دکتر جعفر احمدی- جامعهشناس و عضو کمیته تدوین سند راهبردی روابط عمومی
روابط عمومی بهعنوان یکنهاد ارتباطی به جامعهی مدرن تعلق دارد، در بسیاری از کشورها روابط عمومی در جایگاه واقعی خود قرارگرفتهاند اما در کشورهای توسعهنیافته، این ضرورت دنیای مدرن بیشتر ساختار تقلیدی یافته و دچار روزمرگی و پراکندهکاری شدهاند. در کشور ما هم روابط عمومیها نهتنها در ساختار اداری به جایگاه واقعی خود دست پیدا نکردهاند؛ بلکه با تغییر دولتها بیم آن میرود که با یک مصوبه غیر کارشناسی جایگاهشان لرزانتر از آنی شود که اکنون هستند.
برای اولین بار استارت تنزل جایگاه روابط عمومیها در دولت آقای احمدینژاد زده شد و براساس ابلاغ چارت جدید سازمانی استانداریها در نامه شماره ۲۵۱۴۸ مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ مشاور وقت وزیر و رئیس مرکز نوسازی، تحول اداری و فناوری اطلاعات وزارت کشور، عملاً جایگاه مستقل واحد روابط عمومی در استانداریها از اداره کلی حذف و در قالب «دفتر استاندار و روابط عمومی» قرار گرفت. هرچند این اقدام جهت تضعیف روابط عمومیها در دولت احمدینژاد شروع شد اما در دولت آقای روحانی هم این روند ادامه یافت. البته علیرغم ابلاغ این چارت به سراسر کشور، برخی از استانداریها این چارت را پیاده نکرده و روابط عمومی را حوزه استاندار ادغام ننموده و هنوز هم دارای اداره کل روابط عمومی هستند.
آنچه قابلتأمل است، این است که همواره روابط عمومیها به لحاظ عدم تعریف ساختار صحیح و ارائه چارت و تشکیلات مناسب و جایگاه سازمانی مورد بیمهری قرارگرفته و تاکنون نیز در سطح سازمانها بهصورت سلیقهای با این موضوع برخورد شده است؛ براین اساس شاید پرداختن به این مقوله و تلاش برای استانداردسازی و ایجاد وحدت رویه، امری ضروری و اجتنابناپذیر است ولی باید به این نکته توجه کرد که بیاهمیت کردن فعالیتهای اطلاعرسانی و عدم ارتباط جدی کابینه و وزارتخانههای مختلف با رسانههای خبری و افکار عمومی ضمن اینکه یکی از مهمترین معضلات دولت بهحساب میآید، فعالیتهای دستگاههای روابط عمومی ادارات و وزارتخانههای مختلف را نیز به سطح بسیار پایینی تنزل میدهد.
مدیران و کارگزاران دولت مردمی جدید، از قدرت روابط عمومی آگاه هستند و میدانند که اگر دنیا را از نگاه صادق و روشن مدیران روابط عمومی خود که محرم اسرار و حافظ منافع ملی و میهنی هستند نبینند، مجبور خواهند بود، به دنیایی که دیگران برایشان میسازند دل ببندند و چهبسا که آن دنیا سرابی باشد که بر جاده امیال و خط سیر اهداف بدخواهان تصویر شده باشد.
استانداریها بهعنوان نماینده و کارگزار دولت در مراکز استانها نقش مهمی در ارتباط با مردم دارند؛ روابط عمومی استانداری کانال ارتباطی مطمئن و متعامل مردم و رسانهها با دولت است. همچنان که گفته شد نزدیک به ۱۰ استان کشور هنوز برخوردار از اداره کل روابط عمومی هستند و این نشان میدهد استانداران در پیاده کردن چارت ابلاغی تا حدودی مختار هستند.
استانداری آذربایجانغربی هم در زمان سکانداری شهریاری به دلایلی غیر از بحث چارت و متأثر از فضای مسموم شبه رسانهای آن زمان، چارت جدید را پیاده کرد و عملاً روابط عمومی از اداره کل به معاونت و زیر نظر مدیرکل حوزه استاندار رفت. اکنونکه دولت جدید و استاندار جدید در استان مستقر شده شایسته است وجه مردمی بودن خود را با ارتقاء جایگاه روابط عمومی استانداری به اداره کل تقویت نماید و روابط عمومی را مرکزی برای ارتباط با مردم و نمایندگان آنان یعنی رسانهها قرار و مهمتر از آن در فکر و نظر و عمل به جایگاه و اهمیت روابط عمومی اعتقاد و نگاهی واقعی داشته باشند.
امید است مسئولان روابط عمومی و اصحاب رسانهای استان این موضوع را بهعنوان یک مطالبه از آقای معتمدیان طلب کنند. چراکه حرمت امامزاده با متولی است و کمک به شخصیتسازی و شخصیتپردازی روابط عمومیها و ارتقاء جایگاه این رسانه اجتماعی همراه با بازتعریف مجدد در ساختار و استقلال آن امری ضروری و درخور تحسین و برای رسانههای استان نیز مبارک و لازم است. بهیقین استاندار محترم آقای معتمدیان هم بهخوبی میداند که هویت و اعتبار و شخصیت هر سازمان به روابط عمومی آن است و روابط عمومی استانداری نیز زبان گویا و چشم بینای دولت است. با این امید که آقای استاندار به چشمان خود اعتماد کرده و برایش هزینه دهند.
انتهای پیام/
|