Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

اخبار
کد خبر : 13214 ۱۴۰۰/۰۴/۰۴   ۲۱:۰۷:۰۹

به بهانه چهلمین سالگرد فاجعه ۷تیر ۱۳۶۰
"راست‌قامتان جاودانه تاریخ "

 

محمدعلی خالق نژاد/ حادثه هفت تیر سال شصت، محصول یک جریان ریشه دار تاریخی منحرف و کینه توز نسبت به پایه گذاران نهضت امام خمینی (سلام الله علیه) بود که در هفت تیر به نتیجه رسید و ۷۲ تن از بهترین یاران انقلاب را ازما گرفت.

تیرماه، حقیقت تلخی است. واقعیّتی است شناور در خون و خاکستر. هوای مچاله و خنجر هفتم تیر، هنوز در سرها تیر می کشد. زمزمه های ناتمام بر سنگفرش های سرچشمه می خشکد و بوی مرگ، بر تمام درها می کوبد. حادثه هفت تیر سال شصت، محصول یک جریان ریشه دار تاریخی منحرف و کینه توز نسبت به پایه گذاران نهضت امام خمینی (سلام الله علیه) بود که در هفت تیر به نتیجه رسید و ۷۲ نفر از بهترین یاران انقلاب را از ما گرفت.

جریان بنی صدر و منافقان که بر سرنوشت کشور و بخش مهمی از نیروهای نظامی مسلط بود، با فضاسازی های احزاب لیبرال و بهره گیری از بعضی چهره های موجه انقلاب، در مقابل جریان شهید بهشتی قرار گرفت. بنی صدر با اختیار فراوان در نیروهای مسلح و جانشینی فرمانده کل قوا، هم بین نیروهای مسلح تفرقه ایجاد می کرد و هم در پشت جبهه با روزنامه «انقلاب اسلامی» به مظلوم نمایی و شایعه پراکنی می پرداخت. او یارانی مانند احمد سلامتیان در مجلس داشت که طرح تفرقه و جریان سازی علیه شهید بهشتی و نیروهای انقلاب را دنبال می کردند. منافقان نیز که از دخالت در مقدّرات کشور مأیوس شده بودند زیر چتر حمایت های بنی صدر به کادرسازی میلیشیا می پرداختند تا در موقع لزوم با یک تیر خلاص، رهبری و انقلاب را ساقط کنند.

صبر و دوراندیشی شهید بهشتی، طرح های پیچیده آنها را به بن بست می کشاند تا اینکه به این نتیجه رسیدند شمشیر نفاق را از رو ببندند و کار را یکسره کنند. اتحاد شوم بنی صدر و منافقان با نفوذ دادن شخصی به نام کلاهی در دفتر حزب جمهوری اسلامی در بعد از ظهر هفتم تیر، شهید بهشتی و یارانش را در مسلخ عشق و معبد حزب جمهوری اسلامی به لقای خدا واصل کرد.

«بهشتی» را نمی توان در یک نام خلاصه کرد. او فراتر از یک نام بود. زندگی را عاقلانه دریافت. عارفانه زیست و عاشقانه بدرود گفت. نمی خواست باشد اما خطّی از زنده بودنش نباشد. زندگی تکاپو بود برایش واو به سان دریا که اگر بایستد مرداب خواهد شد. شهید مظلوم دکتر بهشتی اخلاق را در مکتب اهل بیت علیهم السلام خوانده بود و آموخته بود که "شیفته خدمت باشد نه تشنه قدرت" و اینکه "بهشت را به بها می دهند نه به بهانه‌" اگر نبود چشم های دیده بانش و دستهایی که دستگیره اطمینان اتقلاب بودند چه بسا کشتی پرتلاطم مردم به ساحل نمی رسید و اگر پروانگی اش نبود ای بسا تاریکی پس از خاموشی شمع گسترده شده بود و صبحی در پی نمی آمد.

"بهشتی" فقط یک لیست نیست که هر سال در هفتم تیر از او تجلیل کنیم و او را بستاییم، بلکه یک فرهنگ و قاموس است. فرهنگی که درلحظه لحظه سرافرازی این ملت نقشی سترگ و در صحنه صحنه این انقلاب حضوری برجسته دارد‌.

همان رمز جاودانگی علی(ع)، آنگاه که در محراب مسجد کوفه به ضربت شقی ترین منافق تاریخ، محاسنش به خون سرش خضاب شد و فریاد برآورد که «فزت و رب الکعبه.» حتماً شنیده اید که وقتی خبرش در شهر پیچید که علی را در محراب مسجد به شهادت رسانده اند، کسانی گفتند مگر علی(ع) نماز می خواند؟ و با خود می اندیشم که علی(ع) از کدام غصّه رها شد که رستگار شد؟ … بگذریم.

بهشتی از همان طایفه بود، از همان قافله که به سوی حرم دوست می تاختند و از دشواری راه وخارمغیلان وملامت ناکسان باکی نداشتند. گرچه دلشان از تیغ تیز طعنه شرحه شرحه بود.

این اندیشمند نستوه، راه حفظ انقلاب و جلوگیری از وابستگی مجدد به ابرقدرت های خود ساخته را در تلاش و مقاومت می دانست و هنوز طنین نهیبش در برابر کسانی که اصرار به سازشکاری با غرب را داشتند در گوش همه انقلابیون طنین انداز است که می فرمودند “ما در زیر بار سختی ها و مشکلات ودشواری ها قد خم نمی کنیم. "ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند." تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته شویم، و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم و الا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.

مقام معظم رهبری در مورد حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ می‏فرمایند: «یک جمله درباره حادثه هفتم تیر عرض کنیم و آن این است که شاید از همه ابعاد متعددی که این حادثه داشت، این بُعد جالب‏تر باشد که این حادثه، نشان داد که ضربه‏ های سهمگینی از این قبیل هم حتّی نمی‏ تواند به استحکام بنای جمهوری اسلامی که به ایمان و حضور مردم تکیه کرده است، خللی وارد کند. این حادثه، حادثه کوچکی نبود. چنین حادثه‏ ای در هر نقطه دنیا کافی است برای فروریختن یک نظام. این همه اشخاص مؤثر، مهم، خوش فکر و مبارز به دست جنایت‏کار تروریست‏ها در یک لحظه از بین بروند و نظام آن را تحمل کند و از آن، وسیله‏ ای برای استحکام هر چه بیش‏تر خود به وجود بیاورد. این چیز شگفت‏ آوری بود. این برکت حضور و ایمان مردم، به برکت استحکام ساخت درونی نظام اسلامی بود و به فضل پروردگار، همیشه همین‏طور خواهد بود»

امروز بعد از سالیان دراز، فراق شهید بهشتی و یارانش، هنوز خلأ وجود او به روشنی احساس می‌شود. با این همه، برکات خون شهید بهشتی، مدام نصیب ملت ما شده و می شود. نکبت و خاری هم گریبان قاتلینش را گرفت. شهید بهشتی مظلومانه و خیلی زود از میان رفت، اما همین عمر کوتاهش فوق العاده پربرکت بود. او رسالت خود را نسبت به خدا و امام و ملتش ادا کرد . تمام عمرش را صرف برپایی حکومت اسلامی نمود. ملت ایران در فاجعه هفت تیر، هفتاد و دو مبارز فداکار را از دست داد و به اندازه هفتاد و دو سال گریست. درهمین مبنا بود که بنیان گذار کبیر انقلاب امام راحل امت فرمودند: "بهشتی یک ملت بود برای ملت ما، ملت دراین حادثه ۷۲ تن به عدد شهدای کربلا از دست داد."

آری، شهادت، زیباترین هنر مردان خداست؛ هنر سرخی که چون ستاره در آسمان وطن طلوع می کند تا معرفت و آگاهی را در جان نسل ها زنده بدارد بهشتی و یارانش رفتند تا بار سنگین مسؤولیت را به دوشِ شاهدان بگذارند و دور از همه جنجال ها و توطئه ها و نفاق ها و اتهامات، چشم بر هم نهند.

شمع قامتِ شهید بهشتی، این مصداقِ «نفس زکیه» به خاک افتاد امّا اندیشه بلند و نورانی او و یارانش تا همیشه پابرجاست.

نامشان سربلند و راهشان پر رهرو باد.

فعال رسانه ای و کنشگر سیاسی

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا