صادق ملکی/ عقلانيت پيروز شد تا در سايه آن بتوان بزرگي ايران را پاس داشت. تولد مجد و عظمت ايران با تكيه بر راي مردم مبارك باشد. تدبير، در سايه اميد، ميوه آگاهي داد. ارديبهشت 96 را بهخاطر بسپاريد. اين ماه به همراه بهشت طبيعت، سرآغاز بهشتي شدن دنيا و آخرت مردم در سايه تعقل خواهد شد.
اطمينان داشته باشيد راي دوباره مردم به روحاني در انتخابات رياستجمهوري، شروع مقطعي از تاريخ ايران خواهد بود. اين سخن نه حاصل جوزدگي و نه تحليلي احساسي، بلكه حاصل درك راهبردي از پيامهاي ناشي از اين راي و انتخاب است.
اين انتخابات رنگي متفاوت با همه انتخاباتها داشت و در آينده خواهيم ديد كه آثار و تبعات فراتر از يك انتخابات رياستجمهوري خواهد داشت. بازتعريف ساختارها، پاسخگو شدن نهادها، انضباط اقتصادي، سياسي، اجتماعي، قانونمند كردن اداره كشور در همه سطوح و سيستمي نمودن نظام، مهمترين دستاورد اين انتخابات خواهد بود. نه شورش و نه اعتراضات و رفتارهاي هيجاني، بلكه صندوقهاي راي كانون تغيير در ايران شدند.
مردم ايران نشان دادند از تجربههاي تلخ درس گرفته و نه تنها تلخ رفتار نكرده بلكه با استفاده از خرد جمعي در شيبي آرام، كامهاي تلخ را، شيرين مينمايند. مردم ايران نشان دادند در سختترين شرايط و درحالي كه بسياري اعتقاد دارند راهي نيست، از ميان بنبستها راهي يافته يا راهي ميسازند. انتخاب مجدد روحاني اميد به فرداي بهتر را نه زنده بلكه در صحنه اجتماعي ايران نهادينه كرد. ايران، براي همه ايرانيان شد. ديگر نه تنها كسي نخواهد رفت، بلكه بسياري از آناني كه رفتهاند نيز بازخواهند گشت.
در خاورميانهاي كه نظامها با اتكا به سلاح يا درگير جنگ يا گرفتار دولتهاي ارتجاعي و تماميتخواه هستند، اين ايران است كه سرفراز با اتكا به آراي مردم، استوار ايستاده است. با برگزاري انتخاباتي شكوهمند در ايران، ايرانيان الگویي موفق از توسعهيافتگي را به نمايش گذاشته و ثابت کردند كه با تكيه بر حمايت و انسجام داخلي، ميتوانند تبلور نظام مردمسالاري شوند. اين انتخابات و شور و شعور حاكم بر فضاي آن، تداعيكننده نوعي انقلاب اجتماعي با سازوكار انتخاباتي بود.
نه گفتن به وعدههاي يارانهاي در حالي كه حريف، مردم را غيرمستقيم به اعتراضات اقتصادي سوق ميداد، نشان از رشد و آگاهي مردم داشته و به تنهايي خود، جاي تعمق عميق دارد. با آنكه دو تن در لباس روحاني در صحنه انتخابات بودند، اما روحاني از مرزهای اخلاق عبور نکرد، به اطعام فقرا نپرداخت، او وعده بهشت نداد و از فقر، جهل و ناداني ابزاري براي راي نساخت. روحاني آزادي را قرباني امنيت نكرد. روحاني، بهجاي سوء استفاده از فقر، دليل و چرايي فقر را محل پرسش قرار داد. بهجاي آدرس غلط افزايش وعده يارانه، وعده پرداختن به اخذ ماليات از حسابهاي بيحساب را به مردم داد. روحاني، روحاني است، او قابل قياس با هيچكس نيست. او تركيبي از همه بزرگان است و در عين حال تعريفي مستقل براي خويش دارد. روحاني با تكيه بر آراي مردم در حالي كه نظام را بيمه كرد، نشان داد كه حرفهايترين رئيسجمهور تاريخ ايران است. روحاني در اين انتخابات نشان داد كه او نيز همراه مردم بزرگ شده و ميتواند براي فرداهاي ايران نقطه اميد باشد.
نكته آنكه كاش ايرانيان هرچه سريعتر از سايه رهبران و كاريزماها خارج شده و هر يك در نظامي حزبي و سيستمي، براي خويش رهبر و هادي شوند. تا آن روز ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، همچنان تحت تاثير رهبران سياسي هستيم كه حاصل انتخابهاي ماست. پس هيچگاه فراموش نكنيم كه چگونه يك انتخاب میتواند سايه درگیری و مواجهه را نزدیک و انتخابي ديگر میتواند سايه آن را از كشور دور كند.
انتهای پیام/ |