اخبار
کد خبر : 6883 ۱۳۹۷/۰۹/۱۱   ۱۸:۳۸:۱۸

گفتگوی اختصاصی نای قلم؛
زندگی رو به انحطاط کارگران/ کارد به استخوان رسیده است(1)

 

لعیا نورانی زنوز/ کارگران به عنوان ارزشمندترین سرمایه انسانی که در رویارویی با مسایل مبتلابه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در صف مقدم زحمتکشان قرار دارند در تمام جوامع راه برون رفت از رکود و مشکلات در عرصه های مختلف را برای دولت ها هموار می سازند.

بدون تردید سرمایه‌های انسانی کارآمد، پرتلاش، باشور، نشاط و خلاق، عامل کلیدی در چرخ توسعه هر جامعه‌ای قلمداد می شوند لذا ارزش گذاری بر نقش کارگران توسط نهادها و دستگاه های ذیربط و رفع مشکلات و چالش های پیش رو ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

این در حالیست که نیروهای محرکه چرخه اقتصاد به علت فقدان نگاهی همه جانبه به وضعیتی که در آن قرار دارند، عدم رسیدگی به مطالبات و عدم نظارت بر اجرای قانون با چالش های بسیاری روبه رو بوده  و فقر اقتصادی و ناتوانی در کسب امتیازات به حق زندگی اجتماعی به طرز وحشتناکی در این طبقه دامن زده است.

رویدادهای خبری ماه های اخیر نیز بیانگر این موضوع است که با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد، برخی از کارخانه ها، کارگاه ها و واحدهای صنفی با مشکلات عدیده ای در زمینه پرداخت حقوق و مطالبات کارگران و فعالان این نهادها روبرو هستند و در برخی از موارد چندین ماه از آخرین پرداختی ها به کارگران می گذرد که با توجه به نوسانات قیمت ها و هزینه های بالای خانوارها کارگران با مشکلات عدیده ای مواجه هستند، به طوری که به گفته فعال جنبش کارگری، اوضاع نابسامان اقتصادی باعث شده است که حتی خانواده کارگران از هم پاشیده شود.

یک فعال جنبش کارگری معتقد است: بهره‌وری به معنی قدرت تولید و بارور بودن، با فایده بودن و سود برندگی معنی شده بنابراین وقتی کارد به استخوان کارگران رسیده است، نمی توانند هزینه های اولیه زندگی خود را تامین کنند و از نبود امنیت شغلی سردرگم و در اضطراب هستند نباید انتظار بهره وری در بخش تولید داشته باشیم.

علی صحرانورد در گفتگوی اختصاصی با نای قلم، درباره وضعیت کارگران آذربایجان غربی که حالا باید به چشم یک آسیب ‌اقتصادی-اجتماعی به آنها نگاه کرد، می گوید: در آذربایجان غربی 374 هزار کارگر بیمه شده وجود دارد که با خانواده های آنها حدود یک میلیون 100 هزار نفر یعنی یک سوم جمعیت استان تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند و در شرایط کنونی زندگی برای جامعه کارگری بسیار سخت و اسفناک است و از عهده تامین همان حداقل‌های زندگی هم بر نمی‌آیند.

صحرانورد اضافه می کند: نبود امنیت شغلی بزرگ‌ترین تهدید برای کارگران است، کارگرانی که هر روز صبح به سر کار می‌روند، اما برای فردای خود هیچ برنامه‌ای ندارند و معلوم نیست که آیا کاری وجود دارد یا خیر.

وی قراردادهای موقت و بی توجهی به قانون کار در هنگام عقد قرارداد، قراردادهای سفید امضاء را از جمله مصادیق ناامنی شغلی جامعه کارگری عنوان و تصریح می کند: به دلیل نبود امنیت شغلی و نامساعد بودن وضعیت بازار، برخی از کارفرمایان به اسم اتمام قرارداد کار، نیروهای خود را اخراج می‌کنند طبعا وقتی کارفرما نیروی کارش را به جای اخراج به اسم اتمام قرارداد بیرون می‌کند کارگر هم نمی‌تواند برای بازگشت به کار شکایت کند و پس از آن ناچار می‌شود به دنبال بیمه بیکاری و حقوق و سنواتش باشد.

مشاور رسانه ای مدیر کل تعاون و امور اجتماعی آذربایجان غربی ادامه می دهد: بیش از 95 درصد کارگران در بخش های مختلف خدمات، صنعت، فنی مهندسی و صنوف به صورت قراردادهای موقت و بیش از 70 درصد کارگران به صورت سفید امضا مشغول به کار هستند که این بدان معناست که عملا حق و حقوقی ندارند.

به گفته صحرانورد، کارگرانی که به صورت غیررسمی اشتغال دارند به طور قطع زیر چتر حمایتی قانون کار قرار ندارند و این یک آسیب و آفتی جدی برای جامعه کارگری محسوب می شود.

او ساماندهی قراردادهای موقت کار را یکی از ملزومات فعلی قانون کار عنوان و خاطرنشان می کند: تشکل ها و سندیکاهای کارگری در سراسر ایران از اواخر دهه 70 با جدیت به دنبال ساماندهی قراردادهای موقت کار بودند به طوری که این موضوع در ادوار مختلف مجلس مطرح و مورد بررسی قرار گرفت اما متاسفانه این موضوع مورد توجه قرار نگرفت.

ضرورت افزایش دستمزد در بین جامعه کارگری

"نمایندگان کارگران در شورای عالی کار هر سال تلاش می‌کنند تا جلسات تعیین مزد منطبق با واقعیات روز زندگی کارگران پیش برود و به واقعی شدن نزدیک شود اما افزایش حداقل دستمزدها هیچگاه رضایت خاطر کارگران را تامین نکرده است و امسال نیز نتیجه بخش نبود.

کارشناسان و فعالان حوزه کار بر این باورند که رعایت حداقل‌های زندگی برای تعیین مزدی شایسته و عادلانه ضروری است چراکه حقوق و دستمزد کارگران باید با واقعیت‌های روز زندگی کارگران همخوانی داشته باشد."

این فعال جنبش کارگری با اشاره به اینکه ضرورت افزایش دستمزد در بین جامعه کارگری احساس می شود، تاکید می کند: چطور می شود که یقه سفیدهای پشت میزنشین از افزایش 25 درصدی برخوردار شوند اما جامعه کارگری به عنوان پیشقراولان اقتصادی و تولیدکنندگان و در عین حال فقیرترین و آسیب پذیرترین قشر جامعه از افزایش دستمزد بی بهره باشند.

صحرانورد به این نیز اشاره می کند که طی چند سال اخیر عقب‌افتادگی‌های مزد کارگران بر روی هم تلنبار شده است به طوری که نسبت به اوایل انقلاب 60 درصد کسری دستمزد داریم و در حال حاضر شکاف های بین دستمزد و تورم چشمگیر است.

وی با بیان اینکه خیلی از فرزندان کارگران به دلیل فقر مالی و اقتصادی محروم از تحصیل در مقاطع مختلف شده اند، متذکر می شود: آیا دولتمردان متوجه نیستند که زندگی کارگران رو به انحطاط است.

این فعال کارگری اذعان می دارد: بهره‌وری به معنی قــدرت تولید و بارور بودن، با فایده بودن و سود برندگی معنی شده بنابراین وقتی کارد به استخوان کارگران رسیده است، در تامین هزینه های اولیه زندگی خود درمانده و از نبود امنیت شغلی سردرگم و در اضطراب هستند و فشارهای روحی روانی بالایی دارند نباید انتظار بهره وری بالا داشته باشیم.

صحرانورد ادامه می دهد: پایین بودن میزان دستمزد کارگران و مشمولان قانون کار لطمه های فراوانی به رشد بهره وری نیروی کار و تولید زده است تا جایی که باعث افت شدید فعالیت برخی بنگاه ها و ارائه تولیدات بی کیفیت نیز می شود.

این فعال حوزه کارگری اضافه می کند: امروز زمان آن فرا رسیده تا به جای شعاردرمانی، عمل گرا باشیم و در مورد جامعه کارگری تصمیم درستی اتخاذ کنیم.

وی در عین حال ادامه می دهد: نرخ رشد جهانی دستمزد نیروی کار طبق گزارش سازمان بین‌المللی کار از 2.4 درصد در سال 2016 به 1.8 درصد رسیده است، آنچه اکنون دیده می شود رشد آهسته دستمزد است که مانع برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار تبدیل شده است و از این عدم رشد جهانی دستمزد باید ابراز نگرانی کرد.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا