در مباحث روانشناسی از معذوریت های مربوط به فعالیت های زنان به عنوان سقف شیشه ای یاد می شود، زیرا به دلیل بروز برخی مسئولیت ها و معذوریت ها در طول زندگی جلوی فعالیت زنان گرفته می شود. با این وجود هنوز زنان جامعه ما با حساسیت های ویژه همچنان بر سر مطالبات خود پافشاری می کنند.
در سالهای اخیر حضور زنان در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی انتخابات پر رنگتر از مردان بوده است، همچنان که ما در عرصههایی نظیر آموزش عالی بالاترین رتبههای علمی را در بین زنان مشاهده میکنیم و بر اساس آمار بیش از ۶۸ درصد دانشجویان ما را در دانشگاهها زنان تشکیل میدهند که این موضوع بیانگر مشارکت روز افزون زنان در عرصههای اجتماعی است.
باید دانست یکی از علل حضور دختران در دانشگاهها مدرکگرایی، کسب موقعیت و شخصیت اجتماعی است که می تواند در ازدواج و مراحل بعدی زندگیشان تاثیرگذار باشد. بر همین اساس حضور و مشارکت زنان در اجتماع نه تنها روندی نزولی ندارد، بلکه با روند صعودی همراه است. آنچه در ادامه می خوانید نظرات شهربانو امانی عضو اسبق فراکسیون زنان مجلس درباره میزان مشارکت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زنان است.
در سالهای اخیر زنان تعداد قابل توجهی از کرسی های دانشگاهی را به خود اختصاص دادهاند. با وجود میزان قابل توجه دانش آموختگان زن در رشتههای مختلف اما همچنان نرخ مشارکت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زنان نه تنها افزایش نداشته بلکه کاهش هم یافته است. به نظر شما دلیل بروز این عدم تناسب چیست؟
هنوز زیر ساخت های کشور برای مشارکت همه جانبه زنان به عنوان نیمی از سرمایه های اجتماعی و جمعیت کشور فراهم نشده است و هنوز برای ارتقای جایگاه این قشرهیچ عزم و اراده ای مشاهده نمیشود. در این شرایط فرصت برابر افزایش فعالیت زنان کمتر بوده است. در سالهای اخیر تعداد زنان برای حضور در دانشگاهها، مراکز عالی و کسب علم و دانش آموختگی افزایش داشته است، اما به دلیل اینکه در کشور ما از راه علم کمتر امکان تامین زندگی وجود دارد پسران جامعه نیز کمتر به دانشگاه و کسب تحصیلات آکادمیک علاقهمند هستند. این امر نشان میدهد که بخش قابل توجهی از زنان به دنبال کسب اختیارات و حقوق خود هستند، اما با وجود تلاش های مطالبهگرایانهای که زنان در کشورانجام میدهند هنوز این قشر در کسب جایگاههای مدیریتی و موقعیتها و پست های کلان چندان موفق نبودهاند. در چند سال اخیر به دلیل اقتصاد دولتی بخش خصوصی چندان رشد نداشته است. در دولت نهم و دهم با بزرگ شدن بخش دولت در عرصههای مختلف تمایل به استفاده از توان اجرایی و مدیریتی زنان نیز کاهش یافت که این عامل افزایش میزان زنان دانش آموخته و بیکاری دو برابری آنها در مقایسه با جمعیت مردان کشور است.
برای شکستن این موانع چه باید کرد؟
زنان نباید لحظهای از مطالبهجویی و مطالبهگری غافل شوند. بخش دیگر فعالیتها نیز توجه به اشتغال در بحث فناوری است که این امر برای زنان می تواند بستر مناسبی را برای اشتغال و فعالیت در بخشهای متنوع ایجاد کند. در این زمینه آموزش های کارآفرینی می تواند در میزان اشتغال زنان تاثیر گذار باشد. در اصل هر گونه فعالیت زنان نیازمند حمایت های بخشهای دولتی کشور است. این در حالی است که در اقتصاد فقط نباید به بخش دولتی و حمایت های آن اکتفا کرد، بلکه با ایجاد کارآفرینی و توجه به فعالیت در بخش های خصوصی می توان عرصه اقتصادی و مشارکت زنان را بیش از پیش برجسته کرد. نهادهای دولتی می توانند در اشتغال زنان تاثیر گذار باشند. هماکنون یک میلیون و ۲۰۰هزار امکان شغلی به پیکره اجرایی کشور افزوده شده و این امر به عنوان مهرنامههایی در اختیار بخشی از جامعه گذاشته شده است. هم اکنون میزان بهره برداری در کشور اندک است و ورود زنان در هر بخش از جامعه می تواند به شکل مولد در افزایش بهره برداری تاثیر گذار باشد. هر قشری نسبت به مسائل، نارسایی ها و موانع فعالیت خود آگاهی کامل دارد، پس بالطبع زنان نیز برای فعالیت بهتر نیازمند هدایت و پشتیبانی هستند. زنان در این شرایط باید با حفظ جایگاه، کرامت انسانی و عزت نفس، در به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی کشور تاثیرگذار باشند. هماکنون بیش از دو هزار عضو تحت عنوان هیات های مدیره شرکت ها و بیمهها وجود دارد که در این زمینه رفتار دولتها در اثر بخشی فعالیت های آنها تاثیر بسزایی دارد.
اگر امروز در جامعه ما زنان به جایگاه خود دست نیافته اند، این امر به دلیل نگرش مردسالارانه از سوی دولتمردان نسبت به آنهاست؟
در دولت یازدهم بازتولید تغییر نگرش در حوزه زنان هم همچون دیگر حوزه ها کاملا مشهود است و مقاومت برای بهکارگیری زنان در پست های متعدد مشاهده می شود. در دورههای مختلف زنان با تلاش توانسته اند قابلیتهای خود را به جامعه ثابت کنند. حضور زنان در پستهای کلیدی به نفع کشور است و با تاکیدات شخص رئیسجمهور در دولت کنونی فرصتهایی ایجاد شده است. برای مثال در برخی نقاط کشور شاهد فعالیت بخشداران، فرمانداران، شهرداران و... زن هستیم. حضور زنان در پست های حساس همچون بخشداری، فرمانداری، معاون استانداری و... نشاندهنده اعتماد مسئولان و دستاندرکاران حوزههای مختلف به توانایی زنان است. انتظار می رود تجربه بهکارگیری زنان در مسئولیت های کلان در استان سیستان و بلوچستان سرآغازی برای فعالیت زنان در پست های میانی تا کلان و حساس جامعه باشد. این تغییرات در بطن جامعه اعمال شده است، اما به دلیل کندی روند آن چندان مشهود نیست، فقط با شدت گرفتن این تغییرات میتوان شاهد بروز نشاط ویژه ای در حوزه زنان بود. هر یک از این موارد می تواند در میزان مطالبه گری زنان تاثیرگذار باشد. با این وجود با افزایش زنان راه یافته به مجلس در مقایسه با دوره های گذشته می توان به ارتقای جایگاه زنان در جامعه تاکید کرد. باید زنان بخش قابل توجهی از مطالبات خود را در راستای تحقق اهداف ۱۷ نماینده زن مجلس دهم عملیاتی کنند تا به این ترتیب بتوان فرصت های از دست رفته را باز یافت.
اگر امروز شاخص مشارکت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... زنان در جامعه ما اندک است، می توان این امر را به سایه انداختن مسائل فرهنگی در بینش جامعه و تفکرات دولتمردان کشور ربط داد؟
امروزه دیگر مسائل فرهنگی و تاثیر آن بر فعالیت زنان در کشور حل و فصل شده است. هم اکنون نزدیک به یکصد هزار نماینده مردم در شوراهای شهر و روستا فعال هستند که خوشبختانه در انتخاباتهای مختلف بهویژه انتخابات مجلس دهم شاهد اقبال جامعه نسبت به فعالیت زنان به عنوان کاندیداهای مورد نظر خود بودیم. در کشور ما مسئولیتهای اجرایی و کلیدی را مسئولان واگذار میکنند. با وجود اینکه بخش فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است، باید دانست که حس مشارکت و اعتماد به نفس در بین زنان به وجود آمده و همین امر آنها را در معرض انتخاب و رای مردم قرار داده است. در اصل این امر نشان دهنده اعتماد مردم به کاندیدهای زنان در پست های اجرایی است. اغلب افراد در شهرستان ها به کاندیداهای زن بیش از مردان اهمیت می دهند. پس با این تفاسیر نمی توان فقط به حوزه فرهنگی دراین زمینه توجه داشت، بلکه مانع فرهنگی جدی در این امر وجود ندارد. در واقع فرهنگ نانوشته مردسالارانه در پستهای انتخابی، زنان را شهروند درجه دو می داند.
زهرا سلیمانی |