اخبار
کد خبر : 16309 ۱۴۰۱/۰۵/۱۵   ۰۰:۰۵:۱۳

نگاه؛
عاشورا تجلی‌گاه‌ حماسه‌ و عشق

 

محمدعلی خالق‌نژاد/ نوشتن از حسین بن علی(ع) و حماسه بزرگ  "عاشورا" کاری، بس دشواراست. حادثه چندان شکوهمند و ژرفناک است که دست و دل نویسنده می لرزد. عظمت دریایی پهناور و موج خیز را می بیند و حقارت خویش را؟! چونان قطره ای که "پهنای دریا "خجل و سرافکنده اش می دارد:

" یکی قطره باران زابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید "

آری نوشتن در این عرصه بس دشواراست مگر عنایتی باشد و هدایتی.

عاشورا عظيم ترین و گسترده ترین نماد حق است و حق راستین ترین کائن. هر کجا حقی پایمال شد، جان‌ها افسرده، طبیعت کدر، زمان پلید و عرصه ها و هامونها تاریک می گردد. چراکه حق به مثابه یک واحد سیّال، درانسان وطبیعت جاری است و اگر حقی در یک عرصه یا قلمروی پایمال شد انسان و طبیعت می پژمرد و تنها یک تن یا یک گروه صدمه نمی بیند، بلکه جنایت به اعماق تاريخ و روح زمان سرایت می کند و حق در سرشت همه اشیاء و اعیان مصدوم‌ می گردد. آب حيات می خشکد، سرسبزی و رشد و نشاط و تعالی از تکاپو فرو می ماند و روح های آزاده به بردگي و زبونی کشیده می شوند .

انديشه بلند، عشق پاک‌ و حماسه بزرگ ابا عبدالله الحسین (ع) که‌ در مکتب عزت‌ بخش و با شکوهش تبلور يافته است، تشعشات و ظهورات مختلف دارد. در مکتب‌ امام حسین (ع) عشق، حماسه‌، عقلانيت باهم و یک‌جا حضور دارند از این جهت عاشورا تجلي گاه‌ مسئولیت‌ های عظيم الهی‌ و رسالت هاي بزرگ انسانی‌ و مکتب عشق و حماسه‌ و عقلانيت است‌.

عشق راستین آن است‌ که‌ عاشق دلداده در بحرانی ترین‌ و سخت ترین حال و احوال نیز رضایت‌ و خشنودی معشوقش را می طلبد. برخلاف عشق های زودگذر که‌ درحال گرفتاری تبدیل‌ به تنفر و انزجار می گردند. امام حسین (ع) در آخرین لحظات حيات خویش درحالیکه غم‌ از دست دادن‌ جوانان‌ و بستگان و یارانش را در دل داشت با تن خونین و پاره پاره‌پاره مانند انسانی‌ که در آسوده ترین شرایط زندگی خود قرار دارد، با قلبی آکنده از عشق و ایمان‌ این جملات شكوهمند را فرمود: "الهی‌ رَضَاَ بِرِضائِک(قَضائِک)وَتَسلیماَ بِاَمرِک وَلامَعبودَسِواک یا غِیاثَ المُستَغیثین،خداوندا راضی ام به رضای تو و تسلیمم در برابر فرمانت جز تومعبودی نیست ای فریادرس بی پناهان". این سخنان گرانمایه در ‌واقع از بزرگترین یادگار فاخرموجود در دست انسان است. آن حضرت با اینکه شدید‌ترین عواطف بشری و عمیق ترين علاقه های پسنديده را داشت همه این عواطف و علایق را یکجا در عشق و محبت الهی‌ فانی کرد.

از سوي ديگر، حماسه‌ عاشورا فراتر از حماسه‌ های قومی، نژادی و ملی است‌ زیرا روح امام‌ آنقدر نیرومند و بزرگ است‌ که‌ هدفي بيرون از خويشتن و ملت و عشیره دارد. رشادت های او برای کسب افتخارات شخصی‌ و مدال آوری ملی‌ نیست، صلابت و شجاعتش منشاء در غیرت الهی‌ دارد. این حماسه‌ بزرگ، محصول‌ ايمان خالص، فطرت سلیم، عقل‌ نيرومند و شور قلب‌ یک شخصيتی است‌ که‌ شمشیرش برای دریدن پرده‌ های‌ استبداد و از بین بردن اساس‌ ظلم‌ و نشان دادن‌ راه‌ و هموار کردن زمین‌ برای نفس‌ کشیدن زمینيان برق می زند که اگر روزی روزگاری جلادانی، خواستند راه‌ نفس کشيدن ستم ديدگان را ببندند، زجرديدگان عالم حق نفس‌ کشیدن‌ و حق زندگی‌ کردن‌ را در شمشیر حسينی و از الگوگيری از حماسه‌ آن جستجو کنند. به قاطعیت می توان گفت‌ نهضت حسينی جرات و شهامت می دهد و احساس بردگي را از انسان می گیرد.

امام‌ بخوبي آشکار کرد که فساد و تباهی، استبداد و بی عدالتی هرگز نمی تواند اساس و قانون زندگی باشد بلکه‌ تنها پايه های مستحکم و اساس تزلزل ناپذير زندگی آدميان حقیقت‌ و عدالت‌ است‌. شعارهاي حماسي و آتشين حسين بن علی(ع) آنچنان عزت‌ بخش‌ و غرور آفرين است‌ که‌ هرروح خسته‌ استبداد زده‌ ای را انرژی‌ می بخشد و جامعه خوابيده را بیدار می کند. امام (ع) می فرمایند: "الموت اولی من رکوب العار، والعار اولی من دخول النار، مرگ از تحمل ننگ و ننگ از ورود به جهنم بهتر است.الموت فی عِزّ خیر من حیاة فی ذِلّ، مرگ همراه باعزت از زندگی همراه باذلت بهتر است، والله لااعطیکم بیدی اعطاءالذلیل ولا افر فرار العبید، به خداقسم نه ذلیلانه تسلیم می شوم و نه مانند بردگان فرار می کنم.."

عاشورا مظهر شکوفایی انسانیت است رسالت ها و ارزش های والاي انساني که در عاشورا ظهور يافته است، فرم زندگی سعادتمندانه را به وضوح نشان می دهد. در‌واقع این مکتب‌ نجات‌ بخش‌، انسانيت را ازغربت و بی کسی‌ رهايي می بخشد و به اوج شکوفايي می رساند. عاشورا هم میدان مقاومت و انسانیت در برابر هر تهاجم ضدبشری است وهم مکتب‌ اصلاح و صلح، این یک واقعیتی انکارناپذير در نهضت امام‌ حسين (ع) است که او خیرخواه و صلح طلب بوده‌ و هدفش را اینچنین بيان مي کند :"اِنَّما خَرَجتی لِطَلَبر الاِصلاح فِی اُمّتِ جَدّی."

این کلام‌ از یک شخص معصوم است که هرگز هیچگاه تزویر نمی کند و سخنی، خلاف واقع بر زبان نمی آورد.

در تاريخ گذشته‌ و شرایط، جهان امروز از سوی سلطه‌ طلبان، که‌ تجاوز به حقوق و سلب آزادی و از بین بردن شرف انسانی، را با اعمال‌ قدرت وسلطه بر مردم تحمیل کرده‌ و می کنند. آنها آزادگی، شرف و انسانیت را فدای راحتی و خوش گذرانی خود می نمايند و اگر هم فاجعه‌ انساني را به دنبال‌ داشته باشد مسئله مهمی برایشان نیست چون در دفتر سوداگران، جان، شرف و آزادی، مردم از قلم می افتد، لکن در دفتر عاشورا احترام به جان وعزّت و آزادی انسان به عنوان اصول خدشه‌ناپذیر ثبت‌ و ضبط گردیده‌ است. آنجا که امام‌ حسین‌ (ع) فرمود: "منزلت من بزرگتر از آن است که از مرگ بترسم، در راه رسیدن به عزّت‌ و زنده نگهداشتن حقّ، مرگ حقیر و کوچک است...من از مرگ هراسی ندارم‌ زیرا خودم و همتم بزرگتر و والاتر از آن است که به خاطر ترس‌ از مرگ زیر بار ظلم‌ بروم...هرچند می توانید مرا بکشید، به مرگ در راه خدا خوش آمد می گویم، اما هرگز نمی توانید بزرگواري، و عزّت و شرفم را از بین ببرید(احقاق الحق ۳۰۱/۱۱)

عاشورا جلوه گاه‌ کرامت‌ انسان است‌ و دفاع از کرامت‌ انسان يکي از بارزترین و آشکارترین جلوه‌ های عاشورا است‌. سالار شهیدان حضرت امام‌ حسین‌ بن علی(ع) به عنوان یک آموزگار سترگ و دلسوز درس، کرامت را به بنی آدم عملا آموخت و با خون خود در دفتر تاريخ نوشت، بله در منطق سرور آزادگان جهان امام‌ حسین‌ (ع) زندگی، حقارت بار و ذلیلانه مورد نكوهش قرار گرفته‌ است. بارها با بانگ رسا فرياد می زد: "موت فی عز خیر من حیاة فی ذلّ، مرگ عزتمندانه بهتراست از زندگی نکبت بار ذلیلانه" و نیز با بیان حق طلبانه خود چهره‌ هر ریاکار ظالمی را رسوا و افشا نموده فرمودند "《لا وان الدعی ابن الدعی،قد ترکنی بين السله والذله وهیهات من الذله ،این ناپاک فرزند ناپاک مرا بين بیعت ننگين وشمشیر خونین مخیّر گذاشته‌ است، درحالی‌که ذلّت و خواری از مادور است.》و نیز فرمود:《والله لااعطیهم اعطاء الذلیل، به خداسوگند دست تسليم ذلیلانه دربرابر هیچ قدرت ستمکاری نخواهم داد.》اين سخنان برای رهایی از سرنوشت ذلّت بار زندگی‌ فصل جديدی گشود چون‌ آن حضرت قاطعانه اعلام‌ کرد که نظام حيات انسان باید بر ستون‌های کرامت‌ وعزّت استوار باشد. بنابراین در نزد عاشورائیان فقط زندگی، عزتمندانه رسميت دارد، زیرا این رسميت سند قاطع در قرآن کريم دارد:《وَلَقَد کَرَّمنابَنی آدَم،وهمانا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم.》(اسراء/ ۷۰)

انسان با کرامت‌ و بزرگوار، آدم مقتدری است که گرفتار انحطاط و پستی نمی شود، زندگی او سرشار از توانمندی ها و ارزشهاست. ازاین رو ما باید به جهت بدست آوردن این ارزش فرهنگ عاشورا را محور زندگی خود قرار دهيم درس عزت‌ خواهی را از معلم حقگویی تاريخ حضرت اباعبدالله الحسین(ع) فرا بگیریم، چون سیدالشهداء (ع) عالی‌ترین نمونهٔ پاسداري از کرامت‌ انسانی و دفاع از آن جانبازي در راه آن را برای ما نشان داد.

آزادی موهبتی الهی و یک ضرورت حیاتی‌ و یک اصل مسلم انساني است تا آدميان از اسارت گمراهی و نادانی آزاد شوند و تا از وابستگی های منحط دنیایی و از دلبستگی‌های کودکانه نفسانی رهايي یابند و تا چهار نعل دنبال نان و نام می دود و تا در دام قدرت و ثروت گرفتار است و تا اطاعت و بندگی غیر از خدا عظمت او را در اسارت خود دارد هرگز به مقاصد والا و اهداف بلند نخواهد رسید .به شهادت تاريخ فاجعه‌ هايي سهمگین رنج های عمیق و حوادث مرگبار در جهان در اثر سلب آزادی رخ نموده است. آزادی در تفکر سیاسی اسلام‌ همان آزادی است که در منشور آزادی امام‌ علی (ع) تبلور يافته است. در دیدگاه آن حضرت‌ آزادی پیوند مستحکم با عزت‌ انسانی‌ دارد که هم لازمه وجودي انسان است‌ وهم ازحقوق اوبه شمار می رود.آنجا که فرمود:《 لاتکن عبد غیرک قد جعلک الله حراَ، بنده غیر خدا مباش در حالیکه خدا تو را آزاد آفريده است.》(نهج‌البلاغه نامه۱).این نوع آزادی به آزادی درونی اشاره‌ دارد که به معنای گرفتار نبودن در دام هوس ها و القائات شیطانی و صفتهای رذیله اخلاقی است. درکلام دیگر آزادی حقوقی‌ انسان را بیان می کند:《ایهاالناس ان آدم لم یلد سیدا ولاامه وان الناس کلهم احرار،ای مردم هیچ یک از،افراد بشر مالک و یا غلام آفريده نشده‌ است بلکه تمام انسان ها آزادند.》این آزادی به آزادی های اجتماعی (حقوقي) انسان اشاره دارند. به این معنا که افراد جوامع حق حیات و حق تعیین‌ سرنوشت‌ و...دارند. از این رو هيچ ظالمی و هیچ نظام‌ سلطه‌ گري حق دخالت در امور دیگران و حق سلب از امور دیگران را ندارند و همه‌ افراد بشر در حقوق اولیه انسانی یکسانند. امام حسین (ع) اساسی‌ ترین سنگ زیربنای برج باعظمت آزادی خواهی که در منشور آزادی خواهی پدرش ابلاغ شده‌ بود را هم با اقدام و هم با کلام در عاشورا گذاشت این کلام‌ امام‌ حسين (ع) است که فرمود: «ان لم یکن دين وکنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم، اگر دين ندارید و از قیامت نمی ترسيد لااقل در دنیا آزاده مرد باشید.»

این سخن شایستگی بهترین مدح وتجلیل را دارد، این گفتار از آموزنده ترين گفتارهایی است که همواره‌ در گستره تاريخ طنین افکن خواهد بود. اباعبدالله الحسین علیه السلام آن بزرگمردی است که این کلامش وجدان ها را بيدار می کند و بدین جهت‌ است که امام‌ حسین‌ (ع ) به همه عصرها و نسل ها تعلق دارد و قیامش آزادی بخش‌ است‌. بیعت با ظالم وهمکاری با او، کمک‌ به سلب آزادی از مظلوم خواهد بود. چون مصداق بارز سلب آزادی از مظلوم، تجاوز به حقوق اوست و از طرفی زندگی در کنار حکام مستبد در واقع حيات پاک‌ را از انسان می گیرد. دراین مورد حسین‌ بن علی (ع ) کلامی گفت که باید تابلوی زندگی همه ستمدیدگان در طول اعصار و قرون باشد:《والحیاه مع الظالمین الا بر ما، زندگی با ظالمین جز ننگ چیزی نیست.》اين کلام‌ عالی ترین فهم از شایسته‌ ترین‌ زندگی شرافتمندانه را در اختیار همه مکاتب، فرهنگ ها و تمدن ها می گذارد.

فعال رسانه ای مطبوعاتی، فرهنگی، اجتماعی

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا