انقلاب اسلامی ایران چهل ساله شد. چهل سالی که توأم بود با انواع خوشیها و ناخوشیها، تحمل انواع سختیها و شدائد روزگار و سرخم نکردن در مقابل انواع دشمنیها.
چهل سالگی انقلاب اسلامی ماحصل این بوده که این انقلاب و نظام، منبعث از متن مردم است و به همین علت هم مردم نظام را از خود دانسته که با وجود مشکلات سنگین داخلی وخارجی چهار دهه تلاش ومجاهدت نمودند.
چهار دهه مقاومت، بیداری، ایستادگی مردم که تجلی وحدت، انسجام ملی و شور و نشاط سیاسی منجر به مشارکت مردمی درحراست و پاسداری ازنهال نوپای نظام جمهوری اسلامی و چهل ساله شدن نهالی که به پایش خونهای زیادی ریخته شده تا اینک شاخ و برگ گسترانیده و بارور شده است.
در بروز و ظهور و نیز پیروزی هر انقلابی علل وعوامل متعددی دخیل هستند که انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. بهطوریکه سبقه مردمی داشتن ، مستظهربه پشتیبانی مردم بودن وبرخورداری از وجود رهبریت کاریزماتیک امام (ره) آن را متمایز از سایر انقلابات نموده است.
در انقلاب اسلامی ایران همه انگیزههای سیاسی، دینی و تاریخی جامعه یک دست شدند و با رهبری یک شخصیت کاریزماتیک در سال ۱۳۵۷مردمیترین انقلاب جهان را بهوجود آوردند.
وحدت کلمه و انسجام حول محوریت وکاریزمای حضرت امام(ره) رمز پیروزی، تداوم و استمرار یک چلهای انقلاب است. شعار اصلی انقلاب اسلامی ایران (استقلال، آزادی،جمهوری اسلامی) بود که از ابتدا به علت تعارض منافع مورد حقد وحسد دشمنان بوده است و برهمین مبنا نیز اصل نظام را نشانه گرفتهاند و در تلاشند تا انقلاب اسلامی ایران را با شکست مواجه سازند. حال که چشم دیدن موفقیت، بقاء و استمرار نظام جمهوری اسلامی ایران را نداشته و برخلاف میلشان شاهد پویایی آن در چهل سالگی میباشند مترصد آنند که با ایجاد گسست و انشقاق میان مردم و حاکمیت بهویژه جریانهای سیاسی ومتزلزل نمودن پایههای وحدت وانسجام نقشههای شوم خود را عملیاتی سازند. لکن خنثی ساختن مکروکید دشمنان و بدخواهان، برای بقاء و استمرار نظام اسلامی ایران عملکرد مسئولان و جریانهای سیاسی بهگونهای باید باشد که مردم را به عنوان صاحبان اصلی نظام و انقلاب اقناع نموده تااعتماد به نظام افزایش یابد.
دراستمرار انقلاب اسلامی نقش موثر جریانهای سیاسی درون نظام اجتناب ناپذیر است. انقلاب اسلامی درحالی چهل ساله شده و وارد دهه پنجم عمر خود میشود که نظام جمهوری اسلامی در شرایطی قرارگرفته که ضرورت نیاز به وحدت کلمه، انسجام وپرهیز جدی از اختلاف وافتراق بهخصوص از سوی جناحها وجریانهای سیاسی درون نظام بیش از پیش احساس میشود.
درشرایط فعلی که استکبار حهانی برای کشورمان چنگ و دندان تیز نموده و متاسفانه سلطنتطلبها و اپوزیسیون خارج نشین نیز با آنان همراه شدهاند تا بلکه از این نمد کلاهی برای خود ببافند، غافل از اینکه رویایشان هرگز تعبیر نخواهد شد به شرطها و شروطها، لذاعقل و منطق حکم میکند دراین شرایط جریانات سیاسی اختلافات را به کناری نهاده و دست در دست هم در کنار مردم قرار گیرند تا چون چهل سال گذشته کشور را از پیچ تند تحریمها ومشکلات پیش رو به سلامت عبوردهند. البته این مهم محقق نخواهد شد جز با وحدت کلمه و پرهیزاز تفرقه و تشتت و نیز ترجیح منافع ملی برمنافع شخصی و یا جناحی ما بین جریانهای سیاسی چرا که هرگونه اختلاف وتفرقه جریانات سیاسی در شرایط حساس کنونی که منجر به بروز تنش گردد به مثابه سمی مهلک است که نظام اسلامی را تهدید نماید گناهی است غیر قابل بخشش که آیندگان هرگز نخواهند بخشید. برخی از جریانها وحناحهای سیاسی کشور منافع شخصی یا جناحی خود را بر منافع ملی و مصالح کلان کشور ترجیح میدهند که نوعی همسویی و هم راستایی با دشمن محسوب میشود. در صورت وجود چنین امری عقلای قوم ازهر جناح و گروهی که باشند باید زمینه گفتوگوی ملی جهت دستیابی به توافق و وحدت کلمه برای مقابله با هرگونه دشمنی و بقاء و استمرار نظام اسلامی را فراهم سازند.
محمدعلی خالق نژاد |