Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

اخبار
کد خبر : 3728 ۱۳۹۵/۱۰/۱۱   

غفلت 20 ساله در احیای دریاچه ارومیه

مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه گفت: روند نجات و احیای دریاچه ارومیه با 20 سال تاخیر آغاز شد زیرا پیش از آن به مقوله محیط زیست جدی نگاه نمی شد.

به گزارش نای قلم به نقل از از ستاد احیای دریاچه ارومیه، مسعود تجریشی درباره تقسیم بندی زمانی احیای دریاچه اظهار کرد: سال های 1374، 1384 و 1394 می تواند برش های زمانی اصلی را مشخص کند، اگر نگاه مدیرانه‌ ای داشتیم باید از سال 74 طرح جامعی برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه در نظر می گرفتیم و به جای برنامه های مدیریت بحران در سال های اخیر، مدیریت ریسک را در 20 سال پیش مورد توجه قرار می دادیم. 
وی به احداث سد بر روی رودخانه های منتهی به دریاچه ارومیه اشاره کرد و افزود: سدسازی خوب است اما به شرطی که در مورد آن یک نگاه جامع وجود داشته باشد، یعنی ابتدا نیاز آبی دریاچه کنار گذاشته شود بعد از آن برای بقیه منابع آبی برنامه ریزی شود، در سال های 74 تا 84 فکر می کردند آب به اندازه کافی وجود دارد از این رو از نیاز دریاچه غفلت شد. 
وی ادامه داد: در آن سال ها دستورالعملی در مورد نیاز زیست محیطی تالاب ها و دریاچه ها وجود نداشت، در سال 74 ادبیات حفاظت از محیط زیست و تالاب ها و دریاچه ها در کشورهای توسعه یافته مطرح شد اما در آن زمان این ادبیات در کشور ما جایگاهی نداشت به همین دلیل در آن دهه 4 متر از ارتفاع دریاچه کم شد و 20میلیارد مکعب آب آن از دست رفت. 
تجریشی گفت: خشک شدن حاشیه دریاچه ارومیه باعث شد از سال 84 به بعد مساله دریاچه ارومیه جدی گرفته شود، در دوره اول دولت قبلی، کارگروهی در وزارت نیرو شکل گرفت که در بسیاری از جلسات آن شرکت داشتم؛ ولی همچنان آنطور که باید مساله جدی گرفته نمی شد و تا سال 89 موضوع این دریاچه در حد کاغذ باقی ماند. 
وی افزود: در سال 87 کارگروه ملی احیای دریاچه ارومیه با حضور معاون اول رئیس جمهوری وقت تشکیل شد و مصوباتی نیز داشت با اینکه وظایفی برای دستگاه های اجرایی مشخص شد اما در عمل تا سال 92 هیچ اقدام عملیاتی صورت نگرفت درحالی که وضعیت مالی کشور در آن سال ها بسیار خوب بود ولی چون مساله را هنوز جدی نگرفته بودند، هیچ اقدامی انجام نشد. 
تجریشی ادامه داد: در سال 92 دریاچه به سمت خشکی رفت تا جایی که روزنامه ها، دریاچه ارومیه را با دریاچه وان ترکیه مقایسه می کردند، اوج توجه مردم به دریاچه از سال 90 و مسوولان از سال 92 شروع شد. 
* علت اصلی این غفلت 20ساله 
وی گفت: در سال 74 تقریبا بالاترین تراز سطح آب را داشتیم چون دریاچه پرآب دیده می شد، فرد یا نهادی هشدار کارشناسان را جدی نمی گرفت، تا سال 75 نوسان های اقلیمی چندانی مشاهده نشده بود و بحران به چشم نمی آمد، حتی توسط بدنه کارشناسی دولت و نهادهای مردمی نیز جدی گرفته نمی شد، اما به هرحال حساسیت هایی که در طول 20سال به وجود آمد، زمانی به تصمیم جدی دولت برای احیای دریاچه تبدیل شد که بسیاری از فرصت ها از دست رفته بود. 
تجریشی افزود: به نظر می رسد برای اینکه احیای دریاچه جدی گرفته شود، لازم بود که دریاچه در آستانه مرگ قرار گیرد، البته این نوع غفلت ها فقط مخصوص ایران نیست، دریاچه های آونز و مونو در غرب آمریکا نیز تا زمانی که آب فراوان داشتند، با بدرفتاری مواجه بودند. 
مدیر دفتربرنامه ریزی و تلفیق کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه ادامه داد: در کشور ما نهادهای مدنی کاملا شکل نگرفته تا بتوانند درخواست مردم را با بیان مناسب پیگیری کنند، در سال های گذشته، اعتراض هایی که مردم مناطق نزدیک به دریاچه ارومیه برای کاهش ارتفاع آب این دریاچه مطرح کردند، با واکنش های نامناسبی مواجه شد و مسائلی که می توانست 10سال پیش با هزینه کمتری حل شود، عقب افتاد. 
* نتیجه این غفلت 
تجریشی گفت: هزینه و تبعات مدیریت بحران، بسیار بالاتر از مدیریت ریسک است، وضعیت پیش آمده نشان می دهد که 10سال پیش در حاکمیت موضوع دریاچه ارومیه جدی گرفته نشد، مطالعات طرح جامع منابع آب حوضه آبریز این دریاچه در سال 87 مطرح شد ولی هرگز به صورت کامل انجام نشد. 
وی افزود: این مطالعات می توانست کمک کند تا مسائلی مانند اشتغال و اقتصاد منطقه، در کنار نیاز آبی دریاچه دیده شود و همچنین مصرف آب های تجدید پذیر با منابع آب موجود توازن داشته باشد، این کارها هزینه های اقتصادی چندانی نداشت و نیازمند تدبیر و آینده نگری بود، ولی چون از آن غفلت شد، به خشکی سال 90 دریاچه رسیدیم و اکنون باید میلیاردها دلار پروژه اجرا شود تا بتوانیم بخشی از خسارات وارده را جبران کنیم. 
تجریشی اظهار کرد: هزینه و تبعات خشک شدن دریاچه بسیار بالا است، از نظر اقتصادی، سازمان ملل ارزش هر هکتار تالاب و دریاچه را بالای 1000دلار می داند و دریاچه ارومیه حدود 500 هزار هکتار مساحت داشته است. 
وی گفت: دریاچه ارومیه، نقش مهمی در تنظیم اقلیم منطقه دارد، اکنون مراغه دمای تابستانی بالای 40 درجه را تجربه می کند که بی نظیر است، در گذشته آب دریاچه، انرژی خورشید را جذب می کرد و از طریق تبخیر آب و تنظیم رطوبت، هوای معتدل به همراه نسیم در منطقه ایجاد می کرد، در زمستان ها نیز انرژی رها شده از دریاچه، مانع زیر صفر رفتن دمای منطقه می شد، وقتی رطوبت و دمای منطقه تنظیم نباشد، کولرهای گازی و آبی در تابستان ساعت های طولانی روشن می ماند و مصرف انرژی به شدت بالا می رود. 
تجریشی افزود: همچنین مقدار تبخیر و تعرق گیاهی نیز افزایش می ‌یابد، اکنون بسیاری از گیاهان منطقه به علت بالا رفتن دما قهوه ای رنگ شده اند، در شمال شرقی و شمال غربی دریاچه، درختان گردو دچار سرما زدگی زمستانی می شوند و محصولاتشان از بین می رود یا کم می شود. 
وی ادامه داد: وقتی کف دریاچه خشک می شود، غبار نمکی در منطقه و حتی به استان های دیگر پخش می شود، سموم کشاورزی مصرفی در چند دهه گذشته، به رسوبات کف دریاچه چسبیده که با بلند شدن به هوا، می تواند صدها کیلومتر حرکت کند، مشابه این حوادث در دریاچه آرال دیده شده است. 
تجریشی افزود: کم خونی، سرطان ریه، حنجره و مشکل بینایی در حوالی دریاچه آرال، طی سال های اخیر بعد از خشک شدن دریاچه رشد کرده است، در مورد ساکنان حاشیه دریاچه ارومیه دانشگاه علوم پزشکی تبریز در حال مطالعه است و قول داده‌اند تا اوایل سال آینده، ارزیابی اولیه این تحقیقات را روی سلامت مردم منطقه منتشر کنند. 
وی گفت: در یک مطالعه میدانی در سه روستا با دستگاه دم و بازدم حجم ریه دانش آموزان را آزمایش کرده ایم که نشان می دهد 25درصد کودکان 8 تا 13 سال دچار مشکلات ریوی هستند، برخی آسم دارند، برخی در تنفس شبانه دچار مشکل هستند و به همین دلیل شبها از خواب بیدار می شوند، کودکان زیر 8 سال و افراد بالای 70 سال با عوارض بیشتری مواجه هستند، نتیجه مطالعات دانشگاهی نشان خواهد داد فراگیری این قبیل بیماری ها در کل منطقه چه حد است، گیاهان از بادهای نمکی آسیب دیده‌ اند به طوری که در شبستر و عجبشیر گیاهان حاشیه دریاچه ارومیه خشک شده اند. 
تجریشی اظهار کرد: جابجایی مردم از روستاهای اطراف دریاچه به دلیل گرد و غبار و کوچ آنها به شهرها، هزینه های گزافی برای توسعه شهر، حمل و نقل، اشتغال، آموزش و بهداشت به همراه دارد، انجمن خوردگی ایران گزارش داده است که سازه های فلزی شرق دریاچه به ویژه در تبریز، به دلیل هجوم بادهای نمکی دچار خوردگی شدید شده اند. 
وی گفت: برگشت تشعشع خورشید به دلیل خشکی دریاچه افزایش یافته است، تصاویر ماهواره ای نشان می دهد اشعه های مضر 2.5 برابر افزایش یافته که نتیجه آن، رشد بیماری هایی همچون آب مروارید و سرطان پوست است، جمعیت زنبورعسل در شرق دریاچه 30 درصد کاهش یافته است، طبق گفته متخصصان وقتی هشت سال در یک منطقه زنبورهای عسل فعالیت نکنند، کشاورزی در منطقه از بین رفته و اکوسیستم منطقه می‌ میرد. 
تجریشی افزود: در منطقه جبل در آذربایجان غربی، تپه ماسه ها به نزدیکی جاده سلماس ارومیه رسیده است، بیش از 50 هزار هکتار اراضی کشاورزی و باغ های نزدیک جبل در معرض نابودی هستند، اگر حرکت این تپه ماسه ها مهار نشود، زندگی 700 هزار نفر ساکن این منطقه تا شعاع 30 کیلومتری با مخاطره مواجه می شود که ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و سیاسی عمیقی به همراه خواهد داشت. 
* احیای دریاچه ارومیه، تا چه حد امکان پذیر است؟ 
وی گفت: در برنامه ریزی 10 ساله ای که ستاد احیا با کمک متخصصان، داخلی و خارجی، دانشگاهیان و دستگاه‌های اجرایی تدوین شده است، 2 سال اول به تثبیت شرایط موجود اختصاص دارد؛ یعنی کار می کنیم که روند کاهش آب دریاچه متوقف شود، این کار از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا اگر دریاچه به پلایا (دریاچه کاملا خشک) تبدیل می شد و کف دریاچه بالا می آمد، امکان سوار شدن آب بر آن از بین می رفت و دیگر نمی شد احیای دریاچه را به راحتی انجام داد اما فاز تثبیت با موفقیت انجام شد. 
وی ادامه داد: در مرحله بعد تلاش می کنیم تا ارتفاع و حجم آب دریاچه افزایش یابد، البته امکان دستیابی به دریاچه سابق با عمق 8 متر و 30 تا 40 میلیارد مترمکعب آب را دیگر نداریم، ستاد و کارشناسان هدف گذاری کرده اند که طی دو تا سه سال آینده دریاچه به موقعیتی برگردد که با عمق حدود یک متر، کارکردهای زیست محیطی خود را داشته باشد و از کف آن غبار بلند نشود. 
تجریشی افزود: دریاچه با 14میلیارد مترمکعب آب می تواند کارکردهای اکولوژیکی خود را داشته باشد، آرتیمیا در آن زندگی کند و شوری آن از حد مشخصی فراتر نرود، دریاچه سالک لیک در آمریکا خواهر خوانده دریاچه ارومیه است و شرایط زمین شناسی و شوری مشابهی دارد و از وسط آن خاکریز ریل راه آهن می گذرد. 
وی گفت: آنجا هم به این جمع بندی رسیده اند که آب دریاچه به حدی بالا بیاید که تبخیر یک سال را پوشش دهد چون نمی توانند به تراز 20 سال پیش دست یابند، البته آنها هفت تا هشت سال پیش به فکر حفظ دریاچه سالک لیک افتادند ولی ما در همان سالها دریاچه را رها کرده بودیم، یکی از ضرورت های احیای دریاچه ارومیه، همراهی ساکنان منطقه با پروژه های احیا است. 
* فضای عمومی ساکنان شهرها و روستاهای حوالی دریاچه را چطور ارزیابی می کنید و آیا برای همراه تر کردن آنها به پیوست اجتماعی پروژه های احیا نیز فکر کرده اید؟ 

وی گفت: ما در منطقه با سه طیف مختلف ساکنان مواجه هستیم. کسی که روستا، خانه، زندگی و گذشته ‌اش را از دست داده یا در معرض خطر می بیند، کاملا متوجه است و همراهی می کند، خود مردم به دستگاه های اجرایی مراجعه می کنند و می گویند ما سیب زمینی و پیاز که مصرف آب آن زیاد است نمی کاریم تا به احیای دریاچه کمک کنیم. 
وی افزود: گروهی هم هستند که هنوز به جمع بندی نرسیده اند و با فعالیت های فرهنگی و اجتماعی، درصدد همراه کردن آنها هستیم، اگر اوضاع و برنامه را صادقانه به مردم بگوییم، مشارکت می کنند اما اصلاح و تغییر ذهنیت گروه سوم که برخی دستگاه‌های دولتی هم در این گروه هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. وقتی در تبریز و ارومیه هنوز شهرداری ها چمن کاری می کنند، چطور می توانیم به مردم بگوییم آب کمتری مصرف کنند؟ نقش حاکمیت در احیای دریاچه ارومیه خیلی مهم است. 
تجریشی گفت: برخی از مدیران به این نتیجه رسیده اند که مشکل داریم ولی به نظر می رسد صدایشان به جایی نمی رسد، عده ای هم هنوز به خوبی متوجه نشده اند، اگر 100 واحد آب تجدید پذیر داریم، باید صرفا تا 40 درصد آن را مصرف کنیم نه 107 واحد را، با این حال برخی مسئولان و برنامه ریزان دولتی تصور می کنند تنها راه توسعه و تامین معیشت مردم، هدر دادن منابع آبی کشور است، تجربه 20 تا 30 سال اخیر نشان داده است که هیچ رابطه مستقیم بین توسعه منابع آب و افزایش پایدار درآمد مردم و توسعه منطقه ای وجود ندارد. 
وی افزود: نوسانات اقلیمی در ایران نیز شدت یافته و زنگ خطر آن به صدا درآمده است، با این حال هنوز نتوانسته ایم در ارکان حاکمیت، یک صدایی و همراهی لازم برای کاهش ریسک آن را ایجاد کنیم، گفته می شود ایران در منطقه خشک قرار دارد ولی در کل کشور از جمله استان های همجوار ارومیه، همچنان شاهد توسعه باغات و زراعت آبی هستیم. 
تجریشی ادامه داد: اگر همین الان قوای سه گانه به این جمع بندی نرسند که از ظرفیت آبهای تجدید پذیر بیش از 40 درصد نباید استفاده کرد، بحران آب شدت می گیرد و تمدن و زندگی مردم در آینده با مشکل جدی روبرو می شود. 
وی گفت: اکنون شاهد بیلان بیش از 11میلیارد مترمکعب اضافه برداشت آب از سفره های آبی زیرزمینی هستیم که با این روند، آبخوان هایی که صدها هزار سال طول کشیده تا به وجود بیاید را از دست می دهیم، به همین دلیل لازم است حساسیت لازم را در حاکمیت ایجاد کنیم تا به دنبال آن شاهد همراهی مردم نیز باشیم. 
* چگونگی همراهی سایر ارکان حاکمیت 
تجریشی افزود: در آذربایجان های غربی و شرقی جلساتی با دستگاه قضا و نیروی انتظامی داشته ایم، پرونده های تخلف از مقررات آب را سریع تشکیل و رسیدگی قاطع می کنند، با چاه های غیرمجاز برخورد می کنند البته برای شناسایی و مقابله با این قبیل چاه ها، همراهی دولت هم لازم است. 
وی تاکید کرد: ضروری است خود دولت هم نسبت به برداشت های غیرمجاز از منابع سطحی و زیر زمینی بی تفاوت نباشد، همراهی قوه قضاییه خوب است اما انتظار داریم بعضی از مدیران شهرستانی سازمان آب و جهاد کشاورزی هم همراهی کنند و به متقاضیان جدید کشاورزی آب ندهند و از توسعه اراضی و کشت و آبی جلوگیری کنند، انتظار داریم برخی نماینده های مجلس هم مانند اکثریت مجلس همراه ما باشند و برای احداث سد و توسعه اراضی کشاورزی امضا جمع نکنند. 
وی افزود: باید یک مقداری آب هم برای نسل بعدی بگذاریم، انتظار داریم نمایندگان، توسعه نامتوازن را از دولت مطالبه نکنند بلکه دولت را به نظارت دقیق تر مکلف کنند، از فناوری های جدید کشاورزی حمایت کنند تا امنیت غذایی پایدار به ارمغان آید. 
کیمیا عبدالله پور


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا