هر کودکی که زاده میشود با سه ویژگی خاص پا به جهان میگذارد. «تشخیص»، کنجکاوی و خلاقیت، در طول تاریخ خانواده، خویشاوندان اجتماع محلی و جامعه پیرامون بر این سه ویژگی اثر مثبت و یا منفی میگذاشتهاند، بسته به اینکه کودکان در چه برههای از تاریخ و چه سرزمینی زاده شده است. این ویژگیها پررنگ و کمرنگ میشده است.
حداقل از اواخر قرن بیستم، دانش بشر این امکان را فراهم کرده است که سه ویژگی مذکور بتواند رشد کرده و در هر کودکی شکوفا شود.
اما این امر به معنی تحقق این رویا برای همه کودکان نیست موانعی جدی بر سر راه آن وجود دارد:
مانع اول - عدم آشنایی کاربردی با پیماننامه حقوق کودک است حتی بسیاری از کشورهایی که این پیماننامه را پذیرفتهاند از جمله جمهوری اسلامی ایران در آموزش آن به کودکان و بزرگسالان گامی برنمیدارد، در نتیجه مطالبهگری در مقیاس اجتماعی شکل نمیگیرد.
مانع دوم- عدم سرمایهگذاری اجتماعی (دولت- بازار) برای ایجاد بسترهای مناسب برای رشد و شکوفایی کودکان در مقیاس اجتماعی است در نتیجه به عنوان مثال امروز تنها در حدود ۱۰-۱۱ درصد کودکان به آموزش پیش از دبستان دسترسی دارند.
مانع سوم- ساختار غیرمنعطف متولیان امر کودک در دستگاههای گوناگون اداری از جمله بهزیستی و آموزش و پرورش است که انحصار صدور مجوز و تهیه برنامه برای آموزش کودکان در سراسر کشور را در رقابت با یکدیگر برعهده دارند که در جهت محدود و محصور کردن «تشخیص»، «کنجکاوی» و «خلاقیت» کودکان تلاش میکنند و میکوشند که از کودکان طوطیهای سخنگو، در یک باریکه تنگ ایدئولوژیک تولید نمایند.
مانع چهارم - فقر عمومی است که گریبان بیش از ۶۰ درصد خانوادهها را گرفته است که ناتوان از تأمین هزینه، مراکز آموزش پیش دبستان هستند.
*راههای گوناگون وضعیت فعلی به کرات قابل بررسی است:
اول- انبوهی از جوانان مناسب با علاقه و رشته خود مدت زمانی را برای کار عملی با کودکان پیش دبستان اخصاص دهند که حداقل مفیدیت آن برایشان این خواهد بود که در آینده پدر و مادرهای بهتری خواهند شد.
دوم- انبوهی از مادران و پدران شاغل که نگهداری فرزند خردسالشان در ساعات طولانی کار روزانهشان دغدغه خاطرشان است و برای نگهداری کودکان خود به خویشاوندان و همسایگان گرفتار خود متوسل میشوند.
سوم- انبوهی از مادران خانهدار که برای ساعتی فراغت از کار خانه و رزندداری و پرداختن به آرامش و آموزش خود در آرزوی کمکی درمانده میشوند.
چهارم- انبوهی بودجههای سرگردان در سازوکار کارآفرینی، که عاقبت مانند سایر اعتبارات دولتی سر از بازار زمین و مسکن و اتومبیل درمیآورند.
ایده هر جوان علاقهمند یک دیدبان و نگهداری کودک، هر خانه یک محیط بازی، شادی، آموزش برای چند کودک نوپا که تشخیص، کنجکاوی و خلاقیتشان محور اصلی فعالیتهای آنان است و انجمنهای دوستدار کودک، در هر شهر و روستا، طراحان و مجریان آن خواهند بود.
سیامک رضوی
انتهای پیام/ |