اخبار
کد خبر : 3771 ۱۳۹۵/۱۰/۱۸   

پیشینه هنر عاشیقی مربوط به ترکان هون است

نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی معتقد است پژوهشگران به مجسمه‌های گلین کوچک بازمانده از هزاره‌ی دوم پیش از میلاد استناد می‌کنند که همانند عاشیق‌های آذربایجان ساز بر سینه ایستاده‌اند. همچنین گفته می‌شود که در مراسم عزاداری برای آتیلا، سردار ترکان هون، عاشیق‌های آن روزگار شرکت داشته‌اند و یا به منظومه‌ی آلپ ارتونقا (= افراسیاب) که پاره‌هایی از آن در دیوان لغات الترک بر جا مانده، استناد می‌کنند.

به گزارش نای قلم به نقل از فارس، آیین تجلیل از نیم قرن خدمات استاد عاشیق ایمران حیدری، با مشارکت خانه موسیقی در سالن فرهنگسرای مهر برگزار شد.

این مراسم با حضور و سخنرانی حسین محمدزاده صدیق؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی آذربایجانی و ادبیات عاشیقی و همچنین محمدرضا درویشی؛ آهنگساز و پژوهشگر موسیقی کشورمان همراه بود. همچنین گروه های عاشیقی و هنرجویان استاد ایمران حیدری در این مراسم هنرنمایی کرده و انجمن های ادبی نیز در تجلیل از مقام استاد ساز عاشیقی آذربایجانی بیانیه قرائت کردند.

کلام و ساز عاشیقی تجلی گر سبک زندگی

رئیس فرهنگسرای مهر در مراسم تجلیل از عاشیق ایمران حیدری، گفت: وقتی صحبت از موسیقی نواحی می شود، ناخدآگاه اذهان به سمت فرهنگ عامیانه و توده مردم می رود.

 سعید رنجبریان ادامه داد: کلام و ساز عاشیقی تجلی گر سنت و سبک زندگی اجداد بخشی از مردم سرزمین پهناور ایران در چند سده گذشته است.در جامعه روستایی حال و گذشته می بینیم که وقتی قالیباف ها تاروپود فرش را می خواهند به هم گره بزنند، زیر زبانشان نغمه هایی را عنوان می کنند، زمانی که در دشت و در روستاها بوده اند با صدای نی شان بزرگترین آهنگ ها و مرثیه ها را می نوازند که منبعث از آن طبیعت و سبک زندگی متعالی بوده است.

وی ادامه داد: موسیقی نواحی چون منبعث از فطرت است، کهنه و فراموش نمی شود. اگر زندگی های روزمره و امروزی را نگاه کنیم، خواهیم دید که سردرگمی و پیچیدگی های خاصی وجود دارد که تمام این پیچیدگی ها سبب شده است، زندگی ما همراه با اضطراب باشد.

رئیس فرهنگسرای مهر ادامه داد: بازگشت به عقبه ارزشمند ما و اینکه موسیقی سینه به سینه می گشته و انتقال پیدا می کرد، زندگی امروز ما را معنا می دهد. رنجبریان که در مراسم تجلیل از استاد عشایق ایمران حیدری سخن می گفت، ادامه داد: زحمات استاد عاشیق ایمران حیدری در انتقال پیام، فرهنگ و مفاهیم عاشیقی به نسل جدید بسیار ارزشمند است.

محمدرضا درویشی، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی نیز در این مراسم گفت: ایمران حیدری تنها یک بعد هنری ندارد و همانند تمام خنیانگران باستانی چندوجهی و چند بعدی است. خنیاگر باید دارای چندین خصیصه نواختن، خواندن، ساختن ساز، اشراف به ادبیات حوزه جغرافیایی، بداهه نوازی، بداهه خوانی و بداهه گویی باشد. این خصوصیاتی است که خنیاگران باستان و قدیم در حوزه جغرافیایی از شرق مغولستان تا اروپای شرقی در این محدوده وسیع جغرافیایی داشته اند.

او با اشاره به موسیقی درمانی در گذشته های دور گفت: ما هنوز فراموش نکرده ایم که در درگز، ترکمن های خراسانی برای درمان و تسکین بیماری سرخک مقام مخمس می زدند و این باقی مانده آخرین وظایفی بوده است که خنیانگران قدیم داشته اند. برای یک خنیاگر نواختن به شکل بداهه، خواندن به شکل بداهه و ساختن ساز و اشراف بر ادبیات شفاهی منطقه خود و سرودن شعر اجباری بوده است. هنوز هم عاشیق های آذربایجان همه یا بخشی از این سنت ها را با هم دارند. عاشیق ایمران حیدری در راستای آموزش ساز عاشیقی زحمات بسیاری کشیده است.

یکی از نفیس ترین سازهای استاد ایمران حیدری در موزه ای در آمریکا نگه داری می‌شود

محمدرضا درویشی با بیان اینکه یکی از نفیس ترین سازهای استاد عاشیق ایمران حیدری در موزه ای در آمریکا نگه داری می شود، ادامه داد: عاشیق هایی که توسط عاشیق ایمران حیدری در 40 سال اخیر تربیت شده اند، در طول تاریخ آذربایجان در خور تقدیر و بررسی است.

درویشی در بخشی از صحبت های خود درباره زحماتی که عاشیق ها در حفظ و نگهداری فرهنگ بومی و نواحی ایران زمین کشیده اند، گفت: زحماتی که اساتید عاشیقی از جمله چنگیز مهدی پور و ایمران حیدری کشیده اند، سبب شده است که ساز عاشیقی در سه دهه اخیر تکامل یابد و پیچیدگی و ظرایف بیشتری بیابد.

میراث عاشیقی یکی از غنی‌ترین بخش‌های فرهنگ ملی ایران محسوب می‌شود

مولف کتاب رسالات کهن موسیقی ایران گفت: امروزه میراث عاشیقی یکی از غنی ترین بخش های فرهنگ ملی ایران محسوب می شود.

حسین محمدزاده صدیق، نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی در آیین نکوداشت عاشیق ایمران حیدری گفت: آنچه که امروزه ما ساز و آواز عاشیقی، شعر عاشیقی و ادبیات عاشیقی می‌نامیم، مجموعه‌ی تکامل یافته‌ی یادگار فرهنگی دوران رستاخیز هنری و ادبی شاه اسماعیل صفوی است که خود با تخلص «ختایی» اشعار عرفانی می‌سرود و ساز می‌نواخت و سرودهای خود را با شور و جذبه‌ی خاص اجرا می‌کرد. مصحح کتاب " قارا مجموعه" شیخ صفی الدین اردبیلی توضیح داد: دوران شاه اسماعیل صفوی اوج شکوفایی شعر و آواز عاشیقی به شمار می‌رود.

آئینی بودن شعر عاشیقی سبب تقدس آمیزی آن شده است

دکتر صدیق که در آیین نکوداشت استاد عاشیق ایمران حیدری سخن می گفت، ادامه داد: شعر و ساز عاشیقی در طول تاریخ دارای دو وجه اصلی بود. وجه نخست، آئینی بودن آن که منجر به تقدس و رازآمیز بودن سروده‌ها می‌شد و عاشیق را به یک نیایشگر عرفانی تبدیل می‌کرد. در محافل سرتا پا خلسه‌ی دراویش مسالک و طرایق عرفانی شیعی که از قرن نهم به این سوی در آذربایجان و سوی‌های آن شکل گرفت و به سرعت گسترش یافت، عاشیق‌ها به عنوان فریضه‌ی طریقتی در ساز خود به نیایش و استغاثه به درگاه حق تعالی می‌پرداختند و اصطلاح «حق عاشیغی» (= عاشیق حق) از همین جا پیدا شد.

او ادامه داد: این گونه‌ عاشیق‌ها، آهنگ‌ها و سروده‌های آئینی خود را بیرون از محافل عرفانی اجرا نمی‌کردند و آنچه را که برای عموم جماعت عرضه می‌داشتند، غیر از اشعار آئینی‌شان بود. «عاشیق یونس» یا «یونس امره» از اولین عاشیق‌های آئینی به شمار می‌رود. وی زاده‌ی شهر خوی بود و سال‌ها به سیر آفاق و انفس در آذربایجان غربی و صفحات شرقی آسیای صغیر پرداخت. دیوان عاشیقی پرحجمی از او بر جای مانده است.

عاشیق های امروزی بیشتر حماسه سرا هستند

به گفته دکتر حسین محمدزاده صدیق، ریشه‌ی تقدس آئینی ساز عاشیقی به دوران پیش از اسلام و باورهای شمن‌گرایانه‌ی اهالی آذربایجان برمی‌گردد. در آن دوران به عاشیق «اوزان» گفته می‌شد،.

مولف کتاب قوپوزنوازان دلسوخته آذربایجان توضیح داد: اوزان‌ها به اسرار دارویی گیاهان شفابخش هم پی برده بودند و در واقع گونه‌ی طبیب آلام و دردهای جسمی و روحی توده‌های مردم به شمار می‌رفتند و با آوازها و اشعار آئینی شمنی خود، در مراسم و محافل خاص مذهبی شمن‌گرایان مانند یک روحانی ظهور می‌کردند. یکی از این اوزان‌ها «دده قورقود» معروف‌ترین نام در شعر و ادبیات عاشیقی به شمار می‌رود.

دکتر صدیق توضیح داد: وجه دیگر شعر و آواز عاشیقی، وجه عمومی و غیر آئینی بودن آن است که بسیاری از عاشیق‌های معاصر در این رده می‌گنجند. در گذشته این گونه عاشیق به داستان‌پردازی‌های بزمی و رزمی می‌پرداختند. مانند عاشیق عباس توفارقانلی که داستان معروف «گول‌گز» را سروده است یا حماسه‌های کوراوغلو که جزو ادبیات رزمی عاشیقی به شمار می‌رود.

پیشینه هنر عاشیقی مربوط به ترکان هون است

دکتر صدیق پیرامون قدمت هنر عاشیقی در خاورمیانه توضیح داد: معمولاً پژوهشگران به مجسمه‌های گلین کوچک بازمانده از هزاره‌ی دوم پیش از میلاد استناد می‌کنند که همانند عاشیق‌های آذربایجان ساز بر سینه ایستاده‌اند. همچنین گفته می‌شود که در مراسم عزاداری برای آتیلا، سردار ترکان هون، عاشیق‌های آن روزگار شرکت داشته‌اند و یا به منظومه‌ی آلپ ارتونقا (= افراسیاب) که پاره‌هایی از آن در دیوان لغات الترک بر جا مانده، استناد می‌کنند.

مترجم دیوان لغات الترک محمود کاشغری به فارسی توضیح داد: عاشیق‌ها در میان ترکمن‌ها به «باغشی» معروف هستند که مانند عاشیق‌های آذربایجان، ساز را بر سینه می‌فشارند. در میان اوزبکان، قیرغیزها و قازاق‌ها نیز عاشیق‌ها با نام‌های متفاوت ظهور کرده‌اند.

عاشیق ها دارای سنن ادبی غنی، منسجم و دیرسال هستند

به گفته استاد زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی: عاشیق‌ها را خنیاگران دوره‌گرد مردمی نام داده‌اند اما بی‌گمان اینان غیر از خوانندگان دوره‌گردی هستند که ممکن است در مناطق دیگر وجود داشته باشند.

او توضیح داد: عاشیق‌ها دارای سنن ادبی غنی و منسجم و دیرسال هستند. البته همه‌ی عاشیق‌ها یکجا صاحب هنرهای عاشیقی نیستند.

دکتر صدیق گفت: عاشیق کامل کسی است که هم شعر می‌سراید، هم آهنگ می‌سازد و در کنار آن، خود شعر و آهنگ را در ساز اجرا می‌کند، نقالی می‌نماید و حتی به حرکات موزون آئینی می‌پردازد. در کنار همه‌ی این هنرها، فردی پاکدامن، با تقوا و به درد بخور برای آحاد مردم است که در غم و شادی‌های جامعه، خود را شریک می‌کند.

منظومه ها بخش وسیعی از آفرینش ادبی عاشیق ها را تشکیل می دهند

دکتر صدیق درباره انواع هنری عاشیق ها توضیح داد: منظومه‌ها بخش وسیعی از آفرینش ادبی عاشیق‌ها را تشکیل می‌دهد که از دیرباز از سوی اوزان‌ها و سپس عاشیق‌ها ایجاد شده‌اند. از کهن‌ترین منظومه‌های دوره‌ی اسلامی، دوازده منظومه‌ی دده‌قورقود را می‌توان نام برد که صبغه‌ی حماسی دارند. همین گونه منظومه‌های کوراوغلو و قاچاق نبی و منظومه‌ی ستارخان جزو منظومه‌های حماسی به شمار می‌روند. اما بیشتر سهم منظومه‌ها را منظومه‌های غنایی و بزمی تشکیل می‌دهند که در میان آن اصلی و کرم، شاه صنم از معروفیت بیشتری برخوردارند.

گونه های گوناگون شعر عاشیقی

استاد زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی کشورمان توضیح داد: از گونه‌های دیگر شعر عاشیقی می‌توان از وجودنامه‌ها، اوستادنامه‌ها و معراج‌نامه‌ها نیز اسم برد. او گفت: عاشیق علی‌عسگر که در اواسط دوره‌ی قاجار نزدیک دویست سال پیش زندگی می‌کرد، از معروف‌ترین عاشیق‌های تاریخ شعر عاشیقی به شمار می‌رود که در وجوه دوگانه‌ی فوق معروف است.اما بیشترین اهمیت ظهور وی را در تدوین شعر عاشیقی و ایجاد مکتب در بدیهه‌سرایی می‌دانند. اغلب عاشیق‌هایی که بعد از او ظهور کردند، از او به نیکی یاد کرده‌اند و تلاش داشتند که در سرودن اشعار هنری مانند تجنیس، دوداق ده‌یمز (= کاربرد لغاتی با حروف غیر لبی)، مشاعره و مناظرات عاشیقی خود را به پای او برسانند.

به گفته دکتر صدیق ارسباران از مراکز مهم ظهور عاشیق در آذربایجان است که هم اکنون یکی از طرائق باطنی دوران صفویه موسوم به «طریقت شاملو» در گستره‌ی وسیعی از این منطقه سکونت دارند و برخی از سادات این طریقت، خود را از اولاد و احفاد شاه اسماعیل می‌شمارند.

او گفت: «ساری عاشیق» از عاشیق‌های معروف تاریخ ادبیات عاشیقی است که در همین منطقه و در یکی از روستاهای شهر اهر به دنیا آمد و معروفیت یافت. دکتر صدیق که در فرهنگسرای مهر سخن می گفت، ادامه داد: در منطقه‌ی اورمیه نیز در هنر عاشیقی خودویژگی و مکتب خاصی آفریده شد و در آنجا آهنگ‌هایی متفاوت با دیگر مناطق نواخته می‌شود. در طول تاریخ عاشیق‌های این خطه با سفر به صفحات گرجستان، در رواج مکتب اورمیه در آن نواحی مؤثر بوده‌اند. به طوری که امروزه عاشیق‌های استان بورچالی در جمهوری گرجستان را می‌توان هنرمندان این مکتب به شمار آورد. برخی از آهنگ‌های عاشیقی این منطقه مانند «اورمو گؤزللـه‌مه‌سی»، «خوی امراهی»، «سماعی» و غیره در مناطق دیگر شناخته شده نیست.

دفاع از حق و حقیقت در سروده های عاشیقی موج می زند

دکتر حسین محمدزاده صدیق گفت: در طول تاریخ، عاشیق‌ها در مبارزات حق‌طلبانه‌ی مردم علیه سلاطین و شاهان ستمگر نقش اساسی داشته‌اند، عدالت‌خواهی، دفاع از حق و حقیقت و شرح مردانگی‌های مبارزان مردمی در اغلب سروده‌های عاشیقی موج می‌زند. آهنگ‌های رزمی عاشیقی نیز که به «جنگی» معروف است، الهام‌بخش مردم در مبارزات رو در رو با دشمنان و سلاطین جابر بوده است.

آیین تجلیل

آیین تجلیل از خدمات استاد عاشیق ایمران حیدری با حضور مدیران و مسئولین سازمان فرهنگی هنری شهرداری، اساتید فرهنگ و ادبیات ترکی آذربایجانی، موسیقی نواحی و فارسی و خیل عظیمی از هنرجویان ایشان که با اهدای دسته گل قدر استاد خویش را دانستند، برگزار شد و لحظات شور انگیزی را رقم زد.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا