اخبار
کد خبر : 2499 ۱۳۹۵/۰۳/۲۲   

امکانات شادی برای زنان کمتر است

شادی و نشاط در نسل جوان تنها یک نیاز نیست، بلکه این یک حق طبیعی قلمداد می‌شود که قانون اساسی هم بر آن صحه گذاشته است. روزهای پایانی هفته گذشته تعداد زیادی از جوانان تهرانی در یکی پاساژهای پایتخت سر یک ساعت مقرر با هم قرار گذاشتند تا نشان دهند شادی و نشاطی که سال‌هاست در گفتار مسئولان و در حد شعار مطرح می‌شود چقدر جایش در بین جوانان ایرانی خالی است.

همه جامعه شناسان و روانشناسان بر این مهم اتفاق نظر دارند که اگر بستر شادی و نشاط در جامعه ای و به ویژه در بین جوانان آن وجود نداشته باشد بستر انواع بزهکاری های اجتماعی و کجروی‌ها در آن جامعه فراهم شده و دیر یا زود به ورطه نابودی می‌افتد.

با یک کارشناس حوزه زنان و عضو اسبق فراکسیون زنان مجلس در مورد معضل نداشتن تفریح و شادی در دختران ایرانی به گفت و گو نشسته‌ایم. شهربانو امانی می‌گوید: افزایش اعتیاد نتیجه نبودن شادی در جامعه است.

فصل تابستان است و همه ما تقریبا همه جا جوانان بیکاری را می‌بینیم که بدون داشتن برنامه‌ای برای اوقات فراغت به خیابان گردی و تفریحاتی مانند قلیان کشیدن رو آورده‌اند. چرا برنامه ریزی درستی برای پر شدن اوقات فراغت جوانان ایرانی وجود ندارد؟

مشکلاتی که در جا به جایی هنجارها و به روز شدن بخش فرهنگ کشور وجود دارد گریبانگیر حوزه های مختلف اجتماعی شده و این جریان به عدم برنامه ریزی در بخش‌های مختلف به ویژه حوزه اجتماعی ختم شده است. کشور ما و مسئولان فرهنگی در برخورد با نوآوری و مدرنیته رفتار تدافعی در پیش گرفتند و این رویه در طول تاریخ این کشور استمرار داشته است. در این میان جمعیت جوان کشور ما به ویژه دختران جوان مشکلات مضاعفی دارند. فرهنگ عمومی کشور ما حاوی دو بخش عمده است که در بخشی از آن باورها و فرهنگ دینی و اسلامی و در بخش دیگر باورهای بومی، ملی و قومیتی به چشم می‌خورد که اتفاقا هر دوی این بخش های فرهنگ نه تنها منافاتی با شادی و حق شاد زیستن مردم ندارند، بلکه شادی و نشاط بخش جدایی ناپذیر فرهنگ دینی و ملی ما تلقی می‌شود. دلیل نبودن فرهنگ شادی و نشاط در جامعه ما این است که همواره در همه ادوار تاریخی ابزارهای شادی و نشاط برای همه به ویژه جوانان نادیده انگاشته شد. حقی که مردم داشتند و دولت‌ها وظیفه داشتند برای آن برنامه ریزی کنند، اما‌ چون این حق به رسمیت شناخته نشد، هیچ بستری برای ایجاد شادی و نشاط در کشور وجود ندارد و هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. شرایط کشور و عرف و باورهای عمومی مردم ما محدودیت و نداشتن شادی برای زنان را طبیعی‌تر از مردان می‌داند و به همین دلیل امکانات شادی برای زنان در کشور ما در مقایسه با مردان باز هم کمتر است. زنان ایرانی در طول تاریخ یاد گرفته‌اند به تحصیل و سایر مشارکت های اقتصادی و اجتماعی به عنوان راهکاری برای پر کردن این خلاها و محدودیت‌ها دست بزنند و حتی ادامه تحصیل برای بسیاری از دختران جوان ایرانی جایگزین خلا تفریح، مشارکت و نشاط و شادی در زندگی شد. در مقابل تحصیلات عالیه تا مقطعی از زندگی دختران می‌تواند برای آنها امید و نشاط داشته باشد، زیرا به زودی با تمام شدن درس همه این افراد در معرض استرسی بزرگ‌تر تحت عنوان استرس یافتن شغل قرار می‌گیرند که همین استرس به ویژه در صورتی که منجر به نیافتن شغل مناسب و بیکار ماندن فرد شود، نقش زیادی در افسردگی و کاهش نشاط اجتماعی او دارد. کشورمان در حال حاضر در حوزه اقتصادی مشکلاتی دارد و همین مساله به افسردگی و سایر استرس های اجتماعی دامن می‌زند و افرادی که دسترسی کمتری به منابع عمومی دارند بیشتر در این میان لطمه می‌خورند. در وزارت آموزش و پرورش هیچ وقت نیاز به تفریح به ویژه برای دختران به رسمیت شناخته نشده است. زندگی سالم و نشاط اجتماعی تا حد زیادی در گرو مشارکت اجتماعی و حس دیده شدن است.

بی توجهی به مساله اوقات فراغت در جوانان در سوق دادن آنها به سمت آسیب های اجتماعی چه نقشی دارد؟

رابطه مستقیمی در این میان وجود دارد. اعتیاد به عنوان اصلی ترین معضل اجتماعی در سایه نبود نشاط و برنامه برای زندگی ایجاد می‌شود و در مورد افرادی هم که در اثر بلندپروازی به این کار دست می‌زنند، با تزریق نشاط و شادی تا حد زیادی می‌توان فرد را به زندگی امیدوار کرد و او را به شرایط عادی برگرداند. درصد بالایی از زنان معتاد در اثر اعتیاد همسران خود معتاد شده‌اند و دلیل اصلی آن هم بی برنامگی در عنفوان جوانی و نبود بسترهای لازم برای پیشرفت در زندگی بوده است. بی نشاطی در شرایطی در جامعه فعلی ما و دختران جوان افزایش یافته که این دختران جوان قرار است در آینده مادران نسل بعدی باشند. چند روز پیش خبر تجمع تعدادی از جوانان تهرانی در یکی از پاساژهای پایتخت رسانه ای شد. این افراد از طریق اینترنت با هم قرار گذاشته بودند در ساعت و مکانی مشخص حاضر شود تا به مسئولان بفهمانند برای اوقات فراغت آنها کاری انجام نداده‌اند. این جوانان متعلق به همین آب و خاک هستند و از کشورهای دیگر به اینجا آورده نشده‌اند و همه آنها به یک حق طبیعی که سال‌ها از آن محروم بوده‌اند در سایه قانون و پایبندی به موازین عرفی و شرعی کشور معترضند. این حرکت آرام اعتراضی عمیق در دل خود داشت و با وجود اینکه هیچ شعار و حرف ناخوشایندی در آن از زبان کسی خارج نشد حاوی اعتراض بلندی بود.

در کنار بی توجهی به تفریح جوانان در دستگاه‌هایی مانند وزارت ورزش و جوانان که متولی اصلی این بحث هستند، آیا می‌توان از مجلس دهم و به ویژه کمیسیون زنان و خانواده ای که قرار است در این مجلس تشکیل شود امید پرداختن به این مهم را داشت؟

کمیسیون زنان و خانواده در مجلس ششم تشکیل شد. در مجلس هفتم و هشتم وقتی کمیسیون‌ها در هم ادغام می‌شدند کمیسیون زنان و خانواده هم ادغام شد. در مجلس هفتم، هشتم و نهم زنان مجلس نه تنها باعث نشدند پیشرفتی در امور مربوط به زنان ایجاد شود، بلکه پسرفت هایی را هم در این زمینه داشتیم. در حالی کمیسیون زنان و خانواده در مجلس دهم قرار است تشکیل شود که وجود کمیسیونی مجزا برای پرداختن به مسائل زنان می‌تواند تاثیر زیادی در ورود به مسائل این حوزه به صورت مجزا داشته باشد. کمیسیون زنان و خانواده که جای خالی آن در مجلس های قبل تا مجلس ششم به شدت احساس می‌شد، می‌تواند در کنار طرح‌ها و لوایحی که مورد بررسی قرار می‌دهد، به مسائل حوزه زنان به صورت مجزا وارد شود.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا