اخبار
کد خبر : 15005 ۱۴۰۰/۱۱/۲۱   ۲۲:۴۰:۳۷

یادداشت؛
ضعف نظام آموزشی در بعد حمایتی و آموزش مهارت‌های زندگی

 

عنوان شده که مواد مخدر به شکل برچسب درآمده و در واقع گوناگونی مواد مخدر به‌صورتی است که به احتمال زیاد بسیاری از خانواده‌ها اصلاً از تنوع آن خبر ندارند.

به نظر نگارنده به‌عنوان یک فعال حقوق کودک وقتی موادمخدر متنوع می‌شوند یا به صورت برچسب در می‌آیند، به‌طور قطع می‌توان گفت که طراحان آن گروه کودکان و نوجوانان را نشانه گرفته‌اند. طراحانی اعم از قاچاقچیان یا افرادی که در حوزه اقدامات غیرقانونی عمل می‌کنند.

در واقع باید گفت که آنها گام‌های بسیاری در این راستا برداشته‌اند تا گروه‌های سنی به ویژه کودکان و نوجوانان را به سمت مصرف مواد مخدر بکشانند.

به عبارت دیگر تمام مدت بازار بسیار پرمصرف مواد مخدر از لحاظ شکلی ماهیتی دائماً در حال تنوع است و همین مسأله موجب جلب نظر کودکان و نوجوانان می‌شود. بنابراین عدم آگاهی این گروه سنی از تبلیغات دارو‌هایی که موجب تمرکز در زمان امتحانات می‌شود، تبعات فراوانی دارد. دارو‌هایی که برای ایجاد تمرکز باعث بی‌خوابی می‌شوند و در درازمدت اعتیادآور هستند. این در حالی است که هیچ اطلاعاتی در اختیار کودکان و نوجوانان نیست و از آن جایی که جامعه ما جامعه جوانی است و درصد بزرگی از آن را کودکان و نوجوانان تشکیل داده‌اند، معضل اعتیاد گریبان گیر خواهد بود. از این رو ما با فقدان ساز و کاری روبه‌رو هستیم که برای پیشگیری از اعتیاد کارایی ندارند یا نقش حمایتی خود را در بازگشت کودکان به مدارس و جامعه به درستی ایفا نمی‌کنند.

از سوی دیگر، اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها هم متناسب با تنوع، نوع کاربری، نحوه استفاده و بازار مصرف مواد نیست. تنوعی که مدام در حال عوض شدن است. این در حالی است که ممکن است بسیاری از خانواده‌ها کوچک‌ترین اطلاعات مفیدی راجع به مواد مخدر جدیدتر و طرز استفاده از آن‌ها نداشته باشند. در واقع هنوز نگاه جامعه و والدین به سمت مصرف مواد مخدر سنتی است. آن چنانکه فرد برای مصرف باید فضایی در اختیار داشته باشد تا بتواند مواد استعمال کند. بنابراین خانواده‌ها ممکن است که نتوانند حدس بزنند که فرزندانشان با نصب برچسب روی بدن یا از طرق مختلف می‌توانند در معرض آسیب اعتیاد قرار بگیرند. معضلی که بازگشت از آن مشکل است و عمق ماجرا را می‌رساند.

در بخش پیشگیری باید آموزش مدنظر باشد تا گروه سنی کودکان و نوجوانان به سمت مصرف مواد مخدر نروند. متأسفانه همان‌طور که عرض کردم نظام آموزش ما فاقد کسب چنین مهارت‌هایی به کودکان است. از سوی دیگر، بعد حمایتی هم بسیار ضعیف است. برای مثال نهاد‌های رسمی آموزش و پرورش به محض اینکه مشخص شود کودک یا نوجوانی سوء مصرف دارد، او را از مدرسه اخراج می‌کنند. بنابراین ما در بعد پیشگیری، آموزش و حمایتی بسیار ضعیف و ناکارآمد عمل می‌کنیم و همین مسائل بسیار آسیب‌رسان هستند. از این رو برای اینکه اقدامات مؤثری در این زمینه صورت بگیرد، ابتدا باید علت بروز این معضل را در میان کودکان در میان خانواده‌ها جست‌و‌جو شود، چراکه معمولا کودکانی گرفتار اعتیاد می‌شوند که والدینشان معتاد هستند یا در خانواده با بحران‌هایی از جمله مشکلات اخلاقی یا پدیده طلاق روبه‌رو هستند. از این رو باید ابتدا خانواده‌ها درگیر آموزش شوند و بعد به کودکان بپردازیم، چون در غیر این صورت وقتی کودکی آموزش می‌بیند و در خانواده‌ای نابسامان است احتمال دارد که دچار اعتیاد شود.

در کل می‌توان گفت که به‌طور مشخص مراکز درمانی ترک اعتیاد مختص کودکان و نوجوانان نداریم که به خانواده‌ها در این راستا اطلاعات دهند. با وجود این، اگر خانواده‌ها هم در بعد حمایتی نقش خود را به خوبی ایفا کنند، در بعد پیشگیری این مراکز می‌توانند نقش مؤثرتری را داشته باشند. این در حالی است که اگر کودک و نوجوانی هم به اعتیاد مبتلا شوند، هنوز مراکزی که به صورت جدی در ارتباط با کودکان و نوجوانان فعالیت داشته باشد موجود نیست.

با وجود این، آمار‌های رسمی حاکی از آن است که کودکان و نوجوانان به ویژه کودکان کار و خیابان در معرض آسیب هستند. به‌طور قطع کودکان کار و خیابان به صورت بالقوه بیشتر در معرض مصرف مواد مخدر هستند و با توجه به شرایطشان بیشتر به سمت اعتیاد کشیده می‌شوند. در واقع اگر این کودکان والدین یا سرپرست معتادی داشته باشند یا اگر بدون سرپرست و بزرگسالی باشند که حامی کودکان است در معابر و خیابان‌ها طعمه می‌شوند.

دوباره تأکید می‌کنم در بعد حمایتی مراکزی برای ترک کودکان و نوجوانان نداریم و در این حوزه با کاستی‌های بسیاری مواجه هستیم.

ثریا عزیزپناه فعال حقوق کودک

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا