اخبار
کد خبر : 14845 ۱۴۰۰/۱۱/۰۴   ۲۲:۴۸:۴۶

نگاه؛
قطعه پازل گم‌شده‌ در فضای آموزشی!

 

آموزش، فرایندی هدفمند است که ارکان اساسی توسعه و‌ پیشرفت جامعه را با هدف قراردادن بینش، تفکر، فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی، در تیررس فعالیت‌های خود قرار می‌دهد. نائل‌آمدن به جایگاه‌های والای انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فناوری با پرداختن به برنامه‌های آموزشی مراکز آموزشی و هدف‌گذاری مشخص ‌و ‌مدون از پایه تا مراکز عالی آموزشی به دست می‌آید.

۲۴ ژانویه برابر با چهارم بهمن، روز جهانی آموزش بهانه‌ای است تا کمی به این موضوع پر‌اهمیت پرداخته شود. البته صرف پرداختن نوشتاری و‌ گفتاری به یک موضوع، آن‌هم در جایگاه و مرتبه‌ای چنین مهم، نمی‌تواند تغییری اساسی در ارکان و‌ اهداف آموزشی ایجاد کند و‌ نیاز به توجه ویژه به این نوشتارها، گفتارها، سمینارها و مقالات در این زمینه و اقدامات عملی در جهت ایجاد تغییرات بنیادین در تمام پایه‌ها و‌ مراتب است. پرسش اینجاست که این تغییرات، آن‌هم به شکل بنیادین، با چه هدفی و بر چه اساسی باید صورت گیرد؟

با توجه به افزایش تقاضا برای تحصیلات عالی در جامعه و نیاز خروجی این جامعه به کار و‌ ارتباط کاربردی با بازار کار، به نظر می‌رسد اولین و ‌مهم‌ترین هدف عملی در این زمینه، تمرکز بر ایجاد پل ارتباطی عمیق میان این دو مقوله است که در نتیجه پژوهش‌های عمیق، فصلی، مرحله‌ای، مدون، ملی و‌ بین‌المللی برای ایجاد تحول در برنامه‌های درسی کشور، مدارس و‌ دانشگاه‌ها، با هدف برقراری ارتباط مستقیم میان آموخته‌ها و زندگی عملی آموزش‌یافته‌ها و فضای کاری جامعه است.

خروجی مدارس، هنرستان‌ها، دانشگاه‌ها و... عملا باید بتواند به‌صورت مستقیم وارد فضای کاری کشور شده و نیاز خود و بازار کار کشور را تأمین کند؛ قطعه پازل گم‌شده‌ای که در حال حاضر به‌شدت جای آن در فضای آموزشی کشور خالی است.

توجه به مفاهیم عملی و‌ کاربردی آموزشی و تفاوت‌های ساختاری و‌ آشکار متن و ‌محتوا و ‌اهداف در جوامع گذشته نسبت به امروز، نشان‌دهنده اهمیت تحول اساسی در نظام آموزشی کشور در راستای اهداف نوین، در رقابت با عرصه‌های بین‌المللی و‌ نیازهای به‌روز اجتماع و جهان است. در بیان این تفاوت‌های ساختاری با گذشته، همین بس که سازمان آموزشی علمی و‌ فرهنگی ملل متحد، یونسکو، در دهه‌ها و‌ سال‌های گذشته تعارف متعدد و‌ متنوعی از واژه «باسواد» ارائه داده که تعریف اخیر با تعریف شکل‌یافته در ذهن جامعه ما بسیار متفاوت و فاصله‌دار است. در ادامه به صورت خلاصه به این تعاریف می‌پردازیم:

اولین تعریف: در اوایل قرن بیستم، از سواد به‌صورت «توانایی خواندن و نوشتن» ارائه شد. طبق این تعریف، «با‌سواد» کسی بود که ‌توانایی خواندن و‌ نوشتن زبان مادری را داشته باشد.

تعریف دوم: در اواخر قرن بیستم، در تعریف تازه ارائه‌شده، علاوه بر توانایی خواندن و‌ نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از رایانه و تسلط به یک زبان خارجی نیز اضافه شد. به این ترتیب «باسواد» به کسی گفته می‌شد که توان خواندن و نوشتن، استفاده از رایانه و صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشته باشد.

سومین تعریف: در دهه اول قرن بیست‌و‌یکم، باز هم در مفهوم سواد تغییری ایجاد شد. سواد عاطفی، سواد ارتبازي، مالي، رسانه‌اي، تربيتي، سلامتي و ...نتیجه اینکه مطابق با این تعریف، در دهه اول قرن بیست‌و‌یکم باسواد‌بودن به ‌یادگیری این مهارت‌ها وابسته شد و سیستم‌های آموزشی کشورها می‌بایست متناسب با این مهارت‌ها تغییر رویه می‌داد. اما با تأسف فراوان، پس از گذشت سال‌ها از ارائه این تعریف، سیستم و‌ نظام آموزشی کشور ما همچنان هیچ تغییر اساسی در زمینه تحول در این نظام در جهت‌های یادشده و ‌گنجاندن آموزش مهارت‌های ذکرشده در گنجینه‌های ذهنی، فکری و زندگی آموزش‌یافته‌ها نداده است.

خروجی مدارس و‌ دانشگاه‌های ما حتی در درجات عالی آموزشی، در اغلب موارد صاحبان مدارک کاغذی‌اند که فاقد مهارت‌های یاد‌شده در زندگی خصوصی و‌ کاری خود هستند!

در دهه دوم همین قرن، یونسکو تعریف بسیار متفاوت و البته قابل تأملی از باسواد ارائه داد؛ مطابق این تعریف: «باسواد كسی است که بتواند از خوانده‌ها و دانسته‌های خود تغییری در زندگی خود ایجاد كند»؛ با این مفهوم که علم با عمل معنا می‌شود. مطابق با این تعریف، فارغ‌التحصیل دانشگاهی ما حتی با درجه دکتری، عملا تنها پنج درصد باسواد است. کاملا آشکار است که نظام‌های آموزشی تدوین و اجرا‌شده کشور ما فرسنگ‌ها با آنچه در این مطلب آمد و ‌آنچه نیاز مبرم جهان امروز است، فاصله دارند.

حجم عظیم نیروهای سردرگم بی‌کار به ظاهر تحصیل‌کرده و به ظاهر آموزش‌دیده و ‌حجم عظیم مشکلات روانی، فرهنگی و‌ اجتماعی که جامعه با آن دست‌به‌گریبان است، توجهات ویژه و فراوان مقام‌های عالی آموزشی کشور و دست‌اندرکاران برنامه‌ریز و ‌پژوهشگر را می‌طلبد. این امر تا زمانی که بر اهمیت آموزش و خروجی آن در کشور و تأثیرات مستقیم آن بر پیشرفت مدنی واقف نشویم، محقق نخواهد شد. در غیر این صورت، جامعه‌ای سرخورده‌تر و ناامیدتر خواهیم داشت.

الهام راهي

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا