اخبار
کد خبر : 3475 ۱۳۹۵/۰۹/۰۵   

آموزش رضایتمندی شغلی در مدرسه

کار و شغل فعالیتی بدنی یا فکری در جهت تولید و خدمت است. به طور خلاصه، می‌توان گفت: شغل یعنی کاری که فرد، مشغول به انجام آن است و از طریق آن، هم انجام وظیفه و هم امرار معاش می‌کند.

«رضایت شغلی» نشان دهنده میزان رضایت افراد از شغل است. برخی افراد از کار خود لذت می‌برند و آن را به عنوان محور اصلی زندگی خود تلقی می‌کنند و برخی دیگر نیز از شغل خود متنفرند و فقط از سر اجبار یا بیم بیکاری، آن را انجام می‌دهند.

بررسی علت‌های مهم نگرش کارکنان درباره رضایت شغلی یکی از جنبه‌های اصلی روانشناسی صنعتی - سازمانی است. مطالعات زیادی به منظور شناخت و درک عوامل موثر بر رضایت شغلی نسبت به سایر متغیرهای سازمانی صورت گرفته است. به علاوه ارزیابی نگرش کارکنان در این زمینه، به عنوان فعالیت عمومی و مشترک در سازمان‌هایی که مدیران به دنبال رفاه و بهزیستی جسمانی و روانی کارکنان هستند، مهم است.

در اصل رضایتمندی شغلی بخشی از رضایت از زندگی محسوب می‌شود. در تقسیم زندگی به ابعاد مختلف می‌توان رضایتمندی شغلی را یکی از بخش‌های مهم و تاثیرگذار تلقی کرد. طبیعتا چگونگی تحقق رضایت شغلی بر زندگی افراد تاثیرگذار است. این رضایتمندی در قالب رضایت از زندگی زناشویی، روابط اجتماعی، روابط درون و برون خانوادگی و... مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

رضایت شغلی به عنوان بخشی از زندگی جایگاه ویژه‌ای در کیفیت زندگی افراد دارد. چون وضعیت شغل افراد در ابعاد مختلف زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای مثال شغل، مناسبت‌های خانوادگی، اجتماعی، اداری و داخل سازمانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این شرایط مقوله رضایت شغلی یکی از مسائل مهم و اساسی در مدیریت منابع انسانی تلقی می‌شود. طبیعتا عوامل متعدد و متنوعی در رضایتمندی شغلی موثر است. عواملی که اساس آن به شغل مورد نظر فرد مربوط می‌شود.

شغل باید با روحیات،‌ تجربیات، علاقه‌مندی، ظرفیت‌ها و استعدادهای فرد سازگار باشد و فقط با سازگاری و ایجاد تناسب بین فرد، توانایی‌ها و شغل می‌توان شغل مورد نظر را برای فرد مناسب ارزیابی کرد. یعنی فرد به واسطه شغل به ارضای نیازهایش می‌پردازد و به این ترتیب در فضای کاری احساس آرامش می‌کند. برهمین اساس رضایتمندی شغلی از اولویت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. بر اساس گزارش‌های منتشرشده از سوی سازمان‌های گوناگون میانگین کار مفید در جامعه ما حدود یک ساعت در روز بر آورد شده است. این در حالی است که در کشور ژاپن میانگین کار مفید بیش از هفت ساعت در روز تخمین زده می‌شود.

عدم کارایی شغلی ما به دلایل گوناگون همچون عدم رضایتمندی شغلی و عدم دلبستگی به شغل بروز کرده است. در اصل این گونه افراد به نوعی از رئیس خود راضی نبوده و به نسبت از مزایا و شرایطشان نیز چندان رضایت ندارند. در ضمن کاهش کارایی و عدم وجود رضایتمندی شغلی به مسائل دیگر همچون مسائل خانوادگی، مسائل اجتماعی و... نیز مربوط می‌شود.

در اصل عوامل درون و برون سازمانی روی میزان کارایی افراد تاثیر می‌گذارد. این مسائل را می‌توان در سازمان‌ها به عنوان عملکرد منابع انسانی مورد بررسی قرار داد.

بی‌توجهی به آموزش رضایتمندی شغلی

همگان باید بدانند که اگر کارکنان در یک فضای مدیریتی از شغل خود رضایت داشته باشند به نسبت کارآمدی آنها افزایش یافته و عملکرد با کیفیت‌تری از آنها بروز می‌کند. امروز شاهد عدم کیفیت مناسب در بین برخی از کالاهای تولید داخل هستیم که یکی از عوامل در بروز چنین مساله‌ای را می‌توان عدم دلگرمی و رضایتمندی شغلی در بین افراد برشمرد. برخی افراد در شرایط کنونی بدون رضایت شغلی به فعالیت می‌پردازند. در این شرایط یکی از وظایف مدیریت ایجاد و ارتقای رضایتمندی شغلی در بین کارکنان است و این امر فقط با بررسی‌های کارشناسی شده از سوی محققان بی طرف میسر می‌شود.

برای مثال باید به شکل عملی در سازمان‌ها میزان رضایتمندی کارکنان و عوامل موثر در شدت و حدت آن مورد ارزیابی قرار گیرد. همگان باید بدانند که ارتقای رضایتمندی شغلی و کارآمدی منابع انسانی برای کارفرما با سود دهی مناسب همراه است. بروز عدم کارایی و عدم رضایتمندی از شغل به عوامل متعددی بستگی دارد. با بررسی علت بروز عدم رضایتمندی شغلی باید به این امر تاکید کرد که ارتقای رضایتمندی از زندگی در ابعاد مختلف یک امر تربیتی و فرهنگی است. باید در دوره‌های مختلف تحصیلی به ویژه دوره‌های دبستان مسئولان آموزش کشور به آموزش این مقوله به کودکان بپردازند. برای مثال در چند سال اخیر مقطع راهنمایی در سیستم آموزشی کشور وجود داشت و فلسفه بروز این مقطع نیز شناسایی استعدادهای دانش‌آموزان بود تا آنها متناسب با ظرفیت‌ها و استعدادهایشان به انتخاب رشته تحصیلی و شغل بپردازند.

یک ضرب المثل قدیمی می‌گوید: هر کسی را بهر کاری ساختند، یعنی انسان‌ها با روحیات و توانمندی‌های متفاوت می‌توانند مسئولیت انجام امور را بپذیرند. با شناسایی توانمندی‌های افراد به نسبت هر فردی مطابق با شرایط خود می‌تواند به انتخاب رشته تحصیلی و شغل مناسب دست یابد. متاسفانه‌ها در سال‌های اخیر با حذف دوره راهنمایی از سیستم آموزش و پرورش کشور به نسبت نوجوانان و جوانان در انتخاب رشته تحصیلی با چالش‌های متعددی مواجه می‌شوند. برای مثال در شرایط فعلی افراد در روند انتخاب رشته تحصیلی صد مورد را انتخاب می‌کنند تا بالاخره در یک رشته قبول شوند، در این شرایط مقوله ای تحت عنوان توانمندی و علاقه‌مندی چندان مدنظر قرار نمی‌گیرد.

 حالا این سوال مطرح است که چرا بخش قابل توجهی از دانش‌آموختگان دانشگاه‌های ما بیکار هستند؟ با بررسی شرایط موجود نباید دلیل بروز چنین نارسایی‌هایی را بازار کار دانست، بلکه عمده دلیل بروز چنین نابسامانی به عدم کسب مهارت مورد نظر از سوی افراد مربوط می‌شود.

متاسفانه سیستم آموزش عالی مهارت چندانی به این افراد نیاموخته است. بنابراین تنها راهکار توجه به مقطع راهنمایی و دقت در چگونگی انتخاب رشته تحصیلی دانش‌آموزان است. باید افراد در رشته تحصیلی مورد علاقه خود تحصیل کنند تا امکان رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی‌هایشان وجود داشته باشد.

در دانشگاه‌ها نیز با بازنگری در رشته‌های تحصیلی باید بتوان در جذب دانشجو، مطابق با بازار اشتغال و نیاز کشور اقدام کرد.

محمد زاهدی


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا