Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

اخبار
کد خبر : 14667 ۱۴۰۰/۱۰/۱۴   ۲۰:۴۸:۲۸

یادداشت؛
توسعه سیاسی و شاخص‌های آن

 

محمدعلی خالق‌نژاد / توسعه سیاسی مفهومی است که در پی تحولات پس ازجنگ جهانی دوم با استقلال کشورهای در حال استعمار از یک سو و نیز تهدیدات نظام‌های سوسیالیستی بلوک شرق برای جهان سرمایه‌داری غربی در خلال جنگ سرد از دیگر سو توسط جامعه‌شناسان و نظریه‌پردازان غربی به منظور ارائه راه‌حلی برای کشورهای تازه استقلال‌یافته وعقب‌مانده به منظور تغییر و دگرگونی مطرح شد.

توسعه سیاسی از دو کلمه "توسعه" و"سیاست" تشکیل یافته است. به منظور ورود به مبحث اصلی ابتدا تعریفی از توسعه و سیاست ارائه می‌گردد.

توسعه: بهبود، رشد و گسترش همه شرایط و جنبه های مادی و معنوی زندگی اجتماعی را توسعه می نامند. ازطرفی گسترش ظرفیت نظام اجتماعی برای برآوردن احتیاجات محسوس یک جامعه، امنیت ملی، آزادی فردی، مشارکت سیاسی، برابری اجتماعی، رشد اقتصادی، صلح و موازنه محیط زیست مجموعه ای از این احتیاجات است که جملگی از تعاریف توسعه محسوب می شوند.

سیاست: در باب سیاست تعاریف زیادی ارائه شده است که به ذکر یک مورد بسنده می شود و آن تعریف عبارت است از تدابیری که حکومت به منظور اداره کشور اتخاذ می نماید. این تدابیر هم به دوجزء تقسیم می شوند سیاست داخلی و سیاست خارجی. توسعه سیاسی به لحاظ چند بعدی جامع وشدیدا کیفی بودن آن پیچیده ترین سطح یک جامعه است .

پس از ارائه تعاریف واژه های فوق به بحث توسعه سیاسی می پردازیم .

توسعه سیاسی یکی از مهمترین و اصلی ترین ابعاد توسعه است که توجه به آن می تواند زمینه ساز گسترش سایر ابعاد توسعه در کشورهای در حال توسعه باشد. اما بی شک این مفهوم هم از زوایای متفاوتی قابل تحلیل و بررسی است که می توان آن را با مولفه های مختلفی همچون فرهنگ سیاسی، ساختار اجتماعی، مناسبات اقتصادی و...مرتبط دانست و با استفاده از رویکردها و نظریات مختلفی مورد کنکاش و بررسی قرار داد.

باید اذعان نمود یکی ازمولفه های موثر در فرایند توسعه سیاسی "نهادهای سیاسی می باشند. رویکرد نهادگرایانه هم یکی از مهمترین و پرطرفدارترین رهیافت هایی است که در مطالعات توسعه سیاسی همواره مورد توجه پژوهشگران و صاحب نظران حوزه سیاست و جامعه شناسی بوده است.

لذا بررسی مبانی نظری توسعه سیاسی از منظر نهادگرایی می تواند ابزار موثر و مفیدی برای شناخت و تحلیل وضعیت توسعه سیاسی و موانع تحقق آن در کشورهای در حال توسعه نظیر جمهوری اسلامی ایران باشد.

در تحقق توسعه سیاسی عوامل و آیتم‌هایی دخیل هستند که در این نوشتار اجمالا مورد بررسی قرار می گیرند:

الف-نهادگرایی:

نهادگرایی سنت فکری مهمی در حوزه جامعه شناسی سیاسی محسوب می‌گردد.

توسعه سیاسی ارتباط وثیقی با پیدایش و تکوین نهادهای سیاسی در هر جامعه ای دارد فلذا لازمه توسعه سیاسی تقویت نهادهای دموکراتیک از قبیل قانون اساسی، پارلمان و...است که بدون وجود هر یک از آنها نمی توان تصور شفاف و روشنی از توسعه سیاسی برای یک جامعه متصور شد.

توسعه سیاسی پیچیده ترین نوع توسعه و همچنین جامعه توسعه یافته هم تکامل یافته ترین نوع جامعه شناخته می شود. در چنین جوامعی طبیعتا کفّه محاسبه وعقل و تحلیل باید بر کفّه احساس و تعصُّب سنگینی کرده و انسان‌ها در فرایند تصمیم گیری های فردی و اجتماعی خود در فکر بهبود و ارتقاء از وضع موجود به وضع مطلوب باشند.

ب-جامعه پذیری:

یکی دیگر از مختصات اصلی توسعه سیاسی و لازمه آگاهی و بینش سیاسی افراد "جامعه پذیری" است. بنابراین می‌توان گفت آگاهی و بینش سیاسی لازمه جامعه پذیری سیاسی است. جامعه پذیری سیاسی  یک روند آموزشی است که به انتقال هنجارها و رفتارهای پذیرفتنی نظام سیاسی مستقر از نسلی به نسل دیگر کمک کرده و نیز به عنوان تلفیق اطلاعات و الگوهای معیّن رفتاری با توجه به دولت و مفاهیم و فعالیت‌های گوناگون آن در مردم یک جامعه است. پس آثار و تجلیّات جامعه پذیری را می توان در رفتارهای گوناگون سیاسی و اجتماعی من جمله: رای دادن، حمایت از احزاب سیاسی، مشارکت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشاهده نمود. برخی نظریه پردازان توسعه بر این اعتقادند کشورهای جهان سوم اغلب به دور از توان انجام همزمان نوسازی اقتصادی و توسعه سیاسی بوده و مجبورند که دومی (توسعه سیاسی) را فدای اولی (نوسازی اقتصادی) کرده و یا آن را به مرحله بعد موکول سازند. بدین ترتیب نوسازی اقتصادی به قیمت تضعیف نهادهای دموکراتیک جامعه و کاهش امکان مشارکت سیاسی در نتیجه انحطاط سیاسی آن جوامع تمام می شود که ترجمان این زوال، بازگشت خشونت و برتری منافع شخصی بر منافع عمومی یعنی تشدید فشارهای سیاسی است. َ

ج- شاخص های توسعه سیاسی از منظر نهادگرایی :

توسعه سیاسی با نهادینه شدن قدرت سیاسی ممکن می شود و اگر ما نهادینه شدن را به عنوان افزایش غیرشخصی شدن، افزایش رسمی‌سازی و افزایش انفکاک در نظر بگیریم، این فرایند را می توان یک مدل از توسعه توصیف کرد که بر شاخص های مهمی چون: "نحوه کسب قدرت سیاسی، "نحوه اعمال قدرت سیاسی" و "نحوه انفکاک قدرت سیاسی "تمرکز دارد.

لازم به ذکراست که بهره گیری از شاخص های سه‌گانه فوق به این معنا نیست که صرفا همین شاخص ها مُعرِّف اصلی توسعه سیاسی تلقی می شوند بلکه این شاخص ها از میان انواع نظریه های مربوط به توسعه سیاسی مناسب تر به نظر می رسند که بررسی و تحلیل تمامی نظریه ها و شاخص ها از حوصله این مبحث خارج می باشد.

بنابراین توسعه سیاسی رابطه ای مستقیم با "مکانیزم های کسب قدرت سیاسی " در هر کشوری دارد."مکانیزم انتخابات" به عنوان مهمترین ابزار رقابت در کسب قدرت سیاسی در مقابل روش هایی نظیر انتصاب، حکومت موروثی، کودتا و..‌.که در گذشته برای کسب قدرت مطرح بوده از جایگاه مهمی به عنوان ملاک تحقق دموکراسی در یک کشور برخوردار است. به میزانی که انتخابات سالم و شفاف باشد و فرایند کسب و واگذاری قدرت سیاسی به شکل رقابت آمیزتری انجام شود آن جامعه از توسعه سیاسی بیشتری برخوردار است.

در ایران هم مکانیزم انتخابات عمر طولانی داشته و از زمان انقلاب مشروطه و شکل گیری مجلس شورای ملی تا به امروز تلاش برای رقابتی کردن فرایند کسب قدرت سیاسی وجود داشته است،اما درمواردی به دلیل چالش‌های مختلفی که در حوزه کسب قدرت براساس چارچوب های رقابتی و قانونی  وجود دارد این "فرایند کسب قدرت" و "مناقشات انتخاباتی" می تواند به خوبی وضع توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران را نشان دهد.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا