اخبار
کد خبر : 6281 ۱۳۹۷/۰۵/۰۶   ۱۰:۱۹:۲۹

نیم نگاهی به معضل و دشواره کنکور؛
کنکور؛ فرزند ناقص‌الخلقه و عقب مانده ذهنی سیستم آموزشی

 

فرزند ناقص‌الخلقه و عقب مانده ذهنی سیستم آموزشی در جامعه ما، کنکور است. سد، دیوار بلند و حصاری که از ابتدای ورود به مقطع دبیرستان هر کدام از دانش‌آموزان با آن روبرو هستند و در این آشفته بازار هیچ مسکن و دارویی بهتر از کلاس‌های کنکور، شنیدن حرف دلال‌های کلاس تنظیم برنامه درسی و صدها کتاب کمک آموزشی نیست!

براساس قانون و گفته‌های نایب رییس کمیسیون آموزش مجلس؛ قرار بوده در سال ۹۷ دانش آموزان دغدغه کنکور را به واسطه حذف کنکور نداشته باشند، گویا سازمان سنجش که خود یکی از بانیان انتقال استرس به خانواده‌های ایرانی بوده و هست و هر سال تلاش می‌کند با مصاحبه‌های بیشتر مدیران سازمان هیجان بیشتری را به این کارزار نادرست وارد کند، همچنان اجرایی شدن چنین قانونی را برنتابیده و از سویی دیگر نیز آموزش و پرورش تکلیف خودش را برای کنکور امسال و سال آینده روشن نکرده است. گویی تلاش قانون‌گذاران و کسانی که کوشش کردن از طریق قانونی معضل کنکور را برای همیشه حل کنند تا اینجای کار به دیوار بتنی مدیران مدافع روش‌های نادرست خورده است

مسئله، معضل و دشواره کنکور تنها به اجرای قانون باز نمی‌گردد، بلکه به سیستم و ساختاری ارتباط پیدا می‌کند که خودش در ابتدای امر به صورت کاملا ناقص به دنیا آمد و طفلی سرراهی به اسم کنکور را در دامن سیستم آموزشی و خانواده‌های ایرانی گذاشت.

مسئولان امر نیز به جای رها کردن این طفل و قطع امید از آن به هزار بهانه تلاش کردن طفل دیگری نیز از همین موجود ناقص‌الخلقه و در راستای کاهش‌ترس و وحشت از کنکور به دست بیاورند، این چنین شد که صدها موسسه آموزشی به اسم کنکور و صدها ناشر به نام نشر کتاب‌های کمک آموزشی در مقاطع مختلف تحصیلی و صرفا در راستای پر کردن جیب عده‌ای دلال درس و مشق سرازیر شد! حال سیستم آموزشی ما گرفتار این غول بسیار بزرگ به اسم موسسات کنکور شده است، مکان‌هایی که سودهای میلیاردی کسب می‌کنند و به آسانی حاضر به پذیریش سیستم جدید آموزشی و حذف کنکور نبوده و نیستند و با توجه به نفوذی که در سیستم آموزش کشور پیدا کرده‌اند، تلاش می‌کنند کنکور و وحشت از آن باقی بماند، چرا که سودشان از جیب خانواده‌هایی بیرون می‌آید که کوشش می‌کنند از صد عظیم کنکور جان سالم به در ببرند.

طی سال‌های گذشته و خصوصا سال‌های انتهای دهه ۷۰ که موج گسترده متولدین دهه شصت پشت دردهای آهنین دانشگاه‌ها ایستاده بودند، این موسسات بیش از هر زمان دیگری پروار شدند و به سادگی جای مدارس را اشغال کردند.

به عبارتی مشخص‌تر رفتن به مدرسه و درس آموزی برای دانش آموزان در مقایسه با مشارکت در کلاس‌های کنکور و خرید کتاب‌های کمک درسی، در بهترین حالت جایگاه دوم را کسب کرد. خرید کتاب‌های کمک آموزشی و حل المسائل و شرکت در کلاس‌های کنکور به واسطه مطرح کردن نام معلم‌ها و مدرسان باسابقه بخشی از قدرت گرفتن چنین موسساتی در همان سال‌هاست.

خرید ساعت پربیننده شبکه‌های صدا و سیما توسط همین موسسه‌ها بخش دیگری از نفوذ و قدرت گرفتن آنها است، موسساتی که با پرداخت میلیاردها تومان به برنامه‌های مختلف و پخش آگهی و کرایه تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهرها همچنان حرف اول و آخر را در سیستم آموزشی کنکور محور بیان می‌کنند.

با توجه به آمارهای منتشر شده در حوزه نشر کتاب، طی سال‌های ۱۳۹۵ تا کنون بالاترین میزان نشر متعلق به ناشران کمک آموزشی بوده است. ناشرانی که با توجه به شمارگان کتاب‌های آموزشی درآمدی بیش از ۱۰۰۰ میلیارد در سال را کسب می‌کنند و مدعی ابداع و کشف روش‌های جدید آموزشی هستند، ولی در اصل به بازار دلالی و فروش توهم به دانش آموزان و خانواده‌های گیر افتاده پشت سد کنکور مشغول هستند.

فروشندگان روش‌های جدید درسی بیش از آنکه دلشان به حال دانش آموزان و خانواده‌های آنان سوخته باشد، دغدغه‌های جیب‌شان را دارند، تعارف‌های معمول مجریان صدا و سیما و مدرسان چنین موسساتی را حتی برای یک دقیقه فراموش کنید. جیب‌هایی که به سبب خلق طفلی ناقص پر شده و حال علاقه بی‌اندازه‌ای به حفظ آن نشان می‌دهند، حتی اگر این کودک مرگش فرارسیده و قرار باشد به نام قانون و رسیدن به آرامش تحصیلی دفن شود، چنین افرادی از تمام نفوذشان استفاده می‌کنند تا جلوی چنین تغییر رویکردی را در سیستم آموزشی کشور بگیرند.

گویا سیستم آموزشی ما بیش از آنکه از کمبود و نبودن بودجه و معلم رنج بکشد، جانش توسط چنین موسساتی در خطر است.

رضا صادقیان


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا