اخبار
کد خبر : 8723 ۱۳۹۸/۰۸/۰۴   ۱۱:۵۹:۴۰

رییس کارگروه ارتباطات و رسانه شورای اصلاح طلبان آذربایجان غربی:
جامعه نیازمند صندوق رای کارآمد است

 

لعیا نورانی زنوز/ هر روز که می گذرد به انتخابات حساس و سرنوشت‌ساز مجلس يازدهم نزدیک می شویم. رصد فضای سیاسی و رسانه ای این روزها به روشنی حاکی از آن است که تحرکاتی در میان بخشی از سپهر سیاسی کشور آغاز شده است.

انتخابات به عنوان یک فرصت و زمینه ای برای امکان مشارکت نیروهای سیاسی در مدیریت ها به شمار می رود و بدین ترتیب هر جریان سیاسی را ملزم می دارد که برای تضمین موفقیت با بررسی و نقد عملکرد خود، نقشه راه منتهی به پیروزی را ترسیم کند.

در میدان انتخابات پیش رو، شرایط به گونه ای است که جریانات سیاسی در شناخت وضعیت حاضر با شک و شبهه و در ارزیابی از وضعیت پیش رو با تردید و سردرگمی مواجه شده‌اند، به ویژه جريان اصلاحات كه همواره به مدد حضور پرشور مردم، انتخابات را از رقيب خود برده اين بار كار سخت‌تري در پيش دارد، چرا كه در اين انتخابات بايد از سويي رضايت خاطر مردم فراهم شود و از سوي ديگر منتظر احراز صلاحيت‌ها براي بستن ليست‌هاي انتخاباتي باشد.

رییس کارگروه ارتباطات و رسانه شورای اصلاح طلبان آذربایجان غربی در این خصوص معتقد است: ما در فرایند انتخابات با سه ضلع روبرو هستیم. اول شهروندان؛ دوم جریان های سیاسی و سوم نهادهای نظارتی( شورای نگهبان). وسعت دایره انتخاباتی می تواند به وسعت فعالیت سیاسی و افزایش مشارکت ملی منجر شود. هر چه دایره انتخابات مردم محدوتر شود و افراد کمی از فیلتر شورای نگهبان خارج شوند، توان انتخاب شهروندان کم می شود و در نهایت به سردی فضای انتخاباتی منتج خواهد شد. یعنی صرف مزیت جناح های سیاسی تعیین کننده نیست و قطعا نظارت استصوابی شورای نگهبان هم از مولفه های دخیل در گرمی بازار انتخابات است.

مشروح گفتگوی نای قلم با هوشنگ عطاپور را باهم می خوانیم:

 با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، امسال انتخابات مجلس را پیش‌رو داریم، به نظر شما شرایط سیاسی و اجتماعی در آستانه برگزاری انتخابات چگونه است و چه تفاوت‌هایی با انتخابات‌ گذشته دارد؟

در مقطع زمانی کنونی برخی چهره های انتخاباتی و احزاب، تشکل ها و گروه های سیاسی استارت انتخابات را زده اند و با حضور در فضای شبکه های مجازی، مراسمات و محافل  عمومی و خصوصی سعی فراوانی برای تبلیغات خود کرده اند و چندین کانال و پیچ در شبکه های مجازی نیز در راستای تبلیغات انتخاباتی برخی جناح های سیاسی فعال شده اند که بالتبع نمایندگان فعلی از فعالیت علنی و گسترده تری برخوردار هستن.

جریان های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا هم در سطح ملی و محلی اقداماتی را برای سازماندهی نیروهای خود و ایجاد بسترهای وحدت گرا انجام داده اتد که با گذشت زمان این فعالیت ها شدیدتر خواهد شد.

اما فضای عمومی جامعه هنوز انتخاباتی نیست و برخلاف دوره های گذشته، به نظر می رسد جرقه هایی که توسط اشخاص و گروه های سیاسی زده شده اند، شعله های چندانی در سطح جامعه ایجاد نکرده اند و لاجرم برای فعال سازی بیشتر به سوخت زیادتری نیاز هست.

تحلیل شما چیست؟ چرا گروه های سیاسی نتوانستند فضای جامعه را انتخاباتی کنند؟

بخش نسبتا زیادی از مردم امید خود را به کارآمدی نمایندگان مجلس برای حل مشکلات جامعه و کمک به پیشرفت و توسعه مناطق را از دست داده اند که عمده دلیل این حس ناامیدی و تزریق یاس در جامعه، مسائل جمع شده در طول زمان و تست راهکارهای مختلف و عدم تحقق وعده هاست.

اجازه دهید سوالم را به گونه دیگری مطرح کنم، در انتخابات‌ قبلی شاهد بودیم مردم با حضور یک چهره با یک لیست، برای حل مشکلاتشان امیدواری پیدا می‌کردند، برای مثال سال 92 آقای روحانی با شعارهایی که داشت و خود را حل‌کننده پرونده هسته‌ای می‌نامید، توانست رای مردم را به سمت خود جلب کند یا انتخابات سال 94، لیست امید با پشتوانه برجام و حمایتش از دولت توانست رای مردم را بگیرد، در انتخابات‌ سال‌های دورتر نیز چنین مواردی را شاهد بودیم اما در شرایط فعلی احساس می‌شود در یک ابهام قرار داریم و جناح‌ها و کنشگران حزبی و سیاسی هیچ‌کدام مزیت نسبی ندارند که مردم را به سمت خود جذب کند، نظر شما در این خصوص چیست؟

یک مساله اجتماعی داریم با عنوان "مسائل و مشکلات جمع شده یا انباشت شده" که انواع و اقسام راهکارهای سیاستمداران به هر دلیلی نتوانسته اند آنها را حل بکنند. به عنوان مثال، مردم تاکنون به معجزه صندوق های رای در حل مشکلات ایمان داشته اند و یا به سیاست ها و برنامه های جناح های سیاسی باور پیدا کرده و در صورت عدم یک جناح سیاسی، به  جناح دیگر روی آورده اند. ولی وقتی تمام راه ها و روش های جناح های سیاسی را آزمون کرده ولی همچنان مشکلات انباشته وجود دارد، چگونه به شعارهای جناح های سیاسی  اطمینان بکنند. مخصوصا در شرایط خاص کشور ما عملا نهادهای فرادستی، دست مجلس و دولت را به راحتی در تحقق برنامه ها و وعده های انتخاباتی می بندند و حوزه اختیار و عمل مجلس و دولت را در حد تصویب بودجه و برخی قوانین فرعی تنزل می دهند، به تدریج کارآمدی و اثربخشی آنها در نزد افکار عمومی به شدت افت می کند و به همین دلیل میزان مشارکت سیاسی هم پایین می آید. در کشور ما به انتخابات دو کارکرد تعریف کرده اند، یک کارکرد نهادی و اداری و یک کارکرد سیاسی. در حوزه کارکرد نهادی و اجرایی، افکار عمومی حساس است و از دولت و مجلس عملکرد مطالبه می کند و در وجه  سیاسی معمولا به دنبال کسب مشروعیت و ارائه حمایت مردم از نظام سیاسی هستیم . باید بین این دو وجه یک سازگاری و تعادل ایجاد بکنیم. یعنی صرفا نباید تنها وجه مشارکت بالا و بازنمایی مشروعیت مد نظر باشد چون با گذشت زمان و حل نشدن مشکلات، انباشت مسائل خرد و کلان به از بین رفتن سرمایه اجتماعی ملی منجر می شود.

از طرفی مردم، گروه ها و افراد سیاسی تنها بازیگر صحنه سیاست ملی نیستند. ما در فرایند انتخابات با سه ضلع روبرو هستیم. اول شهروندان؛ دوم جریان های سیاسی و سوم نهادهای نظارتی( شورای نگهبان). وسعت دایره انتخاباتی می تواند به وسعت فعالیت سیاسی و افزایش مشارکت ملی منجر شود. هر چه دایره انتخابات مردم محدوتر شود و افراد کمی از فیلتر شورای نگهبان خارج شوند، توان انتخاب شهروندان کم می شود و در نهایت به سردی فضای انتخاباتی منتج خواهد شد. یعنی صرف مزیت جناح های سیاسی تعیین کننده نیست و قطعا نظارت استصوابی شورای نگهبان هم از مولفه های دخیل در گرمی بازار انتخابات است.

به هر حال عملکرد دولت آقاي روحاني هم در سال‌هاي گذشته به شکلي بوده که امروز پايگاه اجتماعي اصلاح طلبان با ريزش مواجه شده است...

ببینید دولت دوازدهم روحانی با دولت یازدهم متفاوت است. دولت یازدهم انصافا، عملکرد قابل دفاعی داشت و توانست بسیاری از مشکلات ملی و لین المللی کشور را حل کند و به رشد اقتصادی بالای ۱۲ درصد برساند. اما در دولت دوازدهم دو اتفاق افتاد که فضای سیاسی داخلی را به شدت متاثر کرد. اتفاق اول خروج یک جانبه ترامپ از برجام بود. این خروج با چراغ سبز برخی حرکت های جوانمردانه در داخل کلید خورد. همان اتفاق نامیمون اعتراضاتی که در دی ماه ۹۶ از مشهد شروع شد و تیم امنیت ملی ترامپ را به تاثیر خروج آنها از برجام و بازگشت تحریم ها در اعتراضات عمومی امیدوار ساخت و شاید بتوان گفت مطمئن کرد!

البته دولت دوازدهم نتوانست ضعف های دولت یازدهم را حذف کند و تحت تاثیر نهادهایی خارج از دولت، کابینه را چیدمان کرد و به ویژه در حوزه وزارت کشور و امور اقتصادی تیم همراه با خود را انتخاب نکرد. به همین دلیل، دولت دوازدهم نتوانست پیش بینی درست و دقیقی از رفتار ترامپ داشته باشد و در صحنه داخلی هم واکنش درست و به هنگامی نداشت و به ناکارآمدی مبتلا شد و چون به نوعی دولت جناحی نبود، هرچند توسط فعالیت فداکارانه اصلاح طلبان به قدرت رسیده بود، در عمل هم سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان و هم بخش عمده ای از اصولگرایان را هزینه کرده است و اکنون این دولت و مجلس آتی، به نظر می رسد آلترناتیوی از درون جناح های سیاسی ندارد و شاید افراد مستقل با گرایشات محلی بتوانند به ایجاد شور و شوق انتخاباتی کمک بکنند که البته در انتخابات مجلس، این مشارکت به دلیل بسترهای اجتماعی در شهرهای کوچک فراهم می شود اما در کلان شهرها افت مشارکت، در صورت عدم تغییر در ساختار نظارت استصوابی، قابل پیش بینی است.

لطفا در خصوص دلایل افت سرمایه اجتماعی ملی بیشتر توضیح دهید...

ریشه افت سرمایه اجتماعی ملی در محدودیت های اجرا شده برای دایره انتخاب مردم و سپس ایجاد موانع مختلف برای نمایندگان و دولت است. باید به رئیس جمهور به عنوان مسوول اجرای قانون اساسی نگاه کرد و مطالبه کرد. اکنون رئیس جمهور، استانداران و وزرا در حد مسوول اجرایی هستند و نمی توانند از اختیارات قانونی خود استفاده بکنند. مجلس و نمایندگان هم به این وضع افتاده اند. حتی به رئیس جمهور به جهت یادآوری برخی اصول مصرح قانون اساسی  تذکر می دهند. طبیعی است وقتی اختیارات نهادهای انتخابی کمتر می شود به تدریج بسترهای فساد ایجاد می شود و اکنون فساد گسترده یکی از مهمترین دلایل نارضایتی مردم است و وجود فساد گسترده در ساخت اداری یک کشور، یعنی افت شدید سرمایه اجتماعی.

شاید یکی از رموز موفقیت جریان اصلاحات، گفتمان‌سازی‌های خوب و به‌کارگیری نخبگان دانشگاهی در مسیر گفتمان‌هایشان است، آیا در انتخابات آینده نیز چنین امیدواری وجود دارد؟

به دلیل رشد شبکه های اجتماعی و آگاهی مردم و استفاده از شبکه های اجتماعی توسط بخش وسیعی از مردم، دیگر نمی توان پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان و اصولگرایان را به شیوه های گذشته تقسیم کرد. اکنون اکثر توده های مردم با استفاده از شبکه های اجتماعی قدرت را نقد می کنند و تریبون ها از انحصار سیاسیون در آمده است. انتخابات آینده از این جهت شگفتی ساز خواهد بود به شرطی که فضا برای انتخاب حداکثری شهروندان فراهم شود. تنها راه حل گذر از این شرایط، ایجاد فضای انتخاب حداکثری است.

بنابراین رسانه ها و شبکه‌هاي اجتماعي در سرنوشت انتخابات آينده تاثیرگذار هستند...

قطعا، اکنون دوره تسلط رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی است و افکار عمومی در حال حاضر در درون شبکه های مجازی شکل گیری و جهت دهی می شوند. چون امکان تریبون دو طرفه ای هم فراهم شده است، شکل گیری این فضا بسیار نافذ و گسترده است، من بعد انتخابات را شبکه های مجازی جهت دهی خواهند کرد.

-اگر سرمايه و اعتماد اجتماعي کافي براي حضور مردم به ویژه نخبگان و دانشگاهیان در انتخابات آينده وجود نداشته باشد چه تبعاتي براي جامعه به همراه خواهد داشت؟

من فکر می کنم بخشی از شهروندان هنوز هم امیدوارند با انتخاب درست از این شرایط گذر بکنند. به همین دلیل نسخه اصلاح طلبانه در شرایط فعلی کاملا موثر است، یعنی باید همچنان مردم را به اصلاح ایرادات از طریق روش های نرم امیدوار ساخت.

تحقق این امر مستلزم ایجاد شرایط گفتگو با اعضای شورای نگهبان برای توجه به خواست مردم است. یعنی سعی شود از اصول قانون اساسی فراتر نرود، یعنی باید جریان های سیاسی و نهادهای نظارتی تلاش کنند دیدگاه های خود را در راستای منافع ملی صیقل دهند چون نباید اجازه داد که مردم از صندوق رای و رای دادن پشیمان شود. کشور ما نیازمند صندوق رای کارآمد است و تجارب سال های اخیر و حوادث کشورهای منطقه اثبات می کنند که باید مردم با صندوق آرا همیشه در آشتی باشند.

شرايط اصلاح‌طلبان در استان را چطور مي‌بينيد و با توجه به شرايط جامعه اين جريان چگونه و با چه رويکردي وارد انتخابات خواهد شد؟ 

 شرایط اصلاح طلبان استان ما دست کمی از سطح ملی ندارد و شاید بدتر هم باشد. چون در استان ما به دلیل نبود مدیریت سیاسی کارآمد در درون این جناح، گفتمان اصلاح طبی نتوانسته است به سازماندهی نیروهای خود به شکل واحد و منسجم دست پیدا کند، اما اقداماتی در حال انجام و تلاش هایی می شود که در استان بیش از هر موضوعی بر اصول و آرمان های اصلاح طلبی تاکید شود و یک بازسازی و سازماندهی درونی برای حضور قوی در فعالیت های سیاسی ایجاد کند.

قطعا در این خصوص رئیس و سخنگوی شورای هماهنگی اصلاح طلبان سخن خواهند گفت ولی به طور خلاصه عرض کنم که اصلاح طلبان با حفظ اصول و بنیادهای اصلاح طلبی و عدم عدول از این اصول در انتخابات آتی مشارکت سیاسی و نه صرفا انتخاباتی، خواهد داشت. تاکید می کنم که حضور سیاسی در انتخابات به معنای معرفی کاندیداها یا لیست نخواهد بود.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا