تمامی نظامهای سیاسی خط قرمزهایی دارند که کنشگران سیاسی باید حول آن محور حرکت کنند وآن خط قرمز منافع و امنیت ملی است. حتی اصناف، اقوام و مذاهب نیز مطالبات وخواستههایی دارند که باید با در نظرگرفتن محدودیتهایی که درچارچوب منافع ملی وجود دارد به آن موارد توجه کنند و بیش از این در عرف سیاسی دنیا مورد پذیرش ومقبول نیست.
در رقابتهای سیاسی، اصل مسلمی وجود دارد که همانا توافق همه احزاب درارتباط با منافع ملی است. در ایران منافع ملی آنطور که باید و مانند کشورهای دیگر پررنگشده نیست شاید به دلیل شرایط انقلاب،جنگ و...تعریفی برای منافع ملی وجود ندارد.
در نتیجه خواستهها نامحدود است و رقابتها تا جایی پیش میرود که جریانی در داخل برجام را خیانت میداند و همسو با جریان تندرو آمریکا اعلام میکند که توافق هستهای خیانت است. این روزها بحث وفاق ملی مطرح میشود. وفاق ملی باید حول محور منافع ملی شکل بگیرد. اخیرا بحث آشتی ملی مطرح است. آشتی ملی در شرایطی است که دو جریان متخاصم بخواهند بایکدیگر آشتی کنند، اما در ایران بحث تخاصم مطرح نیست وصرفا رقابت وجود دارد. براین اساس بحث وفاق ملی حول منافع ملی مطرح خواهد شد.
چنین گفت وگویی باید میان جریانهای سیاسی شکل گیرد تا آنها درچارچوب مشترکات خود درچارچوب منافع ملی تلاش کنند و با یکدیگر به رقابت بپردازند. آمریکاییها استراتژی امنیت ملی خود را در قرن بیست و یکم آماده کردند. در آمریکا یک گروه مطالعاتی از جمهوریخواهان و دموکراتها و تمام افرادی که در دولتهای مختلف تجربه اندوخته اند دور هم جمع شدند و این سند را تهیه کرد و در اختیار دولت قرار دادند. در نتیجه برای ایران نیز چنین ضرورتی وجود دارد که جناحها فارغ از رقابتهای سیاسی که در انتخابات با هم دارند، به همگرایی ورفاقت بپردازند. به قول حضرت امام«زمانی که انتخابات تمام شد رقابتها تمام شود و رفاقت آغاز گردد.» امام در جای دیگری فرمودند«از آمریکا یاد بگیرید که بعد از اینکه رقابتشان تمام شود با هم رفاقت میکنند». البته اخیرا آمریکا نیز دچار این معضل شده و رقابتشان بعد از انتخابات اخیر هنوز ادامه دارد.
وفاق ملی ضرورت است و باید انجام شود و این موضوع مسألهای است که در جامعه کنونی ما مغفول مانده. در نتیجه لازم است و باید بحث وفاق ملی حول منافع ملی و امنیت ملی را باز تعریف کرد.
علی صوفی |