اخبار
کد خبر : 6526 ۱۳۹۷/۰۷/۰۱   ۲۱:۲۹:۲۷

سالروز تولد دو مرد بزرگ فرهنگ ايراني؛
به احترام شجريان و منزوي

 

نام شجريان و حسين منزوي در تقويم به يكديگر گره خورده. از نوجواني يكي از آرزو‌هاي ما اين بود كه خسرو خوبان موسيقي اصيل ايراني به شعر معاصر توجه بيشتري نشان دهد و في‌‌المثل به جاي رجوع به دواوين شاعران قدر قدرت گذشته كمي هم به شاعران امروزي توجه كند.

حضرت استادي اما از هوشنگ ابتهاج و عماد خراساني اين سو‌تر نيامد و اگر هم في‌المثل گاهي به جواد آذر توجه مي‌كرد به تصنيف‌هايش علاقه نشان مي‌داد و البته چند استثنا همانند اخوان و مشيري و كدكني نيز در اين ميان وجود داشت تا اينكه همايون شجريان از راه رسيد و اولين تصنيفي كه توانست ما را با صداي دلنشين او آشنا كند شعري از سيمين بهبهاني بود: نه بسته‌ام به كس دل نه بسته كس به من دل/ چو تخته پاره بر موج رها رها رها من. شاهكار بود. ملودي و شعر و صدا همسنگ يكديگر. تجربه موفقي كه ديگر كمتر تكرار شد.

همايون به منزوي هم روي خوش نشان داد اما شعرهاي منزوي به اين راحتي‌ها رام موسيقي ايراني نمي‌شود. كلام مطنطن و گاه حماسي و اوزان نامطبوع شعر منزوي به اين سادگي‌ها خودش را با موسيقي ايراني كه قرن‌ها خادم كلام شعر چون آب روان سبك عراقي بوده هماهنگ نمي‌كند. حالا شايد بتوان فهميد چرا حضرت استاد سراغ اين شاعر بزرگ و دوست داشتني نرفت. شاعري كه حتي در شعرهاي عاشقانه‌اش گويي با فلك سر ستيز دارد:

زني كه صاعقه‌وار آنك رداي شعله به تن دارد

فرو نيامده خود پيداست كه قصد خرمن من دارد

و چه كار دشواري در پيش دارد همايون كه در اين سال‌ها نشان داده علاقه‌اي خاص به منزوي دارد و حالا حالاها مي‌خواهد با دشواري‌هاي رام كردن شعرهاي او در دستگاه موسيقي ايراني سر و كله بزند. در اين باره باز هم مي‌توان نوشت. به تفصيل و جزئي‌تر از اين حرف‌ها. اين چند خط صرفا اداي احترامي بود به دو مرد بزرگ فرهنگ ايراني. دو مردي كه خلوت‌هاي عاشقانه بسياري را براي ما رقم زدند و فعلا به آنها بسيار مديونيم.

سيدعبدالجواد موسوي


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا