Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

اخبار
کد خبر : 8864 ۱۳۹۸/۰۹/۰۴   ۲۱:۱۴:۵۲

به مناسبت روز جهانی منع خشونت بر زنان؛
قصه پرغصه خشونت علیه زنان

 

بر اساس برآوردهای جهانی بطور متوسط از هر سه زن، یکی در طول زندگی خود حداقل یکبار خشونت را تجربه می‌کند؛ امری که به نظر می‌رسد دارای علل و عوامل مختلفی بوده و مبارزه با آن تلاشی همگانی را می‌طلبد.

 خشونت علیه زنان پدیده‌ای است که در آن زن بخاطر جنسیت خود و صرفا به علت زن بودن مورد اعمال زور و تضییع حق از سوی جنس مخالف قرار می‌گیرد. چنانچه خشونت در چارچوب خانواده و بین زن و شوهر باشد از آن با عنوان خشونت خانگی تعبیر میشود.

با توجه به اهمیت خشونت علیه زنان، سازمان ملل متحد از همان ابتدای تأسیس در ۲۴ اکتبر سال ۱۹۴۵ ارتقای حقوق زنان و ایجاد فضای برابر برای آنان را در اولویت تلاش‌های خود قرار داد. بدین ترتیب سازمان ملل پرچمدار جنبش ترویج و حمایت از حقوق بشر زنان، حذف خشونت علیه زنان و محو کامل همه نوع تبعیض علیه آنان شناخته شد و این مهم از طریق تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۷ و میثاق بین‌‎المللی حقوق مدنی و سیاسی ۱۹۶۶ آغاز شد تا زنان در همه جنبه‌های مدنی‌، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به حقوق برابر و انسانی دست یابند.

*خشونت و ابعاد آن

خشونت از نظر لغوی به معنای غضب، درشتی و تندی کردن است. از نظر عده‌ای از متخصصان، خشونت هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد و به منظور آسیب به فرد دیگر انجام می‌شود. در تعریف دیگر، خشونت طیفی از رفتارهای بسیار تند و آسیب‌زا تا عکس‌العمل‌های منفی چون بی‌توجهی و کم توجهی را در بر دارد.

یکی از مصادیق خشونت، خشونت علیه زنان است که «سازمان ملل» در تعریف آن عنوان کرده است: هر نوع عمل خشونت‌آمیزی است که به اختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان بیانجامد یا احتمال منجر شدن آن به این نوع آسیب‌ها و رنج‌ها وجود داشته باشد.

زنان معمولا چهار شکل خشونت شامل خشونت فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می‌کنند. خشونت فیزیکی همانطور که از نامش مشخص است شیوه‌های آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، کشیدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، کتککاری، سیلی، لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن و... را شامل می شود. خشونت روانی و کلامی نوع دیگر خشونت است که از مصادیق آن می‌توان به بداخلاقی، بی احترامی، رفتار آمرانه و تحکیم آمیز، دستور دادن‌های پی در پی، تحقیر و مواردی از این دست اشاره کرد. خشونت دیگری که علیه زنان صورت می‌گیرد عبارت است از خشونت اقتصادی که از ندادن خرجی گرفته تا سوء استفاده مالی از وی و صدمه زدن به وسایل مورد علاقه را شامل می‌شود.

همچنین نوع دیگر خشونت از نوع خشونت جنسی است که از مصادیق آن می‌توان به بی‌توجهی به نیازهای جنسی زنان ، عدم اجازه استفاده از وسایل پیشگیری بارداری ناخواسته و موارد دیگر اشاره کرد.

*علل خشونت علیه زنان

در مورد علل خشونت علیه زنان دلایل مختلفی وجود دارد که از آن جمله می‌توان به شخصیت و ویژگی های شخصیتی مرتکب اعمال خشونت و قربانیان آنها اشاره کرد.

همانطور که می‌دانیم شخصیت و شکل گیری آن تحت تاثیر عوامل محیطی، اجتماعی و روان شناختی است. در شخصیت‌هایی که در تقسیم بندی های روان‌شناختی به عنوان شخصیت‌های گروه بی هستند، احتمال اینکه خشونت بورزند بیشتر است. نمونه این شخصیت‌ها شخصیت‌های خودشیفته، شخصیت‌های ضد اجتماعی و شخصیت‌های مرزی است. این شخصیت‌ها احتمال اینکه در شرایط مختلف مرتکب خشونت بالاتری علیه فرد مقابل باشند بیشتر است. شخصیت‌های وابسته یا دوری‌گزین یا شخصیت‌هایی که از نظر ساختاری شخصیت‌های منفعل هستند که در تعاملات اجتماعی خود توان دفاع از خودشان را ندارند و توان برقراری رابطه شجاعانه را ندارند و به همین دلیل احتمال اینکه مورد خشونت بیشتری قرار گیرند را دارند.

همچنین جامعه‌پذیری و پذیرش نقش‌های جنسیتی نیز اهمیت دارد. در خانواده‌ها تفاوت‌هایی در جامعه پذیری جنسی وجود دارد که باعث می‌شود دختران با پسران با هنجارهای اجتماعی متفاوت جامعه پذیر شوند و هر یک نقش‌های جنسیتی خاص خود را فرا گیرند. نقشی که برای دختران با فرودستی، وابسته بودن و تحمل خشونت همراه است.

در این خصوص یک روانشناس گفت: خشونت به ویژه خشونت خانگی علیه زنان، چرخه دارد، یعنی تکرار می‌شود. زنی که تحت خشونت قرار می‌گیرد هر دفعه فکر می‌کند که دیگر تکرار نمی‌شود و این بار آخر است.

«مریم رسولیان» علل این تکرار را پذیرش فرهنگ مردسالارانه و پذیرش خشونت به عنوان صفت مردانه بیان می‌کند که خیلی هم بارز است. بسیاری تصور می کنند که چون فرد مرتکب خشونت در خانواده اغلب موارد مرد است، مرد هم حق دارد عصبانی شود و هم حق دارد پرخاش کند.

 زنان کتک خورده صرف نظر از اینکه علت خشونت همسرانشان را چگونه تفسیر و توجیه کنند مجبور به تحمل این شرایط سخت هستند. آنها که از طریق جامعه‌ پذیری در خانواده پدری خود با شرایط خشن زندگی آشنایی دارند در اطراف خود نیز شاهد همین نوع زندگی هستند، از طریق نگرش‌های اجتماعی موجود این باور در آنها تشدید می‌شود که مردان برتر از آنان هستند و پرخاشری صفتی است که در مردان وجود دارد و زنان باید از طریق تحمل رفتار مردان یا تغییر رفتار خود زندگی خانوادگی را تداوم بخشیده و سایه شوهر و پدر را بر سر خود و فرزندان حفظ کنند.

مینا اینانلو

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا