اخبار
کد خبر : 3619 ۱۳۹۵/۰۹/۲۳   

بیاییم این بار همه با هم دلواپس باشیم

دلواپسی برای مردم و آینده‌ مان امری نیکو و لازم است و هر شهروند با وجدانی باید خود را نسبت به آینده‌ و درد مردم دلواپس بداند و تلاشش را صرف بهبود شرایط نماید اما هنگامی که دلواپسی، نمایشی می‌شود برای به زیر کشیدن عده‌ای از کرسی قدرت و سوار شدن عده‌ای دیگر بر اسب قدرت جایی است که دیگر این امر نیکو و پسندیده تبدیل به رذیله‌ای بسیار بزرگ خواهد شد که ضد خودش عمل خواهد کرد.
آسیب‌های فراگیر اجتماعی از جمله موضوعاتی است که تک تک ما مردم می‌بایست دلواپس آن باشیم و برای علاج آن حتی به‌اندازه‌ی قدمی حرکتی کنیم. مسائل مرتبط با این حوزه آنچنان به وضعیتی بحرانی رسیده است که دیگر مدتی است این نوع بحث‌ها در جلساتی در سطح مقامات ارشد نظام دنبال می‌گردد.
معضلی مانند اعتیاد که دیگر مختص یک قشر و طبقه‌ی خاص نیست و کمتر خانواده‌ای را می‌توان یافت که با آن درگیر نباشد و از سوی دیگر هم در بین افرادی که گرفتار این معضل هستند دیگر تفاوتی بین زن و مردم و نوجوان و جوان و پیر وجود ندارد و بر خلاف گذشته که درصد بیشتر افراد دچار این آسیب اجتماعی را قشری خاص تشکیل می‌دادند در این روزها دیگر دخترکانی کمتر از 14 سال را هم می‌توان یافت که دچار اعتیادند.
خیانت بین زوجین و افزایش سرسام آور نرخ طلاق که از چند سال پیش بسیاری از اهالی فرهنگ با آثار هنری شان و جع کثیری از جامعه شناسان با پژوهش هایشان نسبت به این دو مسئله هشدارهای صریحی را به تصمیم گیران می‌دادند و در کمال تاسف شاهد بودیم که در برابر آن هشدارهای دلسوزانه انگ نفوذی دشمن بودن و سیاه نمایی بر پیشانی این افراد می‌خورد.
معضل درد آور دیگر کودک آزاری و همچنین تجاوز جنسی است که بواسطه‌ی جوّ موجود در جامعه‌ی ایرانی حتی حرف زدن درباره‌ی آن‌ها هم سخت است و مشخص نیست که چه زمانی چشمانمان را قرار است باز کنیم و بعد از سالها متوجه شویم که اتفاقا باید درباره شان صریح به گفتگو می‌نشستیم و از این مانع موهوم برای بیان کردن این قبیل مسائل که به اشتباه حیا خوانده می‌شود و به هیچ عنوان ارتباطی به مفهوم دینی حیا و عفت ندارد دست می‌کشیدیم، آن روز تلخ دیر نیست.
آیا این قبیل آسیب‌های اجتماعی که تا مغز استخوان جامعه رسوخ کرده است جای دلواپسی ندارد؟ آیا نهادهایی که با پول مردم دلواپسی را ابزاری برای رسیدن به قدرت قرار داده‌اند نمی‌خواهند کمی هم روی این موضوعات تمرکز کنند و اندکی هم در راه اصلاح این معضلات اجتماعی به یاری جامعه بشتابند؟ آیا می‌توان ادعای این جماعت را در ولایت مداری شان پذیرفت در حالی که مقام معظم رهبری این قبیل معضلات را در حدی خطرناک یافته‌اند که خود به میدان آمده‌اند اما این اقلیت پر سر و صدا همچنان به دنبال بحران‌سازی‌های مصنوعی برای ارضای سیاست بازی‌های کودکانه شان هستند؟
آیا موضوعی مثل حقوق‌های نامتعارف که 98 درصدش به بیت المال بازگشته است یا مفاهیم دست مالی شده و از معنا تهی شده‌ای مانند نفوذ و فتنه و این نوع مسائل که تبدیل ابزاری برای زمین زدن رقیب شده در بازی سیاست شده است موضوعاتی مهمتر از مصائب اجتماعی است که کاملا برای همه‌ی جامعه ملموس شده؟
آیا نیازی نیست که درصدی از تلاش بی معنا و بی سرانجام برای منحرف کردن مسیر اجرای برجام با دروغ‌سازی هایی از قبیل آنچه در این روزها شاهدش هستیم را صرف اندیشیدن و پیدا کردن راه حل هایی برای سامان دادن به معضلات و آسیب‌های اجتماعی نماییم؟ به نظر می‌رسد بد نباشد اگر مدتی بخشی از انرژی مان را صرف مسائل اساسی مملکت کنیم و کمی از مسائل فرعی و حاشیه‌ای دست بکشیم، شاید با چنین رفتاری بتوان شاهد ایجاد و تحقق عزمی ملی برای حل معضلات شدید بوجود آمده در سطح جامعه باشیم.

محمد توکل

 


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا