آنکه روزی با کلید آمد امروز تدبیرهایش شکوفه امید داده است. او که پیام اعتدال سر داد با حرفهای معتدلش همچون دانههای سپید برف بر دل ما نشست و هوایمان را معتدل کرد. ساده و بی ریا شعار اعتدال سر داد و سخت افراط و تفریط را محو ژرفای خویش نمود. گفت حقوقداناست و حق و حقوق مردم را می داند و البته دانست تا به بیگانگان اجازه ندهد جز با زبان تکریم با ملت بزرگ ایران حرف بزنند. آری سه سال پیش در چنین روزهایی یکی برای نجات اقتصاد ایران، احیای اخلاق و تعامل با جهان آمد. روحانی نامی بس آشنا برای ما ایرانیان است. در تاریخ پر فروغ انقلاب شکوهمند اسلامی ایران این روحانی مبارز نقش آفرینیهای زیبایی بر ورق های تاریخ این سرزمین حک کرده است. خیلیها او را مبتکر ملقب نمودن نام مبارک امام خمینی(ره) بر بت شکن زمانه، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی می دانند. دکتر حسن روحانی یار نزدیک امام، رهبر معظم انقلاب اسلامی و آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. شیخ حسن فریدون ملقب به روحانی این مبارز انقلابی پشت سر امام راحل و در صف یاران نزدیک به امام همچون آنها تلخی روزهای سخت و جور زمانه را به عافیت طلبی ترجیح دادند و در آن دوران ظلمانی به روشنایی وطن امید بسته بوند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در صحنه های مختلف خصوصا در جبهههای حق علیه باطل در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی لباس رزم به تن پوشیدند و روحانی وار همراه رزمندگان از ایران اسلامی دفاع کردند. بعد از جنگ تحمیلی در پستهای کلیدی از جمله دبیر شورای عالی امنیت ملی مشغول به خدمت شدند. در این دوران روحانی مورد اعتماد رهبری بودند تا معظم له سرنوشت پرونده هستهای را در آن برهه حساس به ایشان بسپارد. شیخ دیپلمات در آن روزهایی که کشورهای غربی با محوریت امریکایی که بوش جنگ طلب را در راس قدرت خود می دید میبایست با هنرنمایی کاری میکرد که از یک طرف برنامه هسته ای کشور را که مورد مخالفت این کشورهای زورگو قرار گرفته بود پیش میبرد و از طرفی از تنشهای احتمالی در این دوران جلوگیری میکرد .در آن روزگاران سخت و دشوار آمریکا به همراه کشورهای غربی به قصد به چالش کشیدن ایران با حمله به کشورهای افغانستان و عراق این دو کشور را اشغال کردند و در این رابطه سیاست خارجی کشور در دولت وقت و هنرنمایی روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی آن زمان از یک جنگ احتمالی جلوگیری کرد. و بالاخره در آوردگاه رقابتهای دور یازدهم ریاست جمهوری جایی که شخصیتی چون روحانی در زمانی که بایست میآمد، آمد و در تاریخ این سرزمین ماندگار شد .کسی که تجربه مدیریت موفقیت آمیز پرونده هستهای را در پرونده خود داشت شاید بهترین گزینه برای حل و فصل کردن پروندهای بشمار میرفت که در آن زمان به یک مناقشه بزرگ بین المللی تبدیل شده بود. و البته روحانی در این باره برنامه داشت و به وعده خود هم وفا کرد و با گذشت کمتر از دو سال با کلید اعتدال خود یکی از پرچالش ترین و طولانی ترین پروندههای قرن را گشود و با خارج کردن ایران از ذیل 7 منشور سازمان ملل همچون گذشته کشور را از یک مشکل به دور ساخت. امروز سومین سالگرد 24 خرداد سال 92 روز اعتدال است. روزی که ایران به اعتدال آری گفت. تجربه ثابت کرده است که هرگاه ما از افراط و تفریط بدور بودهایم عقلانیت جای تصمیمات خلق الساعه را گرفته تا در مسیر درست گام برداریم. شاید رای مردم ایران به اعتدال در 24 خرداد 92 بازخوردی مناسب به نیاز آن روز جامعه ما بوده باشد.
اعتدال پیام ملت ایران به جهان بود، نسخه شفابخشی بود که ملت در آن روز به فراخور زمان حال تجویز کرد. اعتدال آب است بر روی آتش؛ اگر آب پادتن آتش است اعتدال پادتن خشونت و افراطی گری است، اعتدال مرحم است بر روی زخم؛ اگر مرحم التهاب زخم را ازبین می برد اعتدال درمان کننده ناهنجاریها است، اعتدال بستر دریاست در مقابل امواج؛ اگر دریا فرونشاننده خشم امواج است اعتدال بیکرانه ای ست که افراط و تفریط را درون خود فرو می نشاند، اعتدال قدرت است در مقابل ضعف؛ همیشه صدای بلند نشانه ضعف منطق است و در این وادی اعتدال میتواند قویترین عملکرد را داشته باشد چون همواره آرام ترین حرکات حامل بیشترین نیروها بوده اند. به عبارتی حرکت آرام و پیوسته و البته فزاینده میتواند نیروی عقل و خردورزی را با خود داشته باشد تا ضعف شتابزدگی و پرت شدن از مسیر اصلی را نداشته باشد و این همان مسیر تدبیر و عقلانیت بود که ملت در آن روز انتخاب کرد. با این حال و با وصف اینکه دولت یازدهم خود را به سلاح تدبیر و امید و اعتدال مسلح کرده بود اما چالش ها و مشکلات فراوانی پیش روی خود می دید. از این رو دولت نوپا هنوز کارش را شروع نکرده بود کلی بدهکار زمانی شده بود که دیگران از دست داده بودند و بایست در این راه وقت و هزینههای زیادی صرف برگشتن دوباره آب به جوی می کرد. از یک طرف چالش های پیش روی سیاست خارجی، داشت کشور را به سمت مشکلاتی میبرد و از طرف دیگر برنامههای ضعیف دولت گذشته وضعیت سیاست داخلی خصوصا در حوزه اقتصادی را در شرایط سختی قرار داده بود. در چنین اوضاع و احوالاتی شاید پر بیراه نگفته باشیم که اگر دولت یازدهم تنها میتوانست در پایان دوره چهار ساله خود شاخصهای مختلف در حوزههای مختلف را به وضعیت سال 84 یعنی زمان بدست گرفتن دولت نهم برگرداند، شاید گامی به جلو تلقی شود. با این حال رسیدن به آن نقطه هم کاری بس سخت و دشوار بود. انباشت چالشها و مشکلات آن روزها بازخوردی مناسب برای تغییر رویکردهای دولت جدید بود به همین خاطر دولت یازدهم در راهبردهای خود دست به تغییرات اساسی زد. در سیاست خارجی با تنش زدایی به جای یک سیاست تهاجمی با رویکردی اعتدالی و تعاملی فضای پیش روی عرصه دیپلماسی کشور را درهم شکافت که حاصل آن ایجاد فصلی نوین در روابط بین الملل بود که حل و فصل کردن پرونده هستهای را درپی داشت.
سیاستهای تعاملی دولت یازدهم در سیاست داخلی نیز باعث ایجاد آرامش، امید و تا حدودی رونق اقتصادی در کشور شد. روحانی سپس با تشکیل مجدد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور که امورات اقتصادی کشور را رصد میکرد این نهاد نظارتی را احیا کرد و از سویی دیگر به رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسی کشور فضا داد که بر امورات کشور نظارت داشته باشند و در راستای منافع نظام و ملت پاسداری کنند. دولت یازدهم در حوزه بهداشت و سلامت نیز با اجرای طرح تحول نظام سلامت خدمتی بس بزرگ و چشمگیر به مردم خصوصا قشر متوسط و فقیر جامعه کرد تا مریض ما جز درد و رنج بیماری درد دیگری نداشته باشند. روحانی در امورات داخلی نظارت بر کار دستگاه های اجرایی را بیشتر کرد و در راستای نظام مند کردن دولت اقدام نمود تا هرچیزی سر جای خود قرار گیرد و امروز بعد از گذشت حدود سه سال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید هرکسی به زعم خود عملکرد دولت را به طریقی مورد قضاوت قرار میدهد. آنچه که در این میان بیش از همه در کارنامه دولت تدبیر و امید به چشم می خورد عزم راسخ و قابل تقدیر رئیسجمهور روحانی در دفاع از عزت و کرامت انسانی ملت بزرگ ایران اسلامی در چارچوب منافع ملی بوده است که این مهم سبب گشایشهایی در عرصههای مختلف سیاست خارجی و داخلی شده است. از جمله این گشایش ها میتوان به باز شدن فضای پیش روی دستگاه دیپلماسی کشور و بالا رفتن کمیت و کیفیت روابط و مناسبات بین المللی ایران با کشورهای مختلف جهان و شکسته شدن سد تحریمهای ناجوانمردانه و گشایش بازارهای جهانی به روی ایران و استقبال قابل توجه سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در ایران اشاره داشت. با این تفاسیر اگر بخواهیم قضاوتی درست در مورد عملکرد دولت یازدهم داشته باشیم آن قضاوت را بایست از دریچه نگاه اکثریت مردم شاهد شد. معمولا بهترین معیار سنجش افکار و آرای مردم در انتخاباتها معلوم میشود و مردم توسط این ابزار مهم مردمسالارانه حرف خود را میزنند. واقعیت آن است که عملکرد دولتها همچون هوا بر زندگی مردم میبارد که نمود آن را میتوان در برآیند افکار عمومی مشاهده کرد.
مردم فارغ از رنگ و لعاب ها و آمارهای رنگین واقعیتهای موجود جامعه را با پوست و گوشت و استخوان خود درک می کنند و آن را از طرق مختلف اعلام میکنند. به طور مثال انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی بازخوردی مناسب از اقبال عمومی به طرف دولت یازدهم بود به طوریکه افرادی که در لیست های همراه دولت از جمله لیست امید و اعتدال حضور داشتند بیشتر مورد توجه و اعتماد مردم قرار گرفتند و این می تواند به عنوان بازخوردی از رضایت عمومی از عملکرد دولت تلقی گردد. پرواضح است که مردم اگر ببینند که یک دولت یا جریان خوب کار می کند و منافع ملت را فارغ از شانتاژهای تبلیغاتی تامین می کند به طرف آن نظر خواهند داشت .
بنابراین، انتخابات ابزار اصلی تعیین سرنوشت در یک نظام مردم سالار است که از طریق آن آرا و نظرات یک ملت در ارتباط با برنامه ها و شعارهای ارائه شده توسط کاندیداها به طور شفاف بیان می شود.
جان کلام آنکه قضاوت مردم در ارتباط با امورات مختلف همواره بهترین ملاک و معیار برای سنجش قضایا است و به طور قطع انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری مشخص خواهد کرد که عملکرد دولت تدبیر و امید در مجموع مثبت یا منفی بوده است اگرچه پیش درآمدی این داوری در انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی به نمایش گذاشته شد.
انتهای پیام/ |