اخبار
کد خبر : 7108 ۱۳۹۷/۱۰/۲۶   ۲۱:۰۴:۳۲

از گرانی ها شکایت می کنند
قیمت ارز شکسته شد اما موج گرانی ادامه دارد

 

قیمت ارز که شکسته شد انتظار منطقی این بود که قیمت کالاها هم در بازار کاهش یابد اما چنین نشد، حالا پرسش بسیاری از مردم این است که چرا با وجود کاهش نرخ ارز قیمت کالاها شکسته نشده است و موج گرانی ادامه دارد.

فروردین امسال بود که نوسانات شدید ارز و سکه باعث جهش قیمت ها و التهاب در بازار شد. این تغییرات تقریبا بر قیمت همه اجناس تاثیر گذاشت و حتی کالاهای داخلی و تولیدات کشاورزی را هم تحت تاثیر قرار داد.

کمبود مواد سلولزی و گرانی پوشک، گران شدن رب گوجه، کمبود برنج، افزایش قیمت لوازم خانگی، جهش قیمت لبنیات، کمبود لاستیک، کمبود مواد اولیه تولید کفش، افزایش قیمت مسکن، جهش قیمت گوشت قرمز، پرواز قیمت مرغ و خلاصه هر روز یک کالا به بهانه ای نایاب می شد و قیمت های نجومی گاهی با تاسف و گاهی با ناباوری، دستمایه طنز بود.

انبارها مملو از کالا بود اما صاحبان آنها به بهانه های مختلف از عرضه کالا به بازار امتناع داشتند و گزارش تخلفات و نحوه برخورد با متخلفان هم هر روز از سوی نهادهای نظارتی منتشر می شد به طوری که تابستان گرم امسال با اخبار داغ مبارزه با احتکار و گرانفروشی همراه بود.

* مردم از گرانی ها شکایت دارند

مردم تحلیلگران واقعی بازار هستند و نقد منصفانه آنها مبتنی بر واقعیت روز است آنان موضوع گرانی و چند برابر شدن قیمت ها را همه لمس می کنند.

در یک فروشگاه بزرگ، در چرخ خرید هر یک از مشتریان، بیشتر، اقلام اساسی به چشم می خورد. مواد شوینده، بهداشتی، لبنیات، مرغ و گوشت، تخم مرغ، میوه و سبزی. البته برخی هم فقط با چند قلم کالا، سبد خود را پر کرده اند. چند کیسه برنج، بطری های یک لیتری روغن، قوطی های رب گوجه، جعبه های دستمال کاغذی.

خریداری که خریدهایش بیشتر شبیه احتکار است تا تامین مایحتاج، نگاه پرسشگر به سبد کالای خود را می بیند اول خود را به بی تفاوتی می زند و بعد با لبخند و حالتی حق به جانب می گوید: اگر نخریم چه کنیم؛ شما هم بخرید؛ فردا باید گرانتر بخرید.

اندک جرقه ای، باب درد دل و فغان از بازار و گرانی را موجب می شود. چرخ خرید خانمی که در حال تماشای قفسه کالاهاست، به چرخ خرید خانم دیگری برخورد می کند. به سرعت چرخ را به سوی دیگری هل می دهد و با عذرخواهی می گوید: قیمت های سرسام آور، حواس برای آدم نمی گذارند. خدا به داد برسد. هر دم از این باغ بری می رسد. زیر لب با خود سخن می گوید و دور می شود.

*  20 سال به جلو پرتاب شده ام

مرد جوانی که سبد کالایش پر از اقلام مختلف است، می گوید: وقتی قیمت ها را می بینم، فکر می کنم سفری در زمان داشته ام و با درآمد امروز 20 سال به جلو پرتاب شده ام.

او می گوید: پول ملی ما ریال است اما تعاملات بازار به دلار محاسبه می شود. حتی صبح ها هم که تلویزیون را روشن می کنم اولین چیزی که از رسانه ملی می شنوم، اعلام قیمت دلار است.

وی می افزاید: کاسبان بازار همان مردم هستند که از ترس افزایش قیمت ارز، قیمت ها را افزایش می دهند. همه در هر صنف و فعالیتی که هستند، ضربه های محکم می زنند تا بر اثر ضربه دیگران آسیب نبینند.

* دومینوی گرانی

آقای میانسالی که سبد خرید کوچکی برای خریدهای خود برداشته است، می گوید: دومینوی گرانی تا کجا ادامه خواهد داشت نمی دانم؛ سفره مردم کوچک شده است و این مساله را هیچ کسی نمی تواند انکار کند.

وی می گوید: حاکمیت باید وضعیت بازار را شفاف کند و سیاستگزاری درستی داشته باشد اما مردم هم می توانند برای یک نجات جمعی و عبور از بحران اقتصادی تلاش کنند. متاسفانه واکنش های مردم به التهاب های بازار، خیر عمومی در پی ندارد و اوضاع را بدتر می کند.

او می افزاید: جالب است عده ای که بر اثر این نوسانات بازار، دارایی هایشان گران تر شده است احساس خوبی دارند این در حالی است که قدرت خرید بسیاری از آحاد جامعه کاهش یافته است و رقابت اقتصادی برای تصاحب بیشتر نگران کننده است.

* دیگر خرید نشاط ندارد

خانم میانسالی که همراه دو دخترش به خرید آمده است، از گرانی اجناس شکایت می کند و با ناراحتی می گوید: پیش از گرانی ها، خرید کردن، هر چند جزئی هم برای من تفریح تلقی می شد و لذت بخش بود اما اکنون قدرت خریدم کاهش یافته است و نمی توانم مثل قبل از خرید لذت ببرم؛ دیگر خریدهایم نشاط ندارد و نگران آینده هستم.

خانواده دیگری که تازه وارد فروشگاه شده اند و دختر بچه آنها در سبد خرید نشسته است، هنوز کالایی در سبد ندارند اما خانم خانه که سیاهه خرید را در دست دارد، با دقت به دنبال کالاهای فهرست شده است. پدر خانواده هم با وسواس قیمت برندهای مختلف حبوبات را مقایسه می کند.

* آنها که ندارند چه کنند

پیرمردی که سبد خرید را به آرامی هل می دهد، با مکث می گوید: بازنشسته آموزش و پرورش هستم. مغازه کوچک تعمیرات لوازم خانگی دارم و خدا را شکر که از تامین مایحتاج اولیه برمی آیم اما آنها که ندارند چه کنند. گرانی ها و اوضاع اقتصادی، آستانه تحمل مردم را کم کرده است. مردم عصبی و پرخاشگر شده اند. خدا هیچ مردی را شرمنده خانواده نکند.

* صف های پرداخت

صف های پرداخت و خروج از فروشگاه شلوغ است. برخی همچنان که مشغول چیدن اقلام سبد خرید خود روی میز هستند، زیر لب با خود، همراهان یا صندوقدار سخن می گویند و از کوچک شدن سبد خرید شکایت دارند. عده ای هم میزان خرید فعلی خود را با قدرت خرید سال گذشته مقایسه می کنند و با اظهار تاسف و نگرانی نسبت به آینده بیم دارند.

صف خریدهای زیر 10 قلم نیز طولانی است. برخی ترجیح می دهند به مقدار محدود خرید کنند. آنها می گویند فعلا همین چند قلم کافی است. تا فردا خدا بزرگ است. عده ای دیگر نیز می گویند توان خرید بیش از این را نداریم و مشتریانی هم به دلیل نزدیک بودن به فروشگاه ترجیح می دهند مایحتاج خود را روزانه و تازه تهیه کنند.

واقعیت این است که در میان کسبه و مشتریان همچنان دلهره و نگرانی نسبت به آینده مشهود است. کمبودهای بازار و قیمت های چند برابر به اقشار مختلف از تولیدکنندگان تا مصرف کنندگان فشار می آورد و البته این بازار مکاره برای دلالان و سودجویان و محتکران پر رونق است اما آنچه در کنار سیاستگزاری های صحیح حاکمیتی و نظارت های جدی می تواند آرامش و ثبات بازار را تقویت کند، رفتار همه شهروندان و مسئولیت اجتماعی آنان در مقابل جامعه است. کسانی که از وضعیت آشفته بازار حکایت ها می کنند و از گرانی ها شکایت می کنند.

گزارش از حنانه شفیعی


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا