اخبار
کد خبر : 5951 ۱۳۹۷/۰۲/۱۹   ۲۳:۳۰:۵۶

یادداشت روز؛
عقب ماندگی آذربایجان غربی؛ پیامد عدم جدیت در مبارزه با فساد

 

در روزهای اخیر استاندار آذربایجان غربی با بیان یک واقعیت بسیار تلخ که "حاضریم برای مبارزه با فساد هزینه بپردازیم" انگشت روی نکته ای گذاشت که دغدغه همه مردم استان، نخبگان، روشنفکران و دلسوزان جامعه استانی است. در این مقال سعی بر آن است که دلایل گسترش فساد در استان از یک طرف و عدم جدیت و قاطعیت در مبارزه با آن از سوی دیگر مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد و در انتها با ارایه راهکارهای پیشنهادی برای پیشگیری از فساد نوشتار خاتمه یابد.

جناب آقای دکتر شهریاری استاندار محترم استان آذربایجان غربی، عوامل بروز و شیوع فساد در ایران علی الخصوص در استان مرزی آذربایجان غربی بسیار گسترده و در عین حال پیچیده هستند. فساد در استان ناشی از علل بی شماری است که برخی از آنها ریشه در دهه های گذشته دارد و برخی معلول بی توجهی ها، سیاست های غلط و به قدرت رسیدن افراد فاقد صلاحیت در دوره های مختلف مدیران از جناح های سیاسی بوده است.

به دلیل وجود ارتباط و وابستگی متقابل بین اجزا و عناصر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعه استانی طی سالیان گذشته فساد رشد سرطان گونه ای در سطح کلان ملی و استانی داشته است. در این نوشتار به اجمال علل رشد فساد در سطح استان را یادآور می شود.

- وجود سازمان های موازی،تعدد مراکز تصمیم گیری و ارتباط غیر منطقی و وابستگی بیش از حد کاری سازمانها به یکدیگر در ارایه خدمات به جامعه (ساختار اداری ناکارامد و ضعیف.)

- توزیع نامناسب اختیارات همراه با فقدان نظلرت کافی و موثر.

3- نبود شایسته سالاری، کنارزدن افراد کاردان، گسترش پدیده خویشاوندگرایی و تبارگماری در سطح مدیریت کلان استان.

- سپردن مشاغل حساس مدیریتی به افراد فاقد تخصص، مهارت، صلاحیت علمی و شرایط احراز در سازمان های دولتی و حکومتی.

- وجود قدرت و اختیارات زیاد و بدون نظارت برخی از صاحب منصبان دولتی و عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری مدیران ارشد استان در برابر جامعه، شهروندان و افکار عمومی.

- عدم آگاهی شهروندان استان که متاسفانه آمار بی سوادی و کم سوادی در آن بسیار بالاست نسبت به حقوق خود، حدود وظایف دستگاه های دولتی و سطح خدماتی که این دستگاه ها ملزم به ارایه آن هستند و ده ها مورد دیگر که اگر آورده شود مقال به درازا می کشد.

عدم جدیت و قاطعیت در مبارزه با فساد به عنوان پیامد عقب ماندگی توسعه در استان آذربایجان غربی یکشبه پدیدار نگشته است.

اگرچه پس از انقلاب اسلامی سال 1357، فساد مالی و سیاسی به دلیل آرمان های دوران انقلاب اسلامی و فرهنگ حاکم نادر و قلیل شد، اما از سال های 1362 به بعد به تدریج زمزمه های وقوع فساد در جامعه کلان و استان مرز نشین ما نیز برخاست. با این وجود اعتراض ها و افشاگری ها نادیده گرفته شد و توجیه آن هم این بود که انقلاب لطمه می خورد و یا سبب تضعیف حکومت اسلامی می شود. در حالی که اگر همان ابتدای بروز این پدیده سرطانی با آن مبارزه می شد نه تنها نظام اسلامی لطمه نمی خورد بلکه امروز گرفتار چنین بیماری گسترده و مهلکی نمی شد.

جناب استاندار محترم فساد عارضه ای ویرانگر و مخل تمام ساختار های جامعه است و در واقع یکی از موانع اصلی توسعه متوازن در سطح استان آذربایجان غربی است و از این بابت اولین قدم شما در افشاء و مبارزه با رانت و فساد مبارک و میمون می باشد. چراکه کتمان آن هرگز نمی تواند «مصلحت عمومی»  باشد و مصلحت عمومی تنها دفع فساد و مدیران فاسد است. کتمان فساد و انحرافات و ارایه تصویر یک جامعه بی عیب تا مبادا حمل بر عدم توانایی اداره استان توسط مدیران شود، کاری عبث و با نتیجه معکوس است.

افکار عمومی در پی این است که مبارزه با فساد و رانت در سطح استان توسط استاندار محترم ترفند زود گذر و غیرریشه ای نباشد که معمولا در جریان جدال های سیاسی، هرچند وقت یکبار اوج  می گیرد و فرود می آید.

افکار عمومی و نخبگان مسئولیت پذیر استان قطعا از اقدامات استاندار محترم حمایت کرده و در صورت عملی شدن مبارزه با فساد و رانت در خور شایسته تلاش خواهند کرد تا اعتماد مردم را به سطح کلان مدیریت استان برگردانند تا مدیریت تازه نفس استان با سرمایه عظیم اجتماعی برنامه های کارشناسی شده خود را عملی و پیاده سازند. اما در انتها با ارایه چند راهکار راهبردی برای پیشگیری از فساد مباحث خویش را به پایان می رسانم.

- سازمان های مبارزه با فساد اگر در خط سیاست قرار گیرند و به عنوان ابزاری برای حمله به منتقدان مدیران از آن استفاده شود، محکوم به شکست خواهد بود لذا سازمان های مذکور باید از هرگونه خطوط حزبی و جناحی عاری باشند.

- وجود یک سازمان مستقل مبارزه کننده با فساد در ادارات دولتی و حاکمیتی.

- هماهنگی های لازم در مراکز نظارت و بازرسی و ارتباط سیستماتیک آنها جهت تبادل اطلاعات میان آنها.

- زدودن فرهنگ بازرس گریزی حاکم بر دستگاه های اداری استان و عدم تلقی آن به معنای مچ گیری.

اما مهمترین مولفه و عنصری که نباید فراموش کرد جلب اعتماد مردم به عنوان سرمایه اجتماعی و استفاده از نظرات و دیدگاه های آنان است چراکه عدم مشارکت کافی و همگانی شهروندان در ارایه اطلاعات مربوط به فساد در استان آذربایجان غربی به چند دلیل عمده می باشد

الف: عدم اعتماد عامه مردم

ب: ترس از تنبیه و مجازات

ج: به دردسر افتان و یا حتی اخراج شدن

د: عدم باور شهروندان به جدی بودن برنامه مبارزه با فساد به دلیل وجود تبعیض، تبارگرایی، مصون بودن مقامات یقه سفید و عدم ارایه اطلاعات شفاف در ارتباط با مجازات متخلفین.

علی معین فر- جامعه شناس


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا