اخبار
کد خبر : 6086 ۱۳۹۷/۰۳/۲۳   ۰۹:۵۰:۲۷

یادداشت روز؛
توجه به سرمایه اجتماعی؛ پیش نیاز تقویت پایه های مشروعیت و مقبولیت نظام های سیاسی

 

لعیا نورانی زنوز/ سرمایه اجتماعی به معنای هنجارها و شبکه های عمومی است که به همکاری و ارتباطات میان افراد و نهادهای یک جامعه به منظور کسب سود متقابل اشاره دارد.

یک شبکه اجتماعی و عمومی برای دستیابی به اهداف خود علاوه بر نیروی انسانی آگاه و باتجربه و امکانات مادی به مولفه هایی چون اعتماد، تعهد، مسوولیت پذیری و مشارکت نیاز دارد که این مولفه ها همان سرمایه های اجتماعی هستند.

بنابراین سرمایه های اجتماعی را می توان همچون حلقه هایی دانست که افراد جامعه را به هم متصل می کنند و طبیعی است که بدون آنها، سیاست های تامینی، رفاهی و اجتماعی کارایی لازم را نخواهند داشت و تحقق توسعه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز نامتوازن خواهد بود، از این روست که نظام های سیاسی برای تقویت پایه های مشروعیت، حفظ مقبولیت و تداوم حاکمیت خود نیازمند توجه به سرمایه های اجتماعی هستند.

پرواضح است که "اعتماد" جایگاه مرکزی در میان سایر سرمایه های اجتماعی دارد چراکه در هر جامعه ای این عنصر است که روابط اجتماعی را تسهیل، پیوندها را تقویت و منافع فردی را به جمعی تبدیل می کند. به عبارتی دستاورد "اعتماد" چیزی نیست جز توسعه مردم سالاری، شبکه های مردمی و سازمان های مردم نهاد.

از این رو "اعتماد" در یک جامعه مدنی نویدبخش مشارکت حداکثری است. در چنین فضایی انسان ها به این باور می رسند که با وجود داشتن اختلافات سیاسی و عقیدتی به یکدیگر نیاز دارند و بدون همکاری، مشارکت و همفکری نمی توانند کاری از پیش ببرند و در چنین فضایی است که تهعد و مسوولیت پذیری اجتماعی تقویت، هویت اجتماعی پررنگ و حرکت به سمت رشد و توسعه همه جانبه امکان پذیر می شود و در نهایت زندگی اجتماعی سامان می یابد.

شاید دموکراسی آیینی و صوری به صورت مقطعی بتواند از سرمایه های اجتماعی به ویژه اعتماد عمومی مشروب شود اما قطع یقین اگر مردم حس کنند فقط در ایام برگزاری انتخابات نقش دارند و دیگر در جامعه سهمی ندارند، تعهد و مسوولیت اجتماعی شان تضعیف و پیوندشان سردتر خواهد شد که نتیجه این انزوای اجتماعی، به هم ریختگی انسجام اجتماعی است.

به تجربه نیز ثابت شده است کشورهایی توانسته اند مسیر توسعه را هموار کنند که از سرمایه های اجتماعی خوبی برخوردارند و توانسته اند سیاست اجتماعی خود را به طور جدی و نه صوری در دستور کار قرار دهند.

براین اساس ضروری است نظام های سیاسی، مطالبات بخش های مختلف جامعه را برآورده سازند چرا که نادیده گرفتن مشکلات به حق و درست مردم بر کارایی و مطلوبیت نظام سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تاثیرات نابهنجاری خواهد گذاشت و در نهایت جامعه را به سمت افول خواهد کشاند.

سخن آخر اینکه جامعه ای از حیث اجتماعی غنی است که اعتماد بالایی در سطوح مختلف و بین "مردم"، "مردم و حکومت" و "حکومت و مردم" وجود داشته باشد و این قطع یقین منوط به احساس ثبات و پایداری مردم نسبت به سیاست ها، ادبیات، گفتار و خلقیات سیاسی دولتمردان، شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات و پاسخگویی مقامات است.

امید که در کشور ما نیز چنین روالی روند شتابان و گسترده ای بگیرد و مردم و دولت بدانند که حل مشکلات جز با مشارکت تمام عیار مردم میسر نیست، به ویژه در شرایط کنونی که کشور درگیر بحران های اقتصادی و تحریم بین المللی است و مهم ترین درد جامعه نیز "بی اعتمادی" است.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا