اخبار
کد خبر : 6856 ۱۳۹۷/۰۹/۰۵   ۲۱:۴۶:۴۸

یادداشت؛
اصلاحات نیازمند دیالوگ با رقیب برای فهم همدیگر است

 

پویایی و پایایی در تمام حوزه‌های رفتاری (سیاست، اقتصاد، فرهنگ و...) نیازمند عوامل، شرایط و عاملان تعریف شده هست که هریک ازاین مولفه‌ها برای بکارآیی وابسته به برخورداری از " انرژی " می‌باشند.

اصلاحات به هر عنوانی که در ذهن متبادر شود (جریان، نهضت، ایده، جنبش و. .) محصول کنش‌های متقابل افراد در جامعه هست، ضرورت تداوم این کنشهای اصلاح آفرین و پویایی آن، بودن انرژیست... اما چرا انرژی؟

نکته اول: اصلاح طلبان بدلی انرژی را از "اصلاحات" گرفته‌اند. برای رسیدن به قدرت از انرژی این جریان بهره وافر گرفتند بدون آنکه در امر اصلاح و تفکر اصلاحی انرژی بیآفرینند. شاید بهتر این باشد نام این عاملان را فرصت‌طلبان معامله‌گر بنامیم که انرژی ذخیره شده اصلاحات را در کمین قدرت برای حصولش صرف نمودند. مصداق این فرصت طلبان هم در مجلس هستند و هم در دولت شرف حضور دارند! به نام اصلاحات، قانونگرایی، آزادی های مدنی، شفافیت، خدمت.... رای مردم را که امانت بود گرفتند اما امانتداری نکردند نتیجه آنکه اصلاحات و انرژیش صرف بسیج رای مردم گشت تا جلوس بر صندلی حاصل‌اید و در عوض ناکارآمدی و بدبینی نصیب جریان اصلاحی شود و تخلیه انرژی گردد.

نکته دوم: شعار "اعتدال" از شعور "اصلاح و اصلاحات" مانند دسته اول (فرصت‌طلبان) بهره گرفت بدون پشتوانه جریانی! و بدون پشتوانه تئوریک! . جالب آنجاست که اشخاصی که با این تابلو به عرصه کنشگری سیاسی پرداخته‌اند تعریف نخبه پسند که هیچ! تعریف توده پسند هم از رویکرد اعتدال ارائه نکرده‌اند. حتی با این شعار این توان را ندارند که از دولتی که صندلی قدرت نصیبشان کرده است دفاع نمایند (رجوع شود به گلایه‌های رییس جمهور از وزرا و مدیران اعتدالیش در این زمینه!) . نتیجه عملکرد این دودسته از قدرت طلبان و تاراجان رای مردم طرح شعار «. . . . . تمامه ماجرا» شد!

نکته سوم: براندازان از تخلیه انرژی اصلاحات خوشحال شده‌اند به همان‌اندازه که رقیب اصلاحات. براندازان به نسبت همان عملکرد رقیب داخلی اصلاحات (استحاله اصلاحات از طریق کژکارکردی دسته اول و دسته دوم، بزرگنمای ناکارآمدی های این دودسته و القای تبلیغی فراوان به مردم: اینکه اصلاحات توان مدیریت جامعه را ندارد) تلاش رسانه‌ای و ذهن پردازی بسیار داشته‌اند تا به جامعه القاء نمایند اصلاحات انرژی حل مشکلات مردم را ندارد.

نتیجه: اصلاحات برای برگشتن در مسیر طلایی خودش نیازمند اصلاح رویه‌ها و رویکردهای سال‌های اخیر خویش می‌باشد: کادرسازی مجدد با تعریف و تحدید شناسنامه‌ای، دیالوگ با رقیب برای فهم همدیگر در جهت بالابردن آستانه تحمل همدیگر با هدف نهادینه کردن فرهنگ رقابت، مرزبندی تفکر اصلاحی با تفکر صرف "صندلی طلبی "... باید برنامه‌ها و رویکردها را به این سمت هدایت نمود که هیچگاه سربازان جای ژنرال‌ها را نخواهند گرفت! و ژنرال‌ها مولد انرژی‌اند.

حمزه فیضی‌پور

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا