدر از افزايش اعتياد زنان نسبت به گذشته روند روبهرشدي را نشان ميدهد.
با اين اوصاف ميتوان به اين موضوع اشاره کرد که خانوادهها و دستگاههاي مختلف نسبت به آسيبهاي اجتماعي زنانه با توجه به جايگاه زن در خانواده، بايد حساسيت بيشتري از خود نشان دهند.
گرايش زنان به سمت آسيبهاي اجتماعي بيشک تهديدي براي استحکام خانواده است، لذا زني به هر دليلي دچار آسيبهاي اجتماعي ميشود نيازمند توجه و حمايت اجتماعي بيشتر در جهت بازتواني اجتماعي به شکل مطلوب خواهد بود. بالعکس اين موضوع فاجعهبار است و زمانيکه خانواده دچار نابساماني ميشود همه اعضاي آن را تحت تاثير قرار خواهد داد و فقط زني که مرتکب جرم شده را شامل نميشود، آن زن اگر متاهل باشد همسر و فرزندانش با بحران روبهرو خواهند شد و اگر دختر باشد پدر، مادر و برادرانش درگير اين موضوع خواهند شد و در اشکال خشن همچون خشونتهاي خانگي، طلاق و حتي قتل خود را در جامعه نشان ميدهد.
از سوي ديگر مشهودتر شدن آسيبهاي اجتماعي زنان، قبح قوانين را از بين ميبرد و برخي از آسيبها جنبه يادگيري در شهر دارد و اين تهديدي براي جامعه فردا خواهد بود.
حسن موسوی
انتهای پیام/ |