دلسوزان بسياري در عرصه‌هاي گوناگون تلاش مي‌کنند تا ريشه‌هاي انواع چالش‌هاي اجتماعي و ملي را درک کنند تا شايد از اين طريق بتوانند راهکارهاي عملي و کم هزينه براي رهايي شهروندان گرفتار انواع چالش‌ها به‌ويژه معيشتي، توليد کنند.

در اين موجز به اهميت وطن دوستي به‌عنوان بارز و برجسته‌ترين ويژگي سياسي که به باور نگارنده مي‌تواند نقش مهمي در حل و فصل انواع چالش‌ها و کارآمدي مديريت کلان سياسي داشته باشد، اشاره مي‌شود.

وظيفه کارگزاران مديريت سياسي مديريت تهيه و تامين انواع نيازهاي انساني و اجتماعي شهروندان است. تنها در صورت انجام مطلوب وظايف تعريف شده، مي‌توان اذعان کرد که کارگزاران مديريت کلان، مشروعيت دارند. کارگزاران مديريت کلان چگونه مي‌خواهند مشروعيت خود را براي شهرونداني که به‌دليل مشکلات مالي اعضاي بدن خود را مي‌فروشند، براي زوج‌هاي جوان، پر انرژي و... که به‌دليل مشکلات مالي و اشتغال توانايي تشکيل خانواده را ندارند، جوانان تحصيلکرده يا با تحصيلات عالي که بعد از سال‌ها نمي‌توانند شغل پيدا کنند، بيماراني که توانايي پرداخت هزينه‌هاي پزشکي را ندارند، بچه ها-زنان و مرداني که در چهارراه‌ها، تقاطع‌ها و معابر شهري محل کسب روزي حلال آنها است، جواناني که براي بقا هر شب تا کمر در سطل زباله‌ها فرو مي‌روند، بخش قابل توجه‌اي از روستائيان که بدون اقرار زيستي همانند انسان‌هاي چند‌هزار سال پيش دارند و... تبيين کنند.

تنها راهکار برون رفت از شرايط بسيار نامطلوب زيست انساني و اجتماعي بخش قابل توجه‌اي از شهروندان که برآيند مستقيم ناکارآمدي مديريت کلان سياسي است، اين است که نخبگان و به‌ويژه صاحب منصبان انتصابي و انتخابي منافع شخصي و گروهي خود را در منافع ملي (جمعي) درک و پيگيري کنند. چرا وطن دوستي مي‌تواند بنياد کاربردي و کارآمد شدن مديريت (کارگزاران) سياسي باشد.

وطن دوستي ريشه‌اي‌ترين حس تعلق به يک خانواده، جامعه، فرهنگ و تاريخ مشخص، سرزمين اجدادي و... است. وطن دوستي بستر فهم منافع ملي (جمعي) است. منافع ملي بنياد وحدت ملي است. تنها و کم هزينه‌ترين بستر کارآمدي مديريت کلان سياسي وحدت ملي است. اينکه مديريت کلان سياسي کارآمد، بنياد اقتدار ملي است. اينکه اقتدار ملي تنها و کاربردي‌ترين ابزار عيني و واقع‌بينانه صيانت از امنيت ملي است. از اينرو، کاربردي‌ترين نمود عيني اقتدار ملي شهروندان و به‌ويژه نيروهاي دفاعي و امنيتي وطن دوست است. بنابر استدلال کلي فوق، وطن دوستي بنياد مشروعيت هر کارگزار سياسي است.

به باور نگارنده، براي مقابله با دشمنان و عوامل نفوذي آنها، هيچ‌ سلاحي قوي‌تر از وطن دوستي نيست. صاحب منصبان انتصابي، انتخابي و سياست ورزاني که تصور مي‌کنند، دشمنان بالقوه و بالفعل نظام را مي‌توان با سلاحي بجز وطن دوستي شکست دهند، نه دشمن و نه نيروي معجزه آساي وطن دوستي را درک کرده‌اند.

به گواه شواهد بسيار تاريخي، وطن دوستي کم هزينه و مطمئن‌ترين تکيه‌گاه مستحکم و پايدار هر حکومتي است. وطن دوستاني چون همت‌ها، ستاري‌ها، آريو برزن‌ها، باکري‌ها، سردار اسد، ستارخان، باقري‌ها و... ريشه‌هاي پايداري و ابدي ايران زمين هستند.

فهم منافع فردي در چارچوب منافع ملي بنياد پديدار شدن صاحب منصبان و سياست‌ورزان ملي‌گراي بسيجي است که کارآمد‌ترين موتور محرک تحولات کم‌هزينه و زودبازده اجتماعي در عرصه‌هاي گوناگون به‌ويژه مديريت کلان سياسي خواهد شد.

کوروش الماسی

انتهای پیام/