استراتژی و فعالیت های انتخاباتی دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا، مورد توجه و بررسی رسانه های اصلاح طلب قرار گرفته است.
به گزارش نای قلم، بررسی امروز دوشنبه ۱۷ تیرماه روزنامهها، خبرگزاریها و تارنماهای داخلی نشان میدهد که موضوع انتخابات در کانون توجه رسانههای اصلاح طلب قرار گرفته است.
رسانههای منتسب به جریان اصلاح طلب آورده اند: اصلاحطلبان هنوز استراتژی انتخاباتی خود برای حضور در انتخابات مجلس را اعلام نکردهاند هرچند زمان زیادی تا برگزاری آن انتخابات باقی است. همچنین این رسانهها معتقدند که مشکل اصلی اصولگراها عدم موفقیت در رسیدن به یک ائتلاف درونجریانی و اجماع کلی است. رسانههای نزدیک به جریان اصلاح طلب درخصوص استراتژی جریان متبوع خود در زمینه انتخابات، به "ابهامات"، "عدم جمع بندی خاص در مورد نوع مشارکت"، "بی برنامه گی اصلاح طلبان"؛ " لزوم رفع نقصها و بهرهگیری از نقد و نظرها" و "آغاز به کار شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان" اشاره کرده اند.
رسانههای منتسب به جریان اصلاح طلبان در زمینه فعالیتهای انتخاباتی جریان رقیب نیز به " تخریب زودهنگام دولت" از سوی اصولگرایان اشاره کرده و همچنین بارزترین مشکل در این جریان را "نبود وحدت" اعلام کرده اند.
لزوم حضور مردم در انتخابات؛ رهبری جریان اصلاحات؛ پایان دادن به موضوع انتخاب بین بد و بدتر؛ آرایش منطق جدید در انتخابات و تأیید صلاحیتها از دیگر محورهای مورد بررسی در این رسانهها است.
- به نوشته ایسنا؛ آذر منصوری با بیان اینکه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به دنبال رفع نقص عملکرد این شورا در ادوار گذشته است، اظهارکرد: با رفع نقصها و بهرهگیری از نقد و نظرها اصلاحطلبان میتوانند حضور موثرتری در فضای سیاسی کشور داشته باشند.
- روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان "سه راهی اصلاحات" نوشت: ۷ ماه تا انتخابات، اصلاحطلبان همچنان ابهاماتی در برنامههایشان دارند. گواه بیبرنامگی اصلاحطلبان برای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی حداقل تا اینجای کار، نه اظهارات ضد و نقیض چهرههای این جریان بلکه میتواند بعضی گفتههای اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات باشد…اصلاحات تنها ۷ ماه و ۱۶ روز تا دوم اسفند ماه فاصله دارد؛ ۷ ماهی که چون چشم برهم زدنی خواهد گذشت ولی هنوز تکلیف این جریان سیاسی با انتخابات چندان مشخص نیست. حضور یا عدم حضور در انتخابات، این روزها سرخط واژگانی است که مفسران و فعالان اصلاحطلب از آن استفاده میکنند، کلیدواژههایی که هر کدام به نوع خود توانایی اقناع مخاطب را دارد ولی هنوز بر سایر خرده جریانهای اصلاحات اثر نگذاشته تا سوالی بیپاسخ این جریان سیاسی را احاطه کرده باشد. این بار برخی از صندوق رأی به عنوان تنها راه نام میبرند و برخی دیگر معتقدند که نمیتوان با ساز و کارهای موجود و هزار و یک فیلتر در انتخابات حاضر شد و سالها تاوان را به جان خرید.
- روزنامه شرق در مطلبی با عنوان "چالش لیستگرایی" به طرح سوالی مبنی بر " «تَکرار» انتخاباتی چقدر از سرمایه اجتماعی اصلاحات میکاهد؟ " پرداخت و نوشت: لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان که منتشر شد، بسیاری بر این باور بودند که این تاکتیک سیاسی میتواند منجر به کسب رأی حداکثری موافقان جریان اصلاحات شود، زیرا آن لیستها برآمده از تأیید سیدمحمد خاتمی، بود. گرچه با این استراتژی اصلاحطلبان توانستند اکثریت آرا را از آن خود کنند و به نتیجه موردنظرشان برسند، اما ارائه لیستهای انتخاباتی خالی از ایراد نیز نبود، خاصه وقتی که با تکرارها همراه شد…محمد خاتمی چندی پیش گفت که «دیگر خیلی سخت است به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم، مگر اینکه در یک سال آینده تحولی رخ دهد» یا آنکه چند روز پیش در دیدار با انجمن مهندسان گفت که «جامعه سؤالهایی درباره عملکرد نظام، جریانها و از جمله اصلاحطلبان دارد. دولت و مجلس باید برای مردم تبیین کنند که در مسیر اصلاحات چه گامهایی برداشتهاند». چنین سخنانی نشان میدهد که گویا خاتمی بنا دارد دیگر خود و سرمایه اجتماعیاش را خرج لیستهای انتخاباتی نکند و افزون بر این نکته او از شرایطی که به واسطه نامش رقم خورد گلایه دارد. بههرروی اکنون که چندسالی از انتخابات مجلس در سال ۹۴ میگذرد، شاید این نتیجه حاصل شده باشد که بهتر است در شرایط فقدان اصول تحزب از نام شخصیتهای برجسته استفاده نشود، زیرا در آن صورت علاوهبر کاهش سرمایه انسانی اصلاحات، از میزان پذیرش اجتماعی سیدمحمد خاتمی نیز کاسته میشود.
- در بخشی از مطلب منتشر شده در روزنامه "ابتکار" آمده است: استراتژی و برنامه اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو همچنان در هالهای از ابهام و اما و اگر قرار دارد. برخی از آنها معتقدند انتخابات مشروط هستند و در مقابل این ایده، مخالفان آن معتقدند ضرر مشارکت محدود خیلی کمتر از عدم مشارکت است. با این حال اصلاحطلبان هنوز به یک برنامه جامع و جمعبندی کلی در رابطه با انتخابات نرسیدهاند. این در حالی است که نخبگان فکری و فعالان سیاسی اصلاحطلبان تا به حال موفق نشدهاند یک استراتژی مشخص برای عبور از این وضعیت کسلکننده و شکستن این سکوت سنگین مشخص کنند.
- روزنامه اعتماد نیز با اشاره به سخنان محمدرضا باهنر عنوان "ساز وحدت اصولگرایان کوک میشود؟ " را برگزید و به نقل از باهنر نوشت: در سال انتخابات باید توانمان صرف وحدت درونتشکیلاتی شود. اصولگرایان شاید به اندازه اصلاحطلبان دغدغه تأیید و رد صلاحیت نداشته باشند اما در همه انتخابات با مشکلات به مراتب پیچیدهتری مواجه هستند؛ مشکلاتی که تقریباً در همه انتخابات گذشته گریبانگیرشان شده است و هیچ بعید نیست دامن آنها را در انتخابات ۹۸ نیز بگیرد. این مشکلات گاهی در بازیهای تشکیلاتی خود را نشان میدهد و گاهی هم دعوا بر سر اینکه حرف آخر را چهکسی بزند بالا میگیرد. اما همه این حرف و حدیثهایی که از درون اردوگاه اصولگرایی به گوش میرسد از یک نقطه نشأت میگیرد و آن بحران رسیدن به «وحدت» است؛ سازی که هربار چند ماه مانده به انتخابات کوک میشود و اما در نهایت صدایی که از این ساز بیرون میآید آن نوایی نیست که به دل جناح راست بنشیند. این روزها هم که بازار اظهارنظرهای انتخاباتی داغ شده صحبتهای گوشه و کنار دو طیف سنتی و نواصولگرایان نشان میدهد بار دیگر همان بیماری قدیمی در حال عود کردن است.
- روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان " قرار بود وحدتآفرین باشد اما …" به "جمنا" اشاره کرد و از این جبهه به عنوان "نماد اختلاف اصولگرایی" یاد کرده است. در بخشی از این مطلب میخوانیم: اصولگرایان در بازههای زمانی منتهی به انتخابات، رفتارهای سیاسیِ هیجانی از خود بروز میدهند. «صدا» ی اعتراض به هر «صدا» ی برآمده از قوه تفکر شخصیتهای اصولگرایی در این بازهها، بیش از هیچ دیگری به گوش میرسد و جالب اینکه این اعتراضات را دیگر اصولگرایان بیان میکنند. اشکال کار این جریان سیاسی و اجتماعی که در کنار اصلاحطلبان، اصلیترین جریان فکری کشور محسوب میشوند، زمانی بیشتر مشهود است که هیچگاه شاهد وحدتی کلی و اجماعی اصولی برای حضور در انتخابات در میان آنها نیستیم. «وحدت رویه» حلقه گمشدهای است که دور از دسترس اصولگرایان برای شرکت در انتخابات قرار دارد و تلاشها برای برای دستیابی به آن تقریباً هیچگاه به نتیجه نرسیده است. یکی از این تلاشهایی که هنوز ریشههای خود را به خوبی نگستراند، ایجاد «جمنا» است: جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی.
- در بخشی از مطلب منتشر شده در روزنامه ابتکار میخوانیم: مشکل اصلی اصولگراها عدم موفقیت در رسیدن به یک ائتلاف درونجریانی و اجماع کلی است. یعنی هر اندازه که اصلاحطلبان در این زمینه موفق بودهاند اصولگرایان در رابطه با اجماع درونجناحی بسیار بد عمل کردهاند. اصولگرایان علاوه بر این سدی که در مقابل آنها قرار دارد نسبت به اصلاحطلبان دارای پایگاه اجتماعی کمتر و سرمایه اجتماعی بسیار پایینتری هستند. اصولگرایان اگرچه میدانند برای رسیدن به پیروزی باید سلیقههای همدیگر را تحمل کنند اما تا به حال به چنین رویکردی دست نیافتهاند. سالها است شکاف درون جریانی و ناتوانی در دستیابی به اجماع، اصولگرایان را از دستیابی به نتایج انتخاباتی مورد نظرشان محروم کرده است؛ شکافی که شواهد از تداوم آن حکایت میکند.
- به گزارش تارنمای فرارو " محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی درباره بازگشت علیاکبر ناطق نوری به عرصه سیاستورزی" گفت: رفتار احمدینژاد برای ناطق نوری سنگین تمام شد. متأسفانه در سال ۸۴ و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، احمدینژاد رفتاری تند و غیر اخلاقی را نسبت به آقای علیاکبر ناطق نوری جلوی رسانهها انجام داد. این کار احمدینژاد بسیار برای آقای ناطق بسیار سنگین تمام شد چون او کسی بود که از نردبان اعتبار آقای ناطق بالارفت. آقای ناطق نوری انتظار داشت در درون اصولگراها نوعی انضباط و تربیت درونگروهی را در حق آقای احمدینژاد اعمال کنند که چنین اتفاقی نیفتاد.
- آفتاب یزد در مطلبی زیر عنوان "لزوم برخورد صادقانه با جامعه" آورده است: بهزاد نبوی معتقد است که ما باید به جای اینکه بگوئیم انتخابات برای ما به بن رسیده است با تمام قوا تلاش کنیم انتخابات پرشور در کشور برگزار شود. اصلاحطلبان و دولت باید بکوشند تا برگزاری انتخابات پرشور تبلیغ شود، این موضوع به سود منافع ملی است و احتمال بروز حوادثی مشابه دی ماه ۹۶ را کم میکند و بدون انتخابات پرشور، شکستن تحریمهای موجود امکان پذیر نیست. این در حالی است که هیچ انتخاباتی مانند انتخابات ۹۶ در طول چند سال اخیر تا این اندازه پرشور و گسترده نبوده است. اما به دلیل خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، عملکرد نامطلوب دولت و فشارهای شدیدی که از سوی مخالفین بر روی دولت روحانی ایجاد کردند نخست تا حدی نگاهها نسبت به صندوق رأی تغییر کرده است و از سویی گروههای اجتماعی جدیدی در جامعه ایجاد شده است. و سطح مطالبات نشان داد که جامعه مدنی جدیدی در ایران شکل گرفته است که مطالبات خود را برای نخستین بار از دو سال قبل به طور صریح و شفاف بیان کرده و این روند تا به امروز ادامه پیدا کرده است. به همین دلیل هرجریان سیاسی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا تا نتواند با این مطالبات و به تبع آن با این جامعه مدنی تحول یافته مفاهمه ایجاد کند، به هیچ وجه نمیتواند فراخوان انتخاباتی ارائه دهد.
علاوه بر این، اصلاح طلبان باید بررسی کنند که اساساً مردم امروز پس از ۴۰ سال مدعی کارآمدی صندوق رأی هستند یا خیر؟ این مسئله که تحت هیچ شرایطی نمیتوان با صندوق رأی خداحافظی کرد مورد پذیرش بخش اعظمی از جامعه نیست. نبوی برای پر شور کردن صندوق رأی، الزاماً نمیتواند کاری انجام دهد. زیرا بخش گستردهای از این اقدام برعهده مسئولان است.
*لزوم پایان دادن به موضوع انتخاب بین بد و بدتر
روزنامه آرمان، چالش انتخاب بین "بد و بدتر" این روزها به یکی از دغدغههای اصلی فضای سیاسی تبدیل شده است. اصطلاحی که برخی از اصلاحطلبان آن را به کار میبرند و بر این گمان هستند که نباید در چنین چالشی دست به انتخاب زد. به نظر میرسد پیامدهای رأیدادنهای لیستی از یک طرف و مسائل مربوط به بررسی صلاحیتها سبب شده که جریانهای سیاسی به اشتباهات گذشته خود بیش از پیش پی ببرند. اصولگرایان که در انتخابات اخیر همواره شکست خوردهاند امروز به روزهایی میاندیشند که فرصتی به جریان مقابل نمیدادند و بهخاطر روحیه خودبسندگی، گفتمان آنها روزبهروز ضعیفتر شد. از سوی دیگر اصلاحطلبان نیز که تنها برای «نهگفتن» به جریان رقیب به صحنه میآمدند امروز متوجه شدهاند که بیش از آنکه به دنبال شکست رقیب باشند باید به دنبال استراتژی برای حل مشکلات مردم باشند وگرنه مردم از آنها نیز مانند اصولگرایان عبور خواهند کرد. به همین دلیل به نظر میرسد چشمانداز پیش روی کشور در ماههای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی از یک جهت تحتتأثیر مشکلات معیشتی مردم و از سوی دیگر در انتقاد به ناکارآمدی جریانهای سیاسی شکل خواهد گرفت. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان» با آیتا… محسن غرویان استاد حوزه علمیه قم گفتوگو کرده است. آیتا… غرویان معتقد است: «گروههای سیاسی روزبهروز در حال انحصارگرایی بیشتر هستند. به همین دلیل نیز گروههای سیاسی مفهوم اصلح را از دیدگاه و مبتنی بر اهداف خود تعیین مصداق کرده است. این در حالی است که اصلح باید براساس مصالح مردم تعیین شود. نهادهای نظارتی باید این نکته را در نظر داشته باشد که چه کسانی از تعهد، تخصص و دانش کافی در راستای حل مشکلات مردم برخوردار هستند و با توجه به این شرایط افراد را در معرض آرای مردم قرار بدهند.»
انتهای پیام/ |