ما در کشور قانون کم نداریم و قوانین ما از بسیاری کشورهای دنیا بیشتر و حجیمتر است. موضوع این است که حکومت به معنای عام کلمه، یعنی هم دولت و هم بخشهای غیرانتخابی جامعه که در حاکمیت هستند، به لحاظ فرهنگ سیاسی باید یک اصل را بپذیرند و آن، آزادی رسانه است.
در سال 58 شعار اصلی ما متشکل از سه عنصر بود: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. یعنی یک ضلع این مثلث، آزادی بود. از دلایل مهم انقلاب مردم ایران نبود آزادی در زمان شاه بود و فلسفه انقلاب ایران بدون آزادی بیمعناست. اگر شما آزادی رسانه داشته باشید، میتوانید مشکلات و فساد پنهان و آشکار اقتصاد را که این سالها به اوج خود رسیده، حل کنید.
میدانیم که بخشهایی از شرکتهای دولتی و خصوصی در کشور ما گرفتار فسادهای آشکار و پنهانند که این شرکتها راههای زیادی برای فرار از قانون و نظارت دارند. این وضع در نهادهایی که انتصابیاند و انتخابی نیستند، شدت پیدا میکند و به اوج میرسد. برخی از این نهادهای نظارتناپذیر کارهای اقتصادی بسیار بزرگی انجام میدهند و اطلاعات مربوط به فعالیتشان هم پنهان است. برآورد بسیاری از کارشناسان اقتصادی این است که این نهادها بیش از 40 تا 60 درصد اقتصاد کشور را تشکیل میدهند. یکی از ضرورتهای کنونی عرصه سیاست پالایش در فرهنگ سیاسی جامعه است. سلامت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانی قابل تحقق خواهد بود که کلیت یک جامعه اصل شفاف شدن را بپذیرد. شرط اجرای شفافیت هم آزادی رسانههاست که چشم بیدار مردمند و ...
باید بتوانند اگر فسادی هست، آشکار کنند. آن وقت به نظرم کمتر کسی امکان و جرات فساد خواهد داشت. در طول دو، سه سال گذشته تعداد زیادی از مفسدان اقتصادی دستگیر و حتی تعدادی هم اعدام شدند اما هنوز شاهد برخی فسادها هستیم و عدهای بیواهمه دنبال این کارها میروند.
علتش این است که آنها هنوز باور نکردند که پیگیری و شفافسازی در جامعه ما جدی است. بنابراین موضوع آزادی رسانهای برای تحقق شفافیت و کارآمد کردن لایحه و احیانا قانون آن بسیار مهم است. منتها مشکل بزرگ دیگری که وجود دارد و نباید آن را از نظر دور داشت، این است که دولت به شدت درگیر بحرانهای بینالمللی است. بحرانهایی که وقت و انرژی زیادی از دولت میگیرد و به شدت مشغولش میکند و باعث میشود که فرصتی برای پرداختن به مباحثی چون دموکراسی و آزادی رسانهای برای دولت باقی نماند. اگر اینها نبود، دولت میتوانست از همین میزان قدرت و اختیاری که داشت، استفاده کند و محکم پای مسائلی که برشمرده شد، بایستد و به نظر من توان به دست آوردن موفقیتهای قابل توجهی را هم داشت. به هر حال دولت با آزادی نسبی مطبوعات و تقویت زیرساختها و نهادهای مدنی از جمله رسانهها که از نهادهای اصلی به مصداق من نهادهای مدنی است، میتواند با این لایحه به جاهای خیلی خوبی برسد. گرچه در این زمینه مشکلات و دشواریهای زیادی پیشرو دارد.
باید تصویب لایحه شفافیت در دولت را مثبت تلقی کنیم و اگر لایحه شفافسازی به مجلس برود و رای مثبت بگیرد و بعد به شورای نگهبان برود و قانون شود، آن وقت برای جلوگیری از بسیاری فسادها قانون تعریف شده مشخص داریم، یعنی به طور شفاف میدانیم که در بسیاری از زمینهها چه کارهایی مصداق خلاف قانون و جرم است.
این لایحه هر چه باشد و با هر اندازه از کاستی هم که روبهرو باشد، باز بهتر از آن است که چنین لایحهای نداشته باشیم. این حسن آشکاری است که لایحه شفافیت دارد، منتها بار دیگر تاکید میکنم که اگر قرار است با این مشکل جدی برخورد کنیم، به نظر من باید یکسری مسائل دیگر را پیش از این حل کنیم که اصلیترینشان همانطور که گفتم، آزادی رسانههاست.
رضا صالح
انتهای پیام/ |