سالار صحرانورد/ تشكلگرايي و تقويت فرهنگ مشاركت عمومي به ویژه در بين جامعه ی معظم دانشآموزان و دانشجویان بانی قرار گرفتن آنان در چرخه ی توسعه و رشد خلاقيتهاي فردي و گروهي شده و احساس مفيد بودن و وابستگی داشتن به گروه و جامعه را در آنان بيدار و هویدا ميكند.
قرار گرفتن در يك ساختار دموكراتيك كه فرد آن را متعلق به خود ميداند باعث نظمپذيري و در نهايت جامعهپذيري وي ميشود و از قانونگريزي و هنجارهای ضداجتماعي در جامعه جلوگيري مي كند.
مضافا آنکه، اين كار افراد را در يك فضاي عقلايي و منطقي قرار ميدهد و افزون بر آن رابطه آنان با دولتها، کارگزاران، مسئولان و برنامه ریزان را در راستای سامان یافتن سوق می دهد و محصول این رویداد مبارک و میمون رشد مهارتهاي علمي و تربيت افراد نخبه و با استعداد در درون تشكل، احزاب سازمان های مدنی است.
امروزه مهمترين دست انداز و معضلی كه جوانان را از مشاركت و فعاليت گروهي و شور و نشاط باز ميدارد و آنها را به وادي انزوا، سكوت، هنجارشكني و مسئوليتگريزي سوق ميدهد اين است كه خود را عروسک خیمه شب باز سیاسیون و ابزاری جهت بهره برداری کاندیداهای انتخاباتی و شومن های پروپاگاندای سیاسی به عنوان برگ برنده دانسته و فارغ از آن این قشر به عنوان سرمایه های گرانبهای جامعه، روزنه اميدشان در باب نقشآفريني و تأثير بر اوضاع و قضایای اجتماعی و مشارکت سیاسی بسته می شود.
التفات و بزرگداشت ديدگاهها و آرای جوانان در برنامهريزيهاي اجتماعی، فرهنگی، علمي، آموزشي، سیاسی و اجرایی گذشته از اين كه اين برنامهها را میدانی تر و كاربرديتر ميسازد، باعث ميشود كه جوانان در پشتیبانی، معاضدت و اجراي آن برنامهها نهايت اهتمام مجدانه و مساعی های وافر خود را جهت برگزاری باشکوه و هویت گذاری بی بدیل آن مبذول کنند.
نكته قابل توجه در تشويق و ترغیب جوانان و استمداد به آنان براي ساختن تشكلهاي صنفي، سياسي، فرهنگي، سازمان های مردم نهاد و... اين است كه هرگونه هنجار قيم مآبي، نشانه گرفتن پیکان تهدید و ارعاب گرایی و تحديد اختيارات جوانان، ميتواند فلسفه وجودي و هویتی این منابع گرانبها و قدیس انسانی را زير سؤال برده و نقش آنها در تصميم گيري و ابتكار خنثي و بی خاصیت سازد.
ایجاد گروه های علمی، تحلیلی و خبری در شبکه های اجتماعی (اینستاگرام، واتس آپ، تلگرام و...) و ایجاد فضای گفت و گوهای آکادمیکی، اجتماعی، سیاسی و خبری و... در صفحات متعدد فضای مجازی بین سلایق فکری و نسل های مختلف به شکل گیری افکار پویا و دمکراتیک کمک های شایانی کرده است.
در بخش پایانی گفتن این گزاره و استدلال مهم در باب جامعه خالی از لطف نیست که مثلث استبداد، خشونت و افراط و استعمار به ترتیب سه عامل مهم قهقرایی و واپس گرایی و فقر در جامعه هستند که با مناظره و آگاهی بخشی و واقف سازی می توان اثرات زایل و مخرب آنها را خنثی کرد و نقش جوانان در راستای خنثی گرایی و بی خاصیت سازی این مثلث شوم بسیار چشمگیر و اجتناب ناپذیر است.
انتهای پیام/ |