اخبار
کد خبر : 13885 ۱۴۰۰/۰۷/۱۴   ۰۹:۲۸:۴۸

یادداشت؛
نمادهای شعور و بیشعوری در جامعه

 

بیشعوری یک صفت ثابت نیست؛ از دید یک نفر شاید شخصی بیشعور باشد، ولی از دید یک نفر دیگر همان شخص باشعور و بافرهنگ تلقی شود. پس می‌توان بین بیشعوری مطلق و موقت تمایز ایجاد کرد.

 بین آدم‌های بیشعور فقط یک دسته هستند که می‌توانند دوباره عاقل شوند؛ و آن هم کسانی که نمی‌دانند بیشعورند وگرنه با کسانی که می‌دانند بیشعور هستند و به بیشعوری خود ادامه می‌دهند، هیچ‌کاری نمی‌توان کرد.

برای آدم‌های نوع دوم، ضرب‌المثل‌های فراوانی داریم؛ از جمله: «جواب ابلهان خاموشی است»، که در معنی آن می‌توان گفت بالاترین سطح شعور هرکسی، نادیده گرفتن بیشعورهاست، چون هرچه به آنها بگویید قانع نمی‌شوند. میزان شعور هرکسی شخصیت واقعی او را نشان می‌دهد.

 رابرت ساتن، روانشناس و استاد دانشگاه استنفورد، کتابی چاپ کرده است با عنوان «راهنمای بقا در برابر آدم‌های بیشعور»، همچنین خاویر کرمنت کتاب «بیشعوری» را نوشته است، که این نمونه مطالب و همچنین سخنان خیلی از بزرگان فلسفه و اهل فکر و قلم، نشان می‌دهد مسئله بیشعوری، فراتر از یک صفت خطرناک است.

 کرمنت در بخشی از کتاب بیشعوری می‌نویسد: «وقتی یک آدم خودش، خودش را قلقلک می‌دهد، مغز درک می‌کند که این کار خودش است و قلقلکش نمی‌آید، بیشعوری هم دقیقاً مثل همین است، خیلی‌ها نمی‌فهمند که شعور ندارند.»

 فداکاری پرسنل درمان، توزیع ماسک و الکل رایگان، توجه و ابلاغ شیوه‌نامه بهداشتی از طرف ستاد ملی کرونا، استفاده از ماسک، رعایت فاصله‌های فیزیکی بین افراد و...، از جمله مواردی هستند که می‌توان آنها را نماد شعور و مسئولیت‌پذیری افراد در جامعه به‌شمار آورد.

 عدم رعایت مدت‌زمان قرنطینه توسط افراد مبتلا، رها کردن ماسک‌های استفاده شده در سطح شهر، رفتن به مسافرت‌های غیرضروری، برپایی مراسم عروسی و عزا با جمعیت زیاد، دورهمی‌های خانوادگی، عدم رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی مصوب، استفاده نکردن از ماسک و... را می‌توان نماد بیشعوری در جامعه دانست.

 اگر کاری کردیم که یک نفر از رفتار ما رنجیده‌خاطر شد و مجدداً با علم بر اینکه می‌دانستیم اگر این کار را انجام دهیم ممکن است برنجد، باز هم تکرار کردیم، باید به خود تبریک بگوییم؛ چون یک بیشعور به تمام معنا هستیم.

 کرمنت در قسمت دیگری از کتابش می‌نویسد: «بیشعورها قواعد نانوشته‌ای دارند که طبق آن رفتار می‌کنند؛ تمام مشکلات را دیگران به وجود آورده‌اند. اصلاً نیازی به ریشه‌یابی مشکلات نیست، فقط یکی را پیدا کن که تقصیر را گردنش بینداز، کم نیاور، تمام کاستی‌ها و خطاها را می‌توان در پشت نقابی از وقاحت و گستاخی پنهان کرد. اگر از قانون خسته شدی، مطابق نیازت یکی دیگر بساز، اما به محض آنکه به خواسته‌ات رسیدی آن را هم نقض کن.»

 حالا در این دوره کرونایی، که هر کدام از آدم‌ها سختی‌ها و مشکلات فراوانی را پشت سر گذاشته‌اند، باید حواسمان را بیشتر به‌همدیگر بدهیم؛ زبان وزنی ندارد، اما همین تکه گوشت کوچک در دهان می‌تواند باعث شود یک نفر تا مرز خودکشی یا دیوانگی هم پیش برود، پس قبل از استفاده از این تکه گوشت کوچک و ادای کلمات، به چیزی که می‌خواهیم بگویم خوب فکر کنیم تا مبادا با استفاده نابجای آن، کسی را از خود برنجانیم.

مرتضی روشندل

انتهای پیام/

 

نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا